طرفداران بروس لی خود را برای جادوی بیشتری از این مرد آماده میکردند و وقتی او مرد، سوالاتی در مورد اینکه چه کسی جانشین او خواهد شد، مطرح گردید. خب، فیلمسازانی از هنگ کنگ، فیلیپین، تایوان، ژاپن، و کره جنوبی متوجه شدند که پیدا کردن یک بازیگر دیگر با همین عظمت آسان نیست، بنابراین به جای جانشین، تقلید کنندگان از بروس لی را انتخاب کردند. این تقلیدکنندگان – که به بروس لی شباهت داشتند و نامهای مشابهی مانند بروس له، بروس لای و بروس لائو داشتند – با نام “شبه لی ها” شناخته میشدند.
به این ترتیب ژانر فرعی به نام Bruceploitation متولد شد که میتوان آن را بهره برداری از نام بروس لی ترجمه کرد، ژانری که به سرعت رواج یافت. برخی منتقدان این روند را روشی بی شرمانه برای سوء استفاده کردن و سود بردن از محبوبیت این ستاره توصیف کردند، در حالی که برخی دیگر این کار را راهی شرافتمندانه برای زنده نگه داشتن میراث این بازیگر رزمی کار قلمداد میکردند. برای بیشتر طرفداران، هیچ ابهام و معضل اخلاقی در این کار وجود نداشت. آنها از دیدن نسخههای جدید ستاره محبوب هنرهای رزمی خود لذت میبردند.
بسیاری از فیلمها زیاده روی مطلق قوده و داستانهای مضحکی را به تصویر میکشیدند، جایی که بروس حتی با عناصر فراطبیعی یا ابرقهرمانان مبارزه میکرد، اما بسیار سرگرم کننده بودند. برای بیش از یک دهه، این زیرشاخه ژانری قوی و رایج باقی ماند و تنها پس از ظهور جکی چان به عنوان ستاره بعدی سینمای رزمی هنگ کنگ بود که از رونق افتاد و در نهایت از بین رفت. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای رزمی که از شهرت و اعتبار بروس لی استفاده کردند آشنا کنیم.
در دنیای خیالی و مضحک کلونهای بروس لی، دانشمندان سازمان اطلاعات ویژه بریتانیا (SBI) راهی موثر برای پر کردن خلا باقی مانده پس از مرگ بروس لی پیدا میکنند: کلون کردن او. بروس ۱، بروس ۲ و بروس ۳ به ترتیب توسط بازیگران مشهور ژانر سوء استفاده از نام بروس لی، به نامهای دراگون لی، بروس له و بروس لای به تصویر کشیده شده اند. مجرمانی که از اینکه دیگر مجبور نبودند از بروس لی فقید لگد بخورند خوشحال بودند، حالا دشمن جدیدی برای نگرانی پیدا کرده بودند.
یک بروس لی به تنهایی نگران کننده و مرگبار بود، و این فیلم بدین معنی بود که یک جنایتکار سرسخت اکنون میبایست با سه تن از آنها روبرو شود. اینجاست که دکتر نای وارد میشود. مشخص است که این الهام از کجا آمده است، چرا که نام او بسیار شبیه به یکی از شرورترین تبهکاران جیمز باند، دکتر نو است. این صنعتگر فرمولی دارد که میتواند مردم را به برنز تبدیل کند، بنابراین اعلام میکند: ” من ارتشی از مردان برنزی خواهم ساخت! این موضوع تمام دنیا را شگفت زده خواهد کرد. ها! ها! ها! ”
نقل قولهای کودکانه زیادی از این قبیل در سراسر فیلم وجود دارد، اما شنیدن همه آنها لذت بخش است. علاوه بر این، صحنههای مبارزه هم عالی هستند و وقتی یک دانشمند ناراضی از پاداشش راضی نیست و تصمیم میگیرد این سه کلون را برای مبارزه با یکدیگر بسازد، حتی بهتر هم میشود.
اژدها خارج میشود، ببر وارد میشود یکی دیگر از فیلمهای زیرشاخه سوء استفاده از نام بروس لی است که داستان را با واقعیت ادغام میکند. بروس لی نه در طول خواب، بلکه به خاطر توطئهای مرتبط با مواد مخدر که توسط یک رئیس تبهکار هنگ کنگی -که تنها بارون نامیده میشود، سازماندهی شده است، میمیرد. شاگرد او، تایگر (بروس له)، قول میدهد که انتقام مرگ او را بگیرد، بنابراین شروع به تعقیب بارون و همه کسانی میکند که تا به حال با او دیده شده اند.
این فیلم با گنجاندن ارجاعات بی پایان به زندگی و حرفه بروس لی، به این نماد هنرهای رزمی ادای احترام میکند. تصاویر واقعی از مراسم خاکسپاری بروس لی در این فیلم گنجانده شده است و تایگر در حالی که قول میدهد “هر کسی این کار را انجام داده را گیر خواهم آورد”، سوگوار نشان داده میشود. برخی از لباسهای شخصیتها نیز بازتابی از طراحی لباس فیلم اژدها وارد میشود و سریال تلویزیونی بتمن در دهه ۶۰ است که لی در آن نقش کاتو را بازی میکرد. صحنهای که در آن تایگر توسط طرفدارانی که او را با بروس لی اشتباه میگیرند، احاطه میشود نیز تاییدی بر شهرت این بازیگر هنگ کنگی است.
اما این فیلم فقط یک ادای احترام به بروس لی نیست. تایگر به روشهای منحصر به فردی میدرخشد. برای مثال، کار تحقیقاتی او بسیار ستودنی است و در یک صحنه، دزدکی به بیمارستان میرود و وانمود میکند که بروس لی است. او به یک نگهبان امنیتی میگوید که مرگ خود را جعل کرده و این مرد داستان او را باور میکند. به طور کلی، هیچ لحظه کسل کنندهای در Exit the Dragon، Enter the Tiger وجود ندارد، بنابراین همه، از جمله طرفداران معمولی بروس لی و ژانر رزمی، احتمالاً از تماشای آن لذت خواهند برد.
صاعقه به قبر بروس لی اصابت میکند و او از آن بیرون میپرد، دوباره زنده شده و آماده دور جدیدی از زدوخوردها میشود. این سناریو ظاهراً برای شروع داستان بی نقص به نظر میرسد، با این تفاوت که فیلم بروس لی از قبر مبارزه میکند ارتباط چندانی با خود لی ندارد. بیشتر داستان حول محور مردی به نام وونگ هان (بروس کی. ال. لیا) است، در حالی که در مورد مرگ دوستش تحقیق میکند. هر کسی که به اندازه کافی جسور باشد میتواند به راحتی از تهیه کنندگان این فیلم به خاطر تبلیغات دروغین شکایت کند.
فرضیه ابتدایی فیلم به راحتی آن را به یکی از بهترین فیلمهای ترسناک اکشن تبدیل میکرد، بنابراین حیف است که بعد از چند دقیقه اول این رویه رها شود. با این حال، یک داستان عاشقانه فوق العاده در بخش فرعی داستان وجود دارد که وانگ و یک دختر آمریکایی به نام سوزان را درگیر میکند. وانگ و سوزان بیشتر به عنوان یک تیم دو نفره کار میکنند که با توجه به اینکه اکثر فیلمهای آن دوران زنان را به حاشیه میرانند، ایدهای بسیار تازه و جالب است.
جدا از این، طرفداران احتمالاً از سبک رفتاری بی معنی وانگ حیرت زده خواهند شد. او بقایای جسد دوستش را در یک جعبه بزرگ که تصویرش روی آن است، دائماً همراه خود دارد. هدفش چیست؟ چنین کاری چه ارزشی دارد؟ فقط خودش میداند؛ و وقتی زمان به پایان رسیدن رویدادها میرسد، یک پیچش شوکه کننده بزرگ از راه میرسد.
بازگشت ببر مخاطبان را با چانگ هونگ (بروس لای) عضور یک دار و دسته خلافکار آشنا میکند که خوشبختانه بروس لی را نمیشناسد. هونگ قصد دارد رهبر یک گروه رقیب به نام پل غربتی را شکار کند. چانگ انگیزههای درستی نیز دارد، چرا که پل خوانندهای را تهدید میکند که چانگ به وی علاقمند است و اتفاقا پدرش را هم کشته است. از همه مهم تر، چانگ از مواد مخدر خوشش نمیآید و پل به شدت در تجارت آن غرق شده است.
صحنه آغازین فیلم که در آن یک زن ۲۰ شاگردان یک مدرسه هنرهای رزمی را کتک میزند، یکی از نفسگیرترین صحنههایی است که تاکنون در فیلمهای رزمی دیده شده است. او از طریق ترکیبی از آیکیدو و نینجوتسو، قبل از پریدن به هوا و گرفتن تمام چاقوهایی که به سمت او پرتاب میکنند، همه آنها را وحشیانه کتک میزند. همه چیز این شخصیت شبیه به یک ابرقهرمان است، اما با در نظر گرفتن این ژانر، باورپذیر به نظر میرسد.
این سکانس ابتدایی لحن بقیه فیلم را که در آن سکانسهای مبارزهای شگفت انگیز بیشتری رخ میدهد، مشخص میکند. مبارزه نهایی بین چانگ و پل غربتی از نوع داوود در مقابل جالوت است و بسیار پرتنش پیش میرود، زیرا پل از آن دسته آدمهای شروری است که حتی وقتی با یک نیمکت چوبی بزرگ به سرش ضربه میزند هم حتی ذرهای به خود نمیلرزد.
اژدها دوباره زنده میشود کمی خلاقانهتر است، زیرا داستانی را ارائه میدهد که در آن بروس لی (بروس لیونگ سیو لانگ) پس از مرگ، خود را در دربار سلطنتی دنیای آخرت میبیند. او در آنجا با شخصیتهای برخی از فیلمهای نمادین دهه ۷۰ و البته برخی از فیلمهای دهه ۶۰ نیز آشنا میشود. با این حال، او خیلی زود متوجه میشود که نوعی اختلاف وجود دارد. امثال جیمز باند، پدرخوانده، کنت دراکولا و مرد بی نام، در حال زورگویی به امثال پاپ آی و شمشیرزن یک دست هستند. علاوه بر این، آنها در حال سازماندهی یک کودتا هستند.
این فیلم هم مثل Space Jam یا Who Framed Roger Rabbit یک مهمانی بزرگ از فرهنگ عامه است که قرار است برخی از بزرگترین نامهای آن دوران را ارج نهد. برخی از چیزها – مانند اینکه چگونه جیمز باند به دنیای زیرزمینی رسیده، با این وجود که این شخصیت تا آن لحظه هرگز نمرده بود – منطقی به نظر نمیرسند، اما طرفداران از تلاش برای فاش کردن راز چند مساله دیگر قدردانی خواهند کرد. برای مثال، وقتی بروس در دنیای زیرزمینی بیدار میشود، به او اطلاع داده میشود که ظاهر افراد پس از انتقال به دنیای دیگر، کمی تغییر میکند. این توضیح میدهد که چرا ظاهر او کمی متفاوت از بروس لی واقعی به نظر میرسد.
بروس لی در حالی درگذشت که مشغول فیملبرداری فیلم بازی مرگ بود و با اینکه فیلم هنوز اکران نشده بود، اما احساس ناقص بودن داشت. خوشبختانه کارگردان لی تسو – نام هم همین ایده را برداشت و فیلم بهتری ساخت به نام وارد بازی مرگ شو. در این فیلم، کارشناس هنرهای رزمی چینی، آقای آنگ (بروس له)، مسئولیت نفوذ به برج مرگ و بازیابی یک سند طبقه بندی شده را بر عهده دارد که ژاپنیها مشتاق دستیابی به آن هستند.
دشمنان آقای انگ به شخصیتهای بازیهای ویدیویی شباهت دارند. هر کدام از آنها در طبقه متفاوتی از برج قرار گرفته اند و مهارت متفاوتی دارند. این موضوع سکانسهای اکشن را بسیار هیجان انگیز میکند. هیجان انگیزترین آنها مردی است که از مارهای کبرا به عنوان سلاح استفاده میکند. او با یک جفت مار روی بازوانش با آنگ روبرو میشود در حالی که چندین مار دیگر روی زمین این سو و آن سو میروند. این صحنه با مارهای واقعی فیلمبرداری شد، بنابراین بروس له به خاطر به خطر انداختن جان خود تا این حد شایسته تقدیر است.
چالش ببر گروهی از دانشمندان سادیست را در خود دارد که از این واقعیت که زمین بیش از توانش جمعیت دارد و مردم علاقهای به کنترل زاد و ولد ندارند، ناراحت هستند. در نتیجه آنها یک پروژه بزرگ عقیم سازی ایجاد میکنند که تولید مثل انسان را غیرممکن میکند. همان طور که انتظار میرود، این تکنولوژی در دستان اشتباهی قرار میگیرد و باعث میشود دو مامور سیا ماموریت پیدا کنند تا آن را بازگردانند. یکی از آنها یک زنباره جذاب به نام ریچارد کنون (ریچارد هریسون) و دیگری یک متخصص هنرهای رزمی به نام هوانگ (بروس له) است.
اژدها وارد میشود ثابت کرد که جاسوسی به خوبی با هنرهای رزمی ترکیب میشود و چالش ببر این موضوع را تایید میکند. اتکای فیلم به فرمول یک تیم دونفره جذاب نیز کیفیت آن را تا حد زیادی افزایش میدهد. این دو قهرمان به شکل بی نقصی یکدیگر را تکمیل میکنند، در حالی که ریچارد بیشتر جمع آوری اطلاعات را انجام میدهد، هوانگ هر کسی را که در مسیر جمع آوری اطلاعات قرار بگیرد، کتک میزند. چنین فیلمی بدون چند صحنه دیوانه وار برای دهه ۸۰ کامل نمیشد، بنابراین مخاطبان میتوانند ریچارد را در حال بازی تنیس با مدلهای زیبا و هوانگ را در دوئل کونگ فویی در برابر یک گاو خواهند دید.
چانگ وی (بروس لای) از پیشرفته حرفهای فوق العادهای در بدلکار چینی برخوردار میشود. او کارش را به عنوان یک فروشنده بیمه شروع میکند و وقتی متوجه میشود که میتواند ضربات را بهتر از اکثر مردم تاب بیاورد، تبدیل به بدلکار میشود؛ و بعد از اینکه با برخی از بزرگان صنعت سینما آشنا شد، به یکی از بزرگترین ستارههای سینما تبدیل گردید. وی خیلی زود متوجه میشود که عناصر کثیفی در این صنعت وجود دارد و برخی گانگسترها اختیار همه چیز را در دست دارند، بنابراین قول میدهد که به همه این فسادها پایان دهد.
بروس لای همچنین به عنوان کارگردان و فیلمنامه نویس در این فیلم فعالیت میکند، بنابراین عناصر فوق العاده زیادی در بدلکار چینی وجود دارد، اما با توجه به اینکه این فیلم به زیبایی به موضوعات طمع و فساد میپردازد، مسلماً بهترین فیلم او است. فساد در صنعت فیلمسازی به گونهای واقع گرایانه نمایان شده است که پس از انتشار فیلم، حتی شایعاتی مبنی بر قرار گرفتن لی در فهرست سیاه وجود داشت. او پس از این فیلم تنها در یک فیلم دیگر ظاهر شد، اتفاقی که انحطاط این صنعت را بیش از پیش نشان میدهد. جدا از تم ها، لای از تکنیکهای سینمایی منحصر به فردی برای روایت داستان استفاده میکند. یک فیلم در داخل یک فیلم دیگر است، و زوایای چرخشی دوربین که سکانسهای اکشن را به خوبی ثبت میکنند.
در Fist of Fear، Touch of Death، یک تورنمنت هنرهای رزمی در مدیسون اسکوئر گاردن برگزار میشود تا مشخص شود جانشین بروس لی چه کسی خواهد بود. این مسابقه شامل یک مسابقه کیک بوکسینگ دو نفره است و در کمال تعجب برگزار کنندگان، خشنتر از آن چیزی است که همه انتظار داشتند. این فیلم همچنین توضیحی ساختگی درباره مرگ لی ارائه میدهد و ادعا میکند که او قربانی “لمس مرگ” بوده است که در آن هر کسی که مورد اصابت قرار میگیرد تنها پس از سه هفته میمیرد.
مشت ترس، لمس مرگ برای هر کسی که میخواهد در مورد سالهای ابتدایی بروس لی بداند، ضروری است. بخش میانی فیلم درباره لی جوان است که به عشقش به هنرهای رزمی در چین پی میبرد. این بخش از فیلم به عنوان مستندی پیش از شروع تورنمنت پخش میشود تا الهام بخش مبارزان باشد. وقتی مبارزه نهایی شروع میشود، همه چیز به هم میریزد. طرفداران شاهد ناک اوتهای بی رحمانهای هستند و حضور چهرههای واقعی MMA مانند ران ون کلیف و لویی نگلیا فیلم را جذابتر میکند.
باتوجه به عنوان، سه شخصیت اصلی در فیلم Enter Three Dragons حضور دارند. یکی از آنها سمی (ساموئل والز) است، گانگستری که رئیسش به او دستور داده تا مقداری الماس را بدست بیاورد، اما حالا او آنها را به گانگسترهای دیگر واگذار کرده است. از آنجا که او در دردسر بزرگی افتاده است، دوستانش، برادران دراگون هونگ (چانگ یی تائو) و مین یانگ (نیک چونگ) تصمیم میگیرند به او کمک کنند. در طول مسیر، خواهر دراگون و مین ربوده میشود و چالش دیگری را به وجود میآورد.
شخصیتهای اصلی فقط مبارزان خوبی نیستند، اتفاقاً در زمینه دشنام دادن و خوشمزگی نیز خوب هستند. وقتی اژدها با یک شرور با بازی بولو یونگ (که در فیلم بولو نامیده میشود) روبرو میشود، یک دیالوگ جذاب را ارائه میدهد که باید خودتان ببینید. چند دقیقه بعد، اژدها یک دیالوگ جذاب دیگری را خطاب به بولو به زبان میآورد: «تو در زدن من با مشکل مواجه شدی. باید فیلمهای اکشن بیشتری نگاه کنی». این موضوع و لحظات جذاب دیگر باعث میشود که فیلم سه اژدها وارد میشوند گزینه بسیار خوبی برای طرفداران ژانر رزمی باشد.
منبع: روزیاتو