اخیرا در آستانه سال جدید میلادی (۲۰۲۴) یک حساب کاربری به نام بابک زنجانی با انتشار یک استوری در تلگرام سال نو میلادی را تبریک گفت.
به گزارش «زیسان»، همین استوری کافی بود که در سطحی بیسابقه و گسترده رسانهها و کاربران مختلف، وارد ماجرای این متهم اقتصادی محکوم به اعدام شوند.
نکتهای عجیبی که بسیار جنجالی شد این بود که حساب کاربری منصوب به زنجانی، لینک یک وبسایت را معرفی کرده بود که در آن بابک زنجانی به عنوان یک فعال اقتصادی معرفی میشود.
پس از انتشار این استوری بلافاصله پرسشهای مهمی به تیتر رسانههای تبدیل شد. تیترهایی همانند:
«بابک زنجانی کجاست؟ / استوری عجیب مفسد اقتصادی محکوم به اعدام در فضای مجازی». «بابک زنجانی کجاست؛ این استوری را چه کسی گذاشته است؟» «استوری بابک زنجانی را چهکسی گذاشته است؟» «بابک زنجانی آفتابی شد؟» «سروکله بابک زنجانی پیدا شد / استوری جالبی که این محکوم به اعدام منتشر کرد».
جنجالآفرینی جدید زنجانی دقیقا همزمان با دهمین سال بازداشت او نیز بود. نام زنجانی برای اولین بار و در جریان مشاجره جنجالی محمود احمدینژاد با علی لاریجانی در صحن علنی مجلس بر سر زبانها افتاد. این تاجر ناشناخته بعد از روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ و بازگشت بیژن نامدار زنگنه به وزارت نفت، با شکایت شرکت ملی نفت در ۹ دی ۱۳۹۲ بازداشت شد.
بعد از گذشت بیش از دو سال، حجت الاسلام محسنی اژهای سخنگوی وقت قوه قضائیه در یک نشست خبری در ۱۶ اسفند ۹۴ از محکومیت او و دو نفر دیگر به اعدام به اضافه رد مال به شرکت ملی نفت ایران خبر داد. اتهام این جوان گمنام که یک شبه میلیاردر شده بود، انتقال پولهای شرکت ملی نفت ایران به تجارت کلان و پولشویی کردن بود. او به جای آنکه در دوران اوج تحریمها در سالهای آخر دولت احمدینژاد پولهای نفت را با ادعای ارتباط با برخی بانکهای خارج از تحریم به شرکت ملی نفت برگرداند، برای خود برداشته بود.
با وجود صدور حکم اعدام برای زنجانی، آنچنان که تصور میشد سپردن او به چوبه دار آسان نبود. عصر ایران در گزارشی مینویسد: «حکم اعدام زنجانی در ۱۳ آذر سال بعد (۱۳۹۵) تایید شد، ولی اعدام او ۲.۷ میلیارد دلار پول را زنده نمیکرد بنابراین ترجیح دادند اعدام نشود تا پولها را برگرداند. از سوی دیگر احتمالا او هم شنیده بود که دادستان کل وقت گفته است تا زمان استرداد اموال حکم اجرا نمیشود و در این وضعیت شاید هر که جای بابک زنجانی از حیث طمع اقتصادی و نه الزامات اخلاقی بود تردید میکرد که اگر پولها را برگرداند جان او هم ستانده خواهد شد و چرا باید چنین کند؟
پس از آن بود که حجت الاسلام احمد مرتضوی رییس دیوان عالی کشور اعلام کرد: حکم اعدام قطعی است، اما اگر همکاری کند و پولها برگردد در حکم تخفیف داده خواهد شد. یعنی اگر میخواهد جانش را نجات دهد پولها را برگرداند.
اخیرا مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضاییه درباره وضعیت بابک زنجانی در زندان و اجرای حکمش گفته بود: «بابک زنجانی محکوم به اعدام شده و درحال حاضر در زندان است و از مرخصی مطلقا استفاده نکرده است و اقدامات مؤثری را انجام داده است. رای بابک زنجانی اعدام است، اما در صورت ادامه همکاریهایش با دولت در حکمش مساعدت خواهد شد.»
با تمام این اوصاف، آنچنان که عصر ایران مینویسد: «۱۰ سال بعد از زندانی شدن او و با گذشت بیش از ۷ سال از تایید حکم اعدام او پرسش اصلی این نیست که چرا هنوز اعدام نشده است، زیرا افکار عمومی در ایران دیگر مانند سالهای اول انقلاب از اعدامها به هیجان و غلیان نمیآید و چاره کار را در دادگاههای خلخالی نمیبیند و تنها در مواردی مانند خفاش شب مشهد مردم دنبال اعدام بودند تا زودتر این لکه ننگ پاک شود.»
چرا که در فقره بابک زنجانی کشف دو موضوع مهمتر است: اول این که ۲.۷ میلیارد دلار پول کجاست و اگر هم بداند و بخواهد آیا میتواند برگرداند یا نه؟ دوم همان که معاون اول رییس جمهور سابق گفته است: کی پشت او بوده. چون باور کردنی نیست بی هیچ حمایت و پشتوانهای بتواند دست به این کار بزند.