20/آذر/1403 | 18:15
۱۴:۳۷
۱۴۰۳/۰۸/۳۰

ماجرای هولناک قتل برادر زن توسط داماد خشمگین با یک نقشه پیچیده

ماجرای هولناک قتل برادر زن توسط داماد خشمگین با یک نقشه پیچیده
۵ سال پس از قتل مردی توسط داماد خانواده، یکی از متهمان پرونده که در سناریوی جنایت نقش پلیس را بازی می‌کرد، دستگیر شد.
کد خبر: ۴۰۳۶۲

بیست و ششم مرداد سال ۹۸، پلیس پایتخت در جریان قتل مردی به ضرب گلوله در یکی از محله‌های تهران قرار گرفت. مقتول مردی بود به نام سعید و مقابل خانه‌اش هدف گلوله قرار گرفته بود.

شواهد نشان می‌داد که او در خانه مشغول استراحت بوده که زنگ خانه به صدا در آمده و سپس او از خانه‌اش خارج شده و مقابل در هدف گلوله قرار گرفته بود. بررسی دوربین‌های مداربسته از این حکایت داشت که قاتل درحالی‌که لباس مأموران پلیس را به تن داشته، زنگ خانه مقتول را زده و وقتی وی از خانه خارج شده، فردی دیگری با شلیک گلوله او را به قتل رسانده است.

قاتل سپس به همراه فرد مامورنما سوار بر یک خودروی پ‍ژو فرار کرده بود. فیلم ضبط شده در دوربین مداربسته اسرار جنایت را فاش کرد و معلوم شد مرد تیرانداز داماد خانواده بوده که از مقتول (برادرزنش) کینه به دل داشته است. بررسی‌ها حکایت از این داشت که قاتل از مدت‌ها قبل با همسرش دچار اختلافات شدیدی شده بود. درگیری‌های این زوج تمامی نداشته و کارشان به دادگاه خانواده کشیده شده بود.

از سوی دیگر، زن جوان مهریه‌اش را به اجرا گذاشته و شوهر وی (قاتل) همه این اتفاقات را از چشم برادرزنش (مقتول) می‌دید. همین موجب شده بود تا او برای انتقام‌جویی، نقشه جنایت مسلحانه بکشد.

هرچند تیم جنایی پایتخت تلاش بسیاری کرد تا عاملان این توطئه مرگبار را دستگیر کند، اما آنها فراری شده بودند و ردی از آنها نبود. تا اینکه مدتی قبل مشخص شد، متهمی که نقش مأمور را بازی کرده بود، به جرم درگیری دستگیر شده و در زندان است. وی به دستور قاضی محسن اختیاری، بازپرس جنایی تهران از زندان به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت.

او در تحقیقات گفت: قاتل از دوستان صمیمی من بود. او در آن زمان به سراغ من آمد و گفت با یک نفر دچار اختلافات مالی شده است. می‌گفت آن شخص کلاهش را برداشته و حکم بازداشتش را هم گرفته است، اما کلانتری به او مأمور نمی‌دهد. من هم عاشق این بودم که روزی پلیس شوم، لباس نیروی انتظامی به تن کردم و تصمیم گرفتم نقش پلیس را بازی کنم.

وی ادامه داد: به‌خاطر رفاقتمان، حاضر شدم به او کمک کنم و روز حادثه مقابل خانه مقتول رفتم. دوستم (داماد مقتول) از دور اوضاع را زیرنظر داشت. من زنگ را زدم و مقتول مقابل در آمد، اما در این هنگام دوستم بدون اینکه چیزی به من بگوید، نزدیک شد و به طرفش شلیک کرد. از آن روز به بعد دیگر دوستم را ندیدم و از او بی‌خبر هستم. خودم هم به شهر‌های مختلف سفر کرده و با هویت جعلی به زندگی پنهانی خود ادامه دادم تا اینکه چند روز قبل به تهران برگشتم و در جریان یک درگیری دستگیر شدم و لو رفتم. تحقیقات در این پرونده ادامه دارد تا هرچه سریع‌تر داماد قاتل شناسایی و دستگیر شود.

منبع: حادثه ۲۴

برچسب ها:
ارسال نظرات
تازه ها