اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: برای بسیاری از کسانی که صدای ساز و دهل گروه موسیقی «طهماسب برجی» را در رویدادهای هنری و فرهنگی استان کرمان و کشور میشنوند، دیدن «یلدا دارشی» در حال سرنانوازی حیرتانگیز است؛ چرا که بسیار کم پیش میآید یک خانم این ساز سخت را به دست بگیرد و بنوازد.
یلدا ۱۴ سال دارد و از حدود دو سال پیش به پیشنهاد و تشویق پدربزرگش آقای برجی به سرنانوازی روی آورده است؛ سازی که بیشتر مردانه مینماید. حالا با این ساز، دوست شده و بسیار بیشتر از قبل که فقط شنوندۀ آن بود، دوستش میدارد. او میگوید این هنر را حتما و قطعا ادامه خواهد داد.
این نوازندۀ نوجوان، هنوز دانشآموز است. از واکنش همکلاسیهایش به سرنانوازی او میپرسم، میگوید: برخوردشان خوب بوده، اوایل بعضی از همکلاسیهایم باور نمیکردند بتوانم سرنا بزنم، چون این ساز را بیشتر مردها مینوازند و آنها فکر میکردند من توانایی سرنا نواختن را ندارم.
نواختن این ساز برایت سخت نیست؟ در پاسخ به این پرسش، با اطمینانخاطری که از چشمانش نمایان است، میگوید: برای کسی که هنوز سرنا نزده، خیلی سخت است، ولی وقتی شروع به یادگیری و نواختن کنی و البته باور کنی که میتوانی چنین سازی را بنوازی، دیگر سخت نیست.
پدربزرگش هم تا اینجا از کارش راضی است. برجی به گزارشگر روزنامۀ اطلاعات میگوید: یلدا استعداد خوبی در نواختن این ساز قدیمی و محلی دارد، اما هنوز خیلی کار دارد و باید بیشتر وقت بگذارد و بیشتر تمرین کند.
او ادامه میدهد: برای دخترم بهویژه ساز زدن در مکانهای شلوغ و پرجمعیت، مقداری سخت است. او را در خیلی از رویدادها با گروه میبرم تا چشم و دل باز کند.
طهماسب برجی، پدربزرگ یلدا، نزدیک ۴۰ سال است سازهای محلی را مینوازد. او که اهل شهرستان نرماشیر در شرق استان کرمان است، با حضور اعضای خانواده و نوهها و اقوام دور و نزدیکش، گروه موسیقی نواحی امید شرق استان کرمان را تشکیل داده است.
او در پاسخ به این پرسش که چرا یلدا را به سرنانوازی تشویق کردهاید اظهار میکند: این هنر دارد از دست میرود. خود من هم به خاطر سرنازدن و نیانبان زدن، فکهایم آسیب دیده و دچار مشکل شده است. گفتم این سازها را به نوههایم یاد بدهم تا هم این هنر زنده بماند و هم نامی از من بماند.
یلدا استعداد خوبی در سرنانوازی دارد. الان دانشآموز است و بیشتر وقتش صرف درس خواندن میشود. برای اینکه یک سرنانواز حرفهای شود باید بیشتر تمرین کند.
برجی، که ۶۰ سال دارد و کارمند ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نرماشیر است، میگوید: خودم ده ساز از جمله سرنا و نیانبان و دهل و طبل را میزنم.
در نرماشیر، کلاس آموزش این سازها را به صورت رایگان برگزار میکنم. میخواهم این سازها و موسیقی بومیمان زنده بماند.
او در پاسخ به این پرسش که استقبال مردم از اجرای گروه موسیقی شما چگونه بوده است، اظهار میکند: قبلا استقبال بیشتر بود، ولی الان در مراسم بهویژه در عروسیها بیشتر از ساز ارگ استفاده میکنند.
دو تن دیگر از نوههایم نیز به سمت این ساز رفتهاند. ارگنوازی نسبت به سازهای محلی، درآمد بیشتری دارد.
در این گروه موسیقی، یک زن دیگر هم حضور دارد: زهرا رحیمی، مادربزرگ یلدا. او ساز نمینوازد و بیشتر کِل میکشد و لالایی میخواند.
از آقای برجی میپرسم همسرتان همیشه همراه گروه است یا تنها در برخی از مراسم و برنامهها حضور دارد؟ میگوید: ایشان همیشه در گروه هستند و باید هم باشند، سپس میخندد و ادامه میدهد: من مدیریتم قوی نیست؛ اگر خانمم نباشد گروه از هم میپاشد. ایشان است که گروه را مدیریت میکند.
سرنا یکی از کهنترین سازهای ایرانی و به معنی نای شادی است؛ در برابر کَرنا یا کارنا به معنی نای جنگ.
فؤاد توحیدی، مدرس موسیقی، نوازنده و پژوهشگر موسیقی نواحی در گفتگو با گزارشگر روزنامۀ اطلاعات در معرفی بیشتر این ساز اظهار میکند: اطلاعاتی که از این ساز داریم نشان میدهد دستکم از دوران هخامنشی سرنا وجود داشته است.
وی ادامه میدهد: در موزۀ باستانشناسی کرمان، یک سرنای گِلی وجود دارد که قدمت آن سه هزار سال است. این ساز در منطقۀ رَمِشک در شرق استان کرمان پیدا شده و وجود آن نشان میدهد که سرنا در استان کرمان سابقۀ بسیار طولانی دارد.
توحیدی با بیان اینکه کرمان از نظر تنوع سرنا منطقۀ خاصی در دنیاست، توضیح میدهد: تقریبا هفت نمونه سرنا در استان داریم که چند نمونه از آن در دنیا منحصربهفرد است. یکی سرنای گِلی منطقۀ سَبلوییه در شهرستان زرند است که در دنیا نظیر آن وجود ندارد.
دیگری سرنای «نَرِلاس مضاعف» است که در نرماشیر زده میشود.
به گفتۀ استاد محمدرضا درویشی، پژوهشگر و مؤلف دایرةالمعارف سازهای ایران، این ساز یکی از کاملترین سرناهای دنیاست.
این سرنا علاوه بر شیپوری که دارد، در قسمت بالای شیپوری، زائدهای در سه شاخه و دو شاخه دارد که از ساز جدا میشود.
همۀ این بخشها از یکدیگر جدا هستند و همین باعث میشود نوازندگان بتوانند ساز را خیلی دقیقتر کوک کنند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی در عینحال اظهار میکند: از نظر من مشکلی که این ساز دارد آن است که خیلی بلند است و صدای بمی تولید میکند و باعث میشود نوازندگان نتوانند آن را بهطور دقیق بنوازند.
وی اضافه میکند: تاکنون در منطقۀ نرماشیر، نوازندهای را ندیدهام که این ساز را دقیق بزند. بیشتر آنها این سرنا را با صداهای زائد و فالش مینوازند.
توحیدی در ادامه با تقدیر از تلاشهای طهماسب برجی در زنده نگه داشتن بخشی از موسیقی بومی شرق استان کرمان، میگوید: ایشان هنرمندی بسیار زحمتکش است. اگر ایشان نبود بعد از مرحوم حاجی سازی (زندهیاد محمد ابراهیمآبادی) شاید این موسیقی رو به فراموشی میرفت. آقای برجی، هم نیانبان و هم سرنای خوبی میزند. در جشنوارۀ بینالمللی نیانبان کیش بهعنوان نوازندۀ برتر نیانبان از ایشان تجلیل کردیم.
آقای برجی، سرنانوازی و ساز دهل و حتی چوببازی و دستمال بازی را به بسیاری از افراد آموزش داده و در گسترش این هنرها خیلی خوب عمل کرده است. آخرین برگی هم که رو کرده، آموزش سرنا به خانم یلدا دارشی، نوۀ خودش است.
وی یادآور میشود: برای اولین بار در جشنوارۀ موسیقی نواحی استان کرمان در شهرستان بافت، خانم دارشی سرنا نواخت. فکر نمیکنم در هیچ نقطهای از ایران خانمی وجود داشته باشد که سرنا بنوازد.
توحیدی ادامه میدهد: خیلی خوب است که این خانم به این هنر روی آورده، ولی باید بیشتر زحمت بکشد و اگر نواختن این نوع سرنا که ساز پرنفسی است برایش سخت است، میتواند سرنای مناطق دیگر را شروع کند، سپس به سراغ این سرنا بیاید.