شلیک اشتباهی سرباز به سمت عراقی‌ها

شلیک اشتباهی سرباز به سمت عراقی‌ها
در تاریکی شب وقتی خود را به او رساندم، آهسته دستی به شانه‌اش زدم. آن شخص وقتی برگشت و مرا در مقابل خود دید، بلافاصله بلند شد، دست‌هایش را بالا برد و گفت: «انا مسلم. دخیل یا خمینی.»
کد خبر: ۲۷۱۲۳
|
۲۴ تير ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۹

بر اساس آنچه فارس نوشته است؛ پرویز شرفیان یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: «در مرحله اول عملیات فتح‌المبین پرسنل رزمنده ۵ شبانه روز به طور مداوم جنگیدند. خود ما هم لحظه‌ای آرام و قرار نداشتیم.

در ساعات آخر روز پنجم اکثر پرسنل از بی‌خوابی افتادند و صدایی از آنها بلند نشد. در یکی از خط‌ها احساس کردم تیرباری به شدت مشغول کار است؛ برای همین و برای قدردانی از زحمات این شخص که هنوز نمی‌دانستم چه درجه‌ای دارد، به همراه یک نفر به آن خط رفتم.

در تاریکی شب وقتی خود را به او رساندم، آهسته دستی به شانه‌اش زدم. آن شخص وقتی برگشت و مرا در مقابل خود دید، بلافاصله بلند شد، دست‌هایش را بالا برد و گفت: «انا مسلم. دخیل یا خمینی.» بلافاصله همراه من متوجه او شد و حالت دفاعی گرفت؛ ولی آن عراقی دست‌هایش بالا بود و هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌داد.

آهسته از همراهم پرسیدم: «نکنه خط رو تو این تاریکی شب عوضی اومدیم؟» همراهم بار دیگر برای اطمینان نگاهی به اطراف کرد و گفت: «نه. مطمئنم اینجا خط خودمونه.» سپس اشاره‌ای به نیرو‌های خودمان کرد که هر کدام در گوشه‌ای افتاده و خوابیده بودند.

بلافاصله نیرو‌های کمکی و مترجم در خط حاضر شدند و آن عراقی در بازجویی‌های اولیه گفت: «فکر می‌کردم خط خودمونه. اومده بودم یه ساعتی بخوابم؛ ولی حرکت نیرو‌های مقابل مجبورم کرد به سمتشون تیراندازی کنم.» منظورش عراقی‌ها بود.

او نمی‌دانست که آنها عراقی هستند. ناگفته نماند فاصله خط ما با خط عراقی‌ها در آن نقطه فقط ۲۰ متر بود و آن عراقی در تاریکی شب فقط ۲۰ متر خطا رفته بود.»

منبع: کتاب «میگ و دیگ» به قلم علیرضا پوربزرگ وافی

tags # جنگ
سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته:
گوناگون