جزئیات تازه از ماجرای قتل هولناک سروش ستوده؛ سروش گوشی را پس گرفت با قمه شاهرگ او را زدند!

روزنامه اعتماد: سروش ستوده، مربی جوان و باانگیزه فیتنس، در یک حادثه دلخراش و تکاندهنده جان خود را از دست داد.
او که هدف حمله دو سارق قرار گرفته بود تا تلفن همراهش را بدزدند، در برابر خواستههای آنها مقاومت کرد. این ایستادگی شجاعانه، اما پرهزینه، به درگیری کشید و سارقان بیرحمانه با ضربات چاقو او را از پای درآوردند. مرگ سروش، فاجعهای عمیقتر برای خانوادهاش به همراه دارد، چرا که او تنها پسر خانواده بود و با فوت پدرش (سه سال پیش)، بار مسوولیت نانآوری و سرپرستی مادرش را بر دوش داشت. خواهر او هم سالهاست که در خارج از کشور زندگی میکند و این ضایعه، مادر تنها و داغدیده را با بار سنگینی از غم و اندوه روبهرو کرده است.
جامعه ورزشی و دوستان سروش در شوک و ناباوری به سر میبرند و این حادثه تلخ، بار دیگر زنگ خطر ناامنی و خشونتهای خیابانی را به صدا درآورده است. چطور ممکن است در جامعه ما برای به دست آوردن یک گوشی افرادی اقدام به جنایت وحشیانه کنند؟ در اکثریت این جرایم، مجرم یا مجرمان خیلی زود شناسایی و پس از دستگیری و معرفی به مقامات قضایی به سزای اعمال خود میرسند، اما برای عدهای باز هم درس عبرت نمیشود! ابعاد جنایت اینچنینی بارها مورد بررسی قرار گرفته که در این مقال نمیگنجد. اما برای شناخت بیشتر از سروش که متاسفانه دیگر در این دنیا نیست و چگونگی رخ دادن این جنایت شوم با مروین بدویان، یار تمرینی سروش ستوده تماس گرفتیم که در ادامه هر چه میخوانید صحبتهای دوست سروش است که به رشته تحریر درآوردیم.
برای شروع خودتان را معرفی کنید و اینکه چه نسبتی با مرحوم داشتید؟
مروین بدویان هستم. سالها دوست بودیم.
از شخصیت سروش بگویید.
بسیار مهربان بود. الان خاکسپاریاش بودیم و آمدم، واقعا از او بدی ندیدم. فوقالعاده پسر مهربان و باادب و باشخصیت و یک رفیق خوب بود.
مربی بود؟
بله، در باشگاهی در نیاوران مربی بود.
در ورزش به دنبال رسیدن به چه اهدافی بود؟
از اول صبح تا آخر شب سر کارش بود و خیلی دوست داشت مسابقه دهد. قرار بود، دو، سه ماه دیگر در مسابقات شرکت کنیم و، چون سه سال پیش، پدرش را از دست داده بود مرد خانهشان بود و خرج خانواده را میداد. ضمن اینکه، نامزدی داشت که خیلی دوستش داشت و میخواست جمع و جور کند تا بتواند با او ازدواج کند.
فعالیت دیگری هم داشت؟
او از بچگی ورزشکار بوده و از همان اول در ورزش بود و اکثر رشتههای ورزشی را تجربه کرده بود. مدرسه و دانشگاهش تربیتبدنی بود و کلا در ورزش بود و کار دیگری انجام نمیداد.
چند سال بود که با سروش دوست بودید؟
چهار سال است که دوست صمیمی هستیم، اما از قبل هم او را میشناختم، چون از سال ۹۱ همدانشگاهی بودیم و یک ترم پایینتر بودم. شناخت ما از آنجا بود، اما برای شرایط کارمان در این چهار سال خیلی با هم صمیمی شدیم.
رابطه سروش با خانواده و دوستانش چطور بود؟
اگر امروز میآمدید، میدیدید که همه نزدیکان و همباشگاهیها و همه دوستانش برای او عزادار بودیم، چون بدی از سروش ندیده بودیم.
دشمنی با شخصی نداشت؟
نه، اصلا چنین اتفاقی رخ نداده بود.
از زمان و مکانی که این اتفاق رخ داد، بگویید.
سروش با موتور از باشگاه که سمت نیاوران است، بیرون آمد تا به سمت درکه برود، میخواست برود به خانه یکی از شاگردانش. ساعت حدود نه، نه و خردهای بود که به نزدیک خانه شاگردش میرسد و گوشی خودش را درمی آورد تا به او اطلاع دهد که رسیده است و همان لحظه یک موتوری میآید و نفر عقبی موتور، گوشی سروش را میدزدد و سروش هم از موتورش پیاده و درگیر میشود و گوشی خودش را پس میگیرد، اما آنها با چاقو به گردنش میزنند.
با سروش، شخص دیگری هم بود؟
تنها بوده. همسایهها آمده بودند و دیدند چاقو به شاهرگش خورده و دیگر زمانی نمانده بود.
بعدش چه شد؟
آن دو تا موتوری که سروش را زده بودند، فرار میکنند و یکی، دو نفر میآیند بالا سر سروش تا کمکش کنند، اما از بس خونریزی شدید بود که زود تمام کرد.
گوشیاش را به سرقت بردند؟
نه، گوشیاش را پس گرفت و در جیبش گذاشت. این را هم بگویم، با چاقو او را نزدند و چیزی که ما در دوربینهای مداربسته دیدیم به اندازه یک قمه بود! فکر کنم، چاقو آشپزخانهای بود، به همان بزرگی!
شاهد یا مدرکی در لحظه حادثه بود تا بتواند به پلیس کمک کند؟
همسایهها دیدند و یک راننده اسنپی هم دور و اطراف بود. آنها فرار کردند و جلوتر با موتور به زمین خوردند. فکر کنم در درگیری با سروش پای یکی از آنها آسیب دیده بود. مردم هم آمدند و کمکشان کردند و آنها هم فرار کردند. یعنی مردم گفتند بمانید تا اورژانس بیاید، اما اینها فرار کردند! فکر کنم چاقویشان را هم جا میگذارند.
الان پرونده در چه مرحلهای است؟
تا آنجایی که میدانم از طریق فیلمهای دوربین مداربسته و مشخصاتی که داشتند، شناسایی شدند، اما هنوز پیدا نشدند.
نقاب داشتند؟
در دوربین مداربسته مقابل خانه، صورتشان را پوشانده بودند، اما جلوتر، چون با موتور زمین خوردند با تحقیقاتی که انجام دادند، فکر کنم توانستند شناساییشان کنند.
خانوادهاش پیگیری قانونی کردند؟
ما با جدیت پیگیریم و پیدایشان میکنیم. در باشگاه، افرادی بودند که بتوانند کمک کنند. بچههای محدوده درکه از طریق دوربینها با همکاری کلانتری پیگیر شدند. ضمن اینکه کشته شدن سروش رسانهای شد و فکر میکنم پیگیریها سفت و سختتر خواهد بود!
خانواده سروش در چه وضعیتی هستند؟
خب خواهر او خارج از کشور زندگی میکند و سروش با مادرش مستاجر بودند. وضع مالی خیلی خوبی نداشتند، اما خرج خانواده را میداد. فقط میتوانم بگویم حال و روز خوبی اصلا ندارند.
درباره از دست دادن دوست صمیمیات برای سرقت یک گوشی چه صحبتی دارید؟
اتفاقات اینچنینی که رخ میدهد واقعا خنده تلخ به لب آدم میآورد و جای صحبتی نیست! در همه جای دنیا قفل است که برای گوشی، گردن بزنند! اگر دعوا و درگیری سر چیزهای مهمی بود باز قابل هضمتر است، اما بیایند جلو و تو برای دفاع از مالت کشته شوی... دیگر چه بگویم.
حرف خاصی مانده؟
سروش دسته گل بود که حیف شد و نمیشود باور کرد.