سریال «زیر بیرق بهشت/ Under the Banner of Heaven» داستان کارآگاهی با ایمان را دنبال میکند که ایمان او در طول تحقیق در مورد یک قتل بیرحمانه که با کلیسا مرتبط است، به آزمایش گذاشته خواهد شد.
مینی سریال «زیر بیرق بهشت» یکی از جدیدترین سریالهای مذهبی و درباره مورمونیسم است که داستین لنس بلک آن را ساخت، از یک کتاب جنایی پرفروش مبتنی واقعیت به همین نام از جان کراکائر اقتباس شده، در مورد قتل هولناک برندا رایت لفرتی و دختر کوچکش در دههی ۱۹۸۰ است که مردم یک شهر مورمون نشین کوچک و آرام را در شوک فرو برد. مینی سریال «زیر بیرق بهشت» به عنوان یکی از نادیده گرفته شدهترین و بی سروصداترین مینی سریالهای باکیفیت اخیر در مورد بررسی قتل یک زن مورمون و نوزادش از دریچه نگاه یک کارآگاه مورمون است که باعث میشود اعتقادات مذهبی اش به چالش کشیده شوند.
داستین لنس بلک که در ۲۰۰۹ برای فیلم «میلک» برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی شد، میگوید: «تجربه خواندن کتاب برای من بسیار منحصربهفرد بود. اولازهمه، بهعنوان یک مورمون یا فردی که در خانوادهای مورمون بزرگ شد، موضوع «زیر بیرق بهشت» فوقالعاده نگرانکننده و روشنگر بود، چون تاریخچهای بود که از من پنهان کرده بودند، تاریخچهای که از خیلی مورمونها پنهان شده بود.
بااینحال، بهعنوان یک خواننده، تجربهای بسیار منحصربهفرد بود و فکر میکنم به همین دلیل است که مردم کتاب را بلعیدند و آن را دوست داشتند، چون خواننده اجازه ندارد منفعل باشد. از او خواسته میشود با کنار هم قرار دادن ارتباطات بین گذشته مورمونها و جنایت سال ۱۹۸۴ فعال باشد. تمایل داشتم سریالی بسازم که در آن لازم باشد تماشاگر به همان اندازه فعال و درگیر باشد. وقتی کتاب را میخواندم، احساس میکردم در تحقیقات در کنار جان کراکائر و شانهبهشانه او هم هستم.»
کتاب «زیر بیرق بهشت» بر روی دو خط داستانی قتل برندا و اریکا لافرتی و تاریخ مورمونها تمرکز دارد. نویسندگان این سریال، سعی کردهاند با اضافه کردن جب پایری و خانوادهاش، نشان بدهند که چه بلایی ممکن است سر یک نفر و اعتقاداتش بیافتد وقتی میبیند افرادی به واسطه آن، دیوانه میشوند. اما از طرفی، نویسندگان خواستند که به کتاب پایبند باشند و همین، سبب شد که ما شاهد جزئیات و توضیحات فراوانی در سریال باشیم که سبب میشود مخاطب تا حد زیادی درگیر داستان بشود.
این سریال همچون کتاب، سریال هم لابهلای داستان اصلی خود، به سراغ داستان شکلگیری کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان توسط جوزف اسمیت در سال ۱۸۳۰ میرود و تلاش میکند بین آن ماجرا و دو قتلی که در دههی ۱۹۸۰ رخ دادهاند، ارتباطی پیدا کند. خیلی زود معلوم میشود که ظهور بنیادگرایی در مورمونیسم که کراکائر آن را «مذهب اصلی آمریکا» مینامد، خطرناکتر از هرچیز دیگری است که تصور میشود.
«زیر بیرق بهشت» با قتل برندا آغاز میشود و همزمان که پایر و تابا کار خود را انجام میدهند، از فلاشبکها استفاده میکند که به سریال اجازه میدهد زندگی زن جوان را درحالیکه رؤیاهای خود را برای کار بهعنوان یک مجری خبر پی میگیرد و ازدواج با عضوی از یک خانواده مورمون معروف در منطقه، دنبال کند.
نه کتاب و نه سوژه مینی سریال، بلکه این اندرو گارفیلد بود که توجه بسیاری را به سوی این مینی سریال جلب کرد. اندرو گارفیلد نقش جب پایر را بازی کرده است که عضو ارشد کلیسا قدیسان آخرالزمان بهنام LDS است که به کلیسا و خانوادهاش متعهد است. بااینحال، مواجه شدن پایر با این قتل باعث زیر سؤال رفتن برخی از این تعالیم کلیسا شده است.
با توجه به پیرنگ داستان، او در نقش یک پدر و یک کارآگاه بازی میکرد و برای بسیاری کنجکاوی برانگیز بود. اندرو گارفیلد را با نقش جوانی میشناسند که انگار بغضی در گلویش گیر کرده و یک نا امید عاشق است! گارفیلد حال نقش یک مورمون را دارد که به لطف پرونده قتل، به اعتقاداتش شک میکند. او از شروع تا پایان، درگیر یک جنون و گیر افتادن بین دوراهی است و این را به خوبی در چهره و بازیاش نشان میدهد.
دیزی ادگار جونز نیز نقش برندا را بازی کرده که یک زن جوان و قربانی قتل است. طرفداران داستانهای جنایی واقعی از داستان پیچیده و جامعی که رفته رفته مخاطب را در خود غرق میکند لذت برده اند.
از موسیقی متن پست راک جف آمنت گیتاریست بگیرید تا فیلمبرداری، حتی تدوین نیز مخاطب را بیشتر از قبل درگیر داستان میکند. از این لحاظ، این موضوع به شدت قابل تقدیر است که کارگردانان تنها به داستان، برای روایت فیلم بسنده نکردهاند و از تمامی ابزار و امکاناتی که داشتند، استفاده کردهاند. درخشانترین بخش سریال در فرم، لحظات پایانی آن است. تدوین فوق العاده جاستین لیهنس توانست سه خط موازی داستان را در کنار هم قرار بدهد و مخاطب را برای بخش پایانی قصه آماده کند.
بازیگری محشر، کارگردانی بسیار خوب و روایت چالش برانگیز، نشان داد «زیر بیرق بهشت» چیزی فراتر از «یک مینی سریال جنایی با بازی اندرو گارفیلد» است، اما باز هم احساس میشود که از تمامی پتانسیلهایی که دارد به درستی استفاده نمیکند و همیشه این احساس وجود دارد که یک چیزی در اینجا کم است. این مینی سریال ۸ قسمتی از ۲۸ آوریل ۲۰۲۲ از افایکس هولو پخش شد.