زیسان: «تسخیر مریخ» شعاری بود که ایلان ماسک روی تیشرت تیرهرنگش نوشت و با یک کت اسپرت و یک کلاه بیسبال در کمپین انتخاباتی ترامپ که دوباره در پنسیلوانیا برگزار شده بود، حاضر شد. سهماه پیش ترامپ درست در همین مکان بود که تیر از بیخ گوشش رد شد و یک ترور نافرجام را نیز در کارنامه شلوغش ثبت کرد.
اما این بار بازیگر قسمت جدید کمپین پنسیلوانیا ایلان ماسک بود که بالا و پایین پریدنش برای ترامپ و شعار روی پیراهنش موردتوجه رسانهها قرار گرفت. ماسک هم همه کار برای ترامپ انجام داد و کاملا شبیه یک بیلبورد تبلیغاتی تمامعیار ظاهر شد. آنقدر که علاوهبر تیشرت جنجالیاش روی کلاه بیسبالش نیز شعار کارزار انتخاباتی ترامپ را نوشت: «عظمت را به آمریکا بازمیگردانیم.»
به نظر میرسد این کنار هم قرارگیری علاوهبر آنکه یک توافق سیاسی است، رنگوبوی پررنگ تجاری نیز خواهد داشت و هر دو میتوانند درصورت موفقیت در انتخابات از موقعیتهای یکدیگر کمال استفاده را نیز ببرند، اما ترامپ و ماسک چرا به درد یکدیگر میخورند؟
دوسال قبل بود که ایلان ماسک در رشته توییتی از دونالد ترامپ خواست که از سیاست خداحافظی کند و به جایش برود دوش آفتاب بگیرد. آنموقعها ماسک معتقد بود ترامپ زیادی برای ریاستجمهوری پیر است و اگر رئیسجمهور شود در پایان دوره ۸۲ ساله خواهد شد که به درد مدیریت نمیخورد. علاوهبر این معتقد بود ترامپ در مقابل بایدن که آن زمان پیشبینی میشد در رقابت بماند، شانسی ندارد و ترامپ دارد کار را سخت میکند.
ماسک آن زمان طرفدار «ران دسنتیس» بود و برای وی در مقابل بایدن شانس زیادی قائل بود- که البته اگر ترامپ میگذاشت- حتی با اینکه ترامپ گفته بود خود ماسک به من قبلا رأی داده است، ماسک این حرف ترامپ را رد کرد. اما ماجرای ترور نافرجام یکباره همهچیز را برای ماسک عوض کرد و خودش را وسط کارزار انتخاباتی ترامپ انداخت.
او بعد از ماجرای ترور که حتی بهشکل اغراقآمیزی هم رسانهای شد در صفحه اجتماعی خودش در ایکس یک ویدئو از ترامپ منتشر کرد و نوشت: «من کاملا از رئیسجمهور ترامپ حمایت میکنم و امیدوارم که بهزودی بهبود بیابد.» و حالا ماسک به کلیدیترین حامی رسانهای و حتی مالی ترامپ تبدیل شده است. بهگونهای که در کمپین انتخاباتی روز شنبه اینطور سخنرانی میکند: «هیچچیز مهمتر از رأی دادن به ترامپ نیست.»
حضور ایلان ماسک و دونالد ترامپ درکنار هم بیش از هر موضوعی آدم را یاد ضربالمثل دو پادشاه در یک اقلیم میاندازد. دو شخصیت جنجالی رسانهای که درکنار هم قرار است در انتخابات نوامبر جمهوریخواهان را پیروز کنند. ترامپ که همواره یک شخصیت سیاسی رسانهای بوده است و خودش را مسلط بر همه موضوعات میدانست این بار رهبری کمپینش را به ماسک سپرده است و به نظر میرسد برای رأی آوردن به او احتیاج دارد؛ چراکه ماسک دارای ویژگیهایی است که حسابی به درد ترامپ میخورد.
ایلان ماسک شخصیت جهانی با طرفدارهای بسیار زیاد در حوزههای فناوری، کارآفرینی و نوآوری است و همین توانسته بهخصوص نظر جوانهای آمریکایی و حتی نسل Z دنیا را که عاشق فناوریهای جدید است به خودش جلب کند. شخصیتی مقتدر، یاغی که هر چیزی را که بخواهد یا میسازد یا پول بهدست میآورد و بسیار قابلیت این را دارد که تبدیل به بت برخی نوجوانان اروپایی و آمریکایی شود. شخصیتی که آمریکای امروز به آن نیاز دارد و میتوان شخصیت کهنسال آمریکا را بهخصوص در دوران بایدن بازسازی کند. علاوهبر این از کهولت سن ترامپ نیز کم میکند و یک کاراکتر پویا از حکمرانی ترامپ میسازد. علاوهبر این ماسک همخوانی عجیبی با شعارهای تبلیغاتی ترامپ دارد. او که در حوزه فناوری و تکنولوژی در قله جهان ایستاده حالا در کمپین ترامپ بالا و پایین میپرد و از شعار بازگرداندن قدرت به آمریکا سخن میگوید.
دونالد ترامپ در انتخاباتهای قبلیاش هم حسابی درباره رشد اقتصادی صحبت کرد و با اعمال برخی سیاستگذاریها توانست رشد اقتصادی آمریکا را بالا ببرد، اما کرونا کار دستش داد و اتفاقات دوران کرونا تغییرات زیادی را در اقتصاد آمریکا به وجود آورد. او این بار با مشهورترین کارآفرین و پولدارترین ثروتمند دنیا میتواند برای خود یک مانیفست سیاسی اقتصادی جذاب و رأیآور تولید کند. بهخصوص آنکه ماسک در سالهای اخیر نماد نوآوری و رشد اقتصادی است و حالا ترامپ میتواند با تأکید بر ایجاد شغل و رشد اقتصادی درکنار همراهی ماسک بهعنوان پشتیبان کسبوکارهای بزرگ و کارآفرینان، کار دموکراتها را در ادعای اقتصادی حسابی سخت کند.
از اوایل دهه ۹۰ تا سال ۲۰۱۶ ایلان ماسک هر دو، سه سال یکبار یک شرکت در حوزههای فناوری تأسیس کرده که در همگی هم موفق بودهاند و بدونشک میتوان وی را جلودار و رهبر فناوریهای جدید دانست. تلفیق این موضوع با نظام حکمرانی آمریکا و حمایتهای دولتی میتواند دیگر برگ برندهای باشد که ترامپ و ماسک در کارزارهای انتخاباتی خود از آن استفاده و با آن رأیهای زیادی را جذب کنند. اینگونه که حالا یک کارآفرین و توسعهدهنده بزرگ در رأس حکمرانی قرار گرفته است و میتواند واگنهای دولت را نیز برای پیشرفت با خودش پیشببرد.
کمپین انتخاباتی ترامپ هرلحظه نیازمند توجه و جلبنظر است. این موضوع را ترامپ بیش از هرکس دیگری میداند. ترور نافرجامش هم چه برنامهریزیشده باشد چه نباشد، توانست بخشی از توجه را به اردوگاه انتخاباتیاش سرازیر کند. البته دموکراتها هم تغییر تاکتیک دادند و با انصراف بایدن و جایگزین شدن «کامالا هریس» سروصدای انتخاباتی به پا کردند، اما حضور ایلان ماسک بهعنوان چهره مشهور جهانی در اردوگاه انتخاباتی ترامپ با آن حرکات عجیبوغریب حتما توجهات زیادی را برای ترامپ در دو روز گذشته خریده است و حتی بهنظر میرسد برگ تازه ترامپ آنقدر قدرتمند باشد که جایگزینی در اردوی مقابل نداشته باشد. البته خود ماسک هم از توجه بدش نمیآید و اظهارنظرها و جلبتوجههای رسانهای وی در سالهای اخیر و حتی برخی ولخرجیهایش بهخوبی نشان میدهد انتخاب ترامپ خیلی دقیق بوده است.
ایلان ماسک میلیونهای دنبالکننده در شبکههای اجتماعی دارد و توییتهای وی بهسرعت در شبکههای اجتماعی وایرال میشود. او مالک شبکه اجتماعی ایکس یا توییتر سابق است. همان شبکهای که توییتهای ترامپ را پاک میکرد و حتی وی را منع فعالیت کرده بود حالا در دستان ماسک است و ترامپ قطعا میتواند از قدرت ماسک در این زمینه نیز کمال استفاده را ببرد. اینگونه که ترامپ پستهای خودش را برای ماسک بفرستد و بگوید ایلان! لطفا این پست را ریت کن. ماسک ویدئوی حمایتی خودش از ترامپ را با انتشار یک ویدئوی ساختهشده توسط هوش مصنوعی از رقص دوتاییشان منتشر کرد و البته هیچ بعید نیست که در صورت اختلافنظر هم همینطور برونریزی هیجانات داشته باشند.
ایلان ماسک درست در لبه تکنولوژی و فناوری قرار دارد. حضور او در کارزار انتخاباتی ترامپ میتواند از ترامپ تصویر یک رئیسجمهور پیشرو و توسعهطلب را به جهان مخابره کند و همین موضوع میتواند برای آمریکا از سایر نقاط جهان جلب سرمایه کند و سرمایهداران را از کشورهای مختلف به سمت آمریکا جذب کند.
اینکه ماسک با وجود ایستادن در قله فناوری دنیا چرا باید در کمپین انتخاباتی ترامپ ظاهر شود و اساسا ریاست جمهوری ترامپ به چه دردش میخورد از آن سوالهای مهم است که بالا و پایین پریدنهای ماسک را میتواند توجیه کند. وگرنه چرا باید پولدارترین فرد دنیا برای سیاستمداری، چون ترامپ تبدیل به بیلبورد تبلیغاتی شود. اگرچه ترامپ از همین حالا هم عنوان کرده در دولتش سمتی را برای ماسک در نظر گرفته و او قرار است بر موضوعات مالی فدرال نظارت کند و حسابرسیهای مالی و اجرایی را به او بسپرد تا اصلاحات لازم انجام شود، اما قطعا ترامپ آوردههایی به مراتب بزرگتر از یک پست سیاسی برای ماسک دارد. بهخصوص آنکه قدرتطلبی، چون ماسک از نوشته روی تیشرتش به دنبال تسخیر مریخ است نهفقط کابینه کاخ سفید!
ماسک میتواند ایدئولوژیهای سیاسی دولت ترامپ را آنطور که میخواهد تنظیم کند. بهگونهای که بهطور مثال با کاهش مالیات و حذف مقررات محدودکننده برای شرکتهای حوزه فناوری، شرایط کسبوکارهای ماسک مانند تسلا و اسپیس ایکس فراهم شده و کار برایشان راحتتر شود.
در دوران ریاستجمهوری ترامپ از پروژههای بزرگ مرتبط با فناوری حمایتهای زیادی شد. بهخصوص در حوزه فضا. حالا ماسک میتواند بیخ گوش رئیسجمهور این همکاریها را توسعه دهد و از پشتیبانیهایش بهرهمند شود.
با نزدیک شدن ماسک و ترامپ به یکدیگر ماسک حتی میتواند از محل درآمدهای دولت و قراردادهای دولتی و پروژههای بزرگ مربوط به فدرال بهره بیشتری ببرد و برای کسبوکارهایش استفاده کند و از این نظر نیز کار را به نفع خودش پیش ببرد.
ایلان ماسک مالک شرکت تسلا است. شرکتی که در زمینه طراحی و تولید خودروهای برقی کار میکند. حالا نزدیکی وی به ترامپ میتواند این فرصت را به او بدهد که تغییرات سیاستی جدی به نفع انرژیهای غیرفسیلی انجام دهد که به نفع تجارت وی نیز است. اگرچه دقیقا اینجا یکی از نقاط تفاوت ماسک و ترامپ است. چون ترامپ بهشدت طرفدار انرژیهای فسیلی است و رغبت چندانی به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر ندارد. اما به هر حال ماسک میتواند در تغییر این سیاستگذاری موثر باشد و بازی باخته در این زمینه را در این دولت به نفع خود تمام کند.
اگرچه روزی ماسک مخالف ترامپ بود و حتی اظهارنظرهایی نیز در مخالفت با او به زبان آورده است، اما به نظر میرسد این دو شخصیت پرسروصدا در ابعاد مختلفی مشابه همند و ترکیبشان با یکدیگر چندان عجیب نباشد.
ترامپ همواره با استفاده از توییتها و پیامهای کوتاه و تند و تیزش توجههای زیادی را به خود جلب میکرد و حتی بحثهای جنجالی راه میانداخت تا به صدر اخبار رسانهها برسد. او حتی در دوران ریاستجمهوری خود نیز تفاوت زیادی با ترامپ سالهایی که یک شومن تلویزیونی بود، نداشت. ماسک نیز از این قاعده مستثنی نیست. او استاد تصمیمات غیرمنتظره و توییتهای عجیب و غریب است که باعث راه افتادن بحثهای عمومی در شبکههای اجتماعی و محافل مختلف شدهاند. این نشان میدهد هم ترامپ و هم ماسک از اینکه تبدیل به سوژه مکالمات روزمره مردم باشند، لذت میبرند.
رفتارهای غیرقابل پیشبینی ترامپ و ماسک از ویژگیهای مشترک آنهاست. ماسک بارها بازارهای مالی و تجاری را با اظهارنظرها و رفتارهای عجیب خود برهم زده و ترامپ نیز همینگونه عمل کرده است. او درباره کشورهای مختلف و حتی سران آنها بیمحابا حرفهایی را به زبان میآورد که از یک رئیسجمهور یا شخصیت سیاسی بعید به نظر میرسد.
اگر از ترامپ یا ماسک بپرسید مرکز عالم کجاست احتمالا زیر پایشان را نشان خواهند داد. ترامپ همواره خودش را بهعنوان یک فرد موفق معرفی میکند که قرار است ناجی آمریکا و آمریکاییها باشد. او حتی نام خودش را روی شرکتها و هتلهایش میگذارد. ماسک نیز بارها اعلام کرده که اهدافی مثل شبیهسازی انسانها و تصرف مریخ را در سر دارد. خرید شبکه اجتماعی ایکس و تغییرات آن را نیز میتوان از خودنمایی ماسک اعلام کرد.
دیگر تفاوت این دو کاراکتر، قوی بودن آنها توسط مخالفانشان است. ترامپ بارها به منتقدانش توهینهای رکیکی کرده است. ماسک نیز یکبار در پاسخ به منتقدانش که میخواستند تبلیغاتشان را بعد از خرید توییتر توسط ماسک و تبدیل آن به ایکس متوقف کنند، گفت: بروید به جهنم!
با وجود اشتراکات جدی و شخصیتی بین ترامپ و ماسک آنها در چند زمینه اختلافات جدی دارند که باید دید روند سیاستگذاری را در صورت ریاستجمهوری ترامپ به کجا خواهند برد.
یکی از شاخصههای مهم دولت ترامپ مهاجرستیزی او بود. او در دوران رئیسجمهوریاش مهاجران را بسیار آزار داد و حتی قوانینی وضع کرد که ورود غیرآمریکاییها به این کشور را با دشواریهای زیادی روبهرو کند. او یکی از طرفداران دیوارکشی بین آمریکا و مکزیک بود و سیاستهای تند و تیز و البته نژادپرستانه او نسبت به مهاجران همواره با انتقادهای بسیاری زیادی روبهرو بود.
در نقطه مقابل ایلان ماسک خودش اصلا یک مهاجر است که از آفریقای جنوبی به کانادا و بعد از آن به آمریکا آمده است. او مهاجران را فرصتی برای نوآوری در اقتصاد ایالاتمتحده میداند و معتقد است باید استعدادهای مختلف در سراسر جهان را به آمریکا کشاند.
اظهارنظرهای ترامپ در مسائل اجتماعی بسیار پوپولیستی و عوامانه است. او نسبت به مسائلی مانند حقوق زنان و مسائل فرهنگی رویکردی کاملا سنتی دارد و حتی در مسائل اقتصادی سعی میکند محافظهکارانه حرف بزند و عمل کند. اما ایلان ماسک در نقطه مقابل او قرار دارد. او در حوزههای اجتماعی محافظهکاری ترامپ را ندارد و تفکراتش نسبت به موضوعات تکنولوژیک و آزادیهای فردی و اجتماعی از ترامپ به مراتب بازتر است و حالا باید دید این تفاوتها چطور قرار است بین این دو نفر مدیریت شود.
ماسک یکی از چهرههای برجسته در زمینه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر است و حتی شرکت او، تسلا نیز در زمینه ماشینهای برقی و انرژی پاک فعالیت میکند. اما ترامپ اعتقاد چندانی به این زمینه ندارد. او حتی در سال ۲۰۱۷ از توافقنامه ۲۰۱۵ پاریس مبنیبر کاهش تغییرات اقلیمی خارج شد. چون معتقد بود این توافقنامه اقتصاد آمریکا را تضعیف خواهد کرد.
ترکیب عجیب «ایلان ماسک» و «جیدیونس» در کابینه ترامپ
یکی از همپیمانان و مشاوران ترامپ که چندی پیش برای حضور در کارزار انتخاباتیاش از آن رونمایی شد جیدیونس بود که دیدگاههایش به طبقه کارگر آمریکا و حمایت از آنها نزدیک بود و حالا با اضافه شدن ماسک به ترکیب تیم انتخاباتی ترامپ، ترکیب جالب و البته پیچیدهای را از تلفیق دیدگاههای تکنولوژیمحور و پوپولیستی ساخته است. در تعریف دیگر میتوان گفت ترامپ دو دیدگاه سنتی و صنعتی را با هم ترکیب کرده است.
ونس کاملا دیدگاههای متفاوتی نسبت به ماسک دارد، هرچه ماسک طرفدار فناوری و تکنولوژی است و طرف مقابلش قشر سرمایهدار و بورژواست، ونس در کتابش به مشکلات مناطق روستایی و طبقه کارگر آمریکا اشاره کرده و از مشکلات ناشی از جهانیسازی و فناوریهای پیشرفته برای این قشر انتقاد کرده است و حالا باید دید وقتی ماسک از فناوریهایی قرار است حمایت کند که مشاغل سنتی طبقه کارگر را تحت تأثیر قرار میدهد، ونس چه واکنشی خواهد داشت؟
دیدگاههای ماسک در موضوعات سیاست خارجی آنقدر رؤیاگونه است که به تسخیر فضا و سیارات دیگر میرسد. ونس بیشتر بر مسائل داخلی متمرکز است و چندان تکنولوژیگرا نیست. حتی در موضوعات رسانهای نیز ونس نگاهش استفاده از این ابزارها در جهت رساندن پیام طبقه کارگری است در حالی که ایلان ماسک شبکه اجتماعی را محلی برای برند شخصی خود و قدرتنماییهایش میبیند.
منبع: فرهیختگان