سعید آقایی در خبرآنلاین نوشت: لاشا تالاخادزه غول گرجی و دست نیافتنی وزنه برداری شب گذشته در رقابتهای فوق سنگین المپیک برای سومین بار موفق به کسب مدال طلا در وزنهبرداری سنگین وزن در مسابقات المپیک شد تا هت تریکش را در این رقابتها تکمیل کرده و نامش را جاودانه کند.
تالاخادزه موفق شد وزنههای ۲۱۰ و ۲۱۵ کیلوگرم را در حرکت تکضرب، ۲۴۷ و ۲۵۵ کیلوگرم را در حرکت دو ضرب بالای سر ببرد و با مجموع ۴۷۰ کیلوگرم مدال طلای این مسابقات را از آن خود کرد و بار دیگر مهارت و قدرتش را به رخ حریفان کشید.
گیورگی چینچارائولی، پزشک تیم وزنهبرداری گرجستان، پس از این موفقیت با انتشار پستی مفصل از مسیر سختی که این ورزشکار بزرگ برای رسیدن به مسابقات المپیک ۲۰۲۴ پاریس طی کرده بود، پرده برداشت و ادعا کرد که لاشا با یک مدصودمیت مزمن و دردهای زیاد توانست مدال سوم را کسب کند.
چینچارائولی در این باره نوشت: «سال ۲۰۲۰ بود و ویروس کرونا همه را در خانه نگه داشته بود. پس از وقفه ۳ ماهه دوباره گرد هم آمدیم و فهمیدیم سال سختی داریم. شرایط سختی بود. ما فهمیدیم که چاره دیگری جز گرفتن عکس پرتونگاری از ستون فقرات او نداریم. جواب این عکس برای من عجیب بود. بیرون زدگی دیسک چهارم و پنجم به قطر ۸.۵ میلیمتر با فشاری که روی کانال سمت راست میآورد.
چنین تشخیصی به این معنا بود که او باید فوراً عمل شود. متخصصان مغز و اعصاب تشخیص را داده بودند و یکی از آنها اعلام کرد که حاضر است این عمل را با دقت صددرصد انجام دهد. اما اگر او دیگر نمیتوانست وزنههای ۲۴۰ و ۲۷۰ کیلوگرمی را بلند کند، چه؟
همان جا تصمیم گرفته شد که او باید تا جایی که میتواند تمرین کند و اگر مشکلی در این زمینه به وجود آمد، گزینه جراحی را مدنظر قرار خواهیم داد. روندی ناامیدانه با آمپول و فیزیوتراپی و قرص و تمرینات خاص شروع شد. هرچه بیشتر به دوران اوج نزدیک میشد، فشار افزایش پیدا میکرد و استفاده از پای راستش کمکم غیرممکن میشد.
با این حال، او موفق شد در سال ۲۰۲۱ در مسابقات مهمی مانند المپیک توکیو مدال طلا را به دست آورد و همه رکوردها را بشکند. بسیاری از افراد با مشکلات بسیار کمتر حتی توانایی ایستادن هم نخواهند داشت و تصمیم میگیرند که به دوران حرفهای ورزششان خاتمه دهند.
در سال ۲۰۲۲ به ما اعلام شد که ماهیچههای پای راست در حال تحلیل رفتن است و این چیزی بود که متخصصان مغز و اعصاب در سال ۲۰۲۰ به ما درباره آن هشدار داده بودند. این واقعیتی بود که در فاصله ۴۵ روز پیش از مسابقات قهرمانی اروپا در یکی از جلسات سخت تمرینی با آن روبرو شدیم. وزنه ۲۶۰ کیلوگرمی افتاد، پای چپ او به شدت آسیب دید و ماهیچهاش پاره شد. موارد بسیاری مانند شرایط فیزیکی خوب او، استفاده از داروهای مناسب، تراپی و ماساژ و آمپول به او کمک کرد که بتواند در این مسابقات حضور پیدا کند. میتوانست به سادگی از این کار سر باز بزند و مشغول استراحت و درمان شود، اما شخصیتش این اجازه را به او نداد و توانست قهرمان شود.
بلافاصله پس از پایان مسابقات روند درمان را ادامه دادیم و در پایان آن سال برای برگزاری مسابقات جهانی راهی کلمبیا شدیم. دو ماه پیش از مسابقات کلمبیا بود که ماهیچه او دوباره پاره شد و این روند دوباره از سر گرفته شد.
تالاخادزه در مسیر سرما خورد یا ویروسی باعث عفونت در بدنش شد. ما نمیدانستیم مشکل چیست. کرونا همچنان وجود داشت، اما حتی تستی از ما گرفته نشد. نفس کشیدن بسیار دشوار بود. برای اولین بار پس از ۶ سال این اتفاق رخ داد که او و وزنهبردار ارمنی مقام اول و دوم را با ۲۱۵ کیلوگرم مشترک بودند و او در تلاش سوم نتوانست ۲۲۰ کیلوگرم را بالای سر ببرد.
شرایط سخت بود. او تب داشت و من سعی داشتم با یخ دمای بدنش را پایین بیاورم. رنگ صورتش عجیب شده بود. نمیدانم از اضطراب بود یا کمبود اکسیژن. همه فکر میکردند او تسیلم شده. ما در دو تلاش بعدی برنده شدیم و همه چیز به سود ما پیش رفت. همان جا بود که قول داد در مسابقات اروپایی در ارمنستان در بهترین شرایط حاضر شود و این اتفاق رخ داد و توانست برای هفتمین بار روی سکو سرود ملی گرجستان را بخواند.
مسابقات جهانی در سال ۲۰۲۳ به میزبانی ریاض در کشور عربستان برگزار شد و با وجود دمای ۴۵ درجه سعی شده بود که همه چیز برای یک رقابت خوب فراهم شود. تالاخادزه در شرایط خوبی قرار داشت. پس از بازگشت به گرجستان متوجه ورم زانوی او شدیم.
بارها با او بحث کردم و درخواست کردم که عکسی از پایش بیندازد، اما با این کار مشکل داشت. شروع به درمان مچ دست و زانویش کردیم. مشخص بود که شرایط بهتر میشود، اما در اواسط دسامبر چاره دیگری جز جراحی نداشتیم. نتیجه این شد که جراحی توسط یک دکتر خوب انجام شد و شرایط برایش بسیار بهتر شد. یکی از توصیههای بعد از عمل این بود که او تا ۶ ماه حق تمرین کردن ندارد و معنای چنین دستوری این بود که فرصت حضور در المپیک ۲۰۲۴ را از دست خواهد داد. تصمیم بر این شد که او درد را تحمل کند و با هم سعی کردیم که فشار را برای مدتی کم کنیم و شروع به استفاده از تزریق و راههای دیگری درمان کردیم.
در فاصله کمی پیش از المپیک متوجه شدیم که هر دو مچ دست او دچار مشکل شده است. روند درمانی لازم بود، اما زمان نداشتیم. هر روز حیاتی بود. پاریس نزدیک میشد. ما دو هفته زودتر رفتیم. او پرچمدار کاروان گرجستان بود و باید از همان ابتدا در آنجا حضور پیدا میکرد. ترجیح میدادیم که در زمان دیرتری در پاریس حضور داشته باشیم، اما شرایط به این شکل بود و تمرینات هم به صورت طبیعی پیش میرفت. گاهی مشکلاتی داشت که باعث میشد خشمگین شود، اما به مرور پیشرفت کرد. منتظر ۱۰ آگوست بودیم.
بازی گنو پتریاشویلی قبل از ما بود که باعث شد کمی نگران و عصبی شویم، اما او ما را سربلند و خوشحال کرد و مدال طلا را به دست آورد که اتفاق بسیار خوبی بود و بار دیگر توانستیم شرایط خوبی برای جنگیدن و رقابت با حریفان داشته باشیم.
همه حریفان قدرتمند بود و نگرانی زیادی از این وجود داشت که او نتواند مثل همیشه ظاهر شود. وقتی پشت وزنه قرار گرفت، با خودم فکر کردم که همه آرزوهای خوب من برای او است؛ و ما برنده شدیم...
نمیدانم چطور و به چه شکل. به خاطر نمیآورم. مبهوت ایستاده بودم. بعضی از افراد آمدند و به من تبریک گفتند. ما تاریخسازی کردیم...
و بار دیگر صدای تالاخادزه من را به خودم آورد:"نتل! چرا خدا این قدر من را دوست دارد؟! "
زنده باد لاشا تالاخادزه!»