فحریه اوجن (به ترکی استانبولی: Fahriye Evcen)؛ متولد ۴ ژوئن ۱۹۸۶ هنرپیشه اهل ترکیه است.
فحریه اوجن در شهر زولینگن در کشور آلمان به دنیا آمد. خانوادهٔ مادر وی از اهالی قوم چرکس و خانوادهٔ پدرش از مهاجران ترک و اصالتاً اهل شهر کاوالا هستند. او به مدت یک سال در آلمان در رشتهٔ جامعهشناسی تحصیل کرد و زمانی که برای تعطیلات در ترکیه به سر میبرد توسط اویا آیدوغان به تهیهکنندهای به نام ابراهیم مرت اوغلو معرفی شد. فخریه در سن ۱۹ سالگی به ترکیه بازگشت. او در دانشگاه بغازیچی رشتهٔ تاریخ خواند و در سال ۲۰۱۴ فارغالتحصیل شد.
خانم اوجن درسال ۲۰۰۵ وارد دنیای بازیگری میشود و اولین کار حرفه ایش درسال ۲۰۰۸ شروع میشود. از نقشهای مهم او میتوان به بازی در سریالهای چکاوک، برگ ریزان و سعید و شورا اشاره کرد. فحریه به زبانهای ترکی، آلمانی، اسپانیایی و انگلیسی مسلط است. وی سه خواهر بزرگتر به نامهای نیسی، آیسان و دمت دارد
در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۷، با بازیگر و مدل بوراک اوزچویت در استانبول ازدواج کرد. فرزند اولشان به نام کاران در روز ۱۳ آوریل ۲۰۱۹ و فرزند دومشان به نام کَرَم در ۱۸ ژانویه ۲۰۲۳ متولد شد.
بوراک اوزچیویت و فحریه اوجن زوج هنرپیشه مشهور اهل ترکیه چهرههای تبلیغاتی یک برند مبلمان شدند. این زوج که قراردادی ۲ ساله امضا کردند ۸۰ میلیون لیر از این تبلیغات درآمد خواهند داشت. ادعا شده بود که وقتی اوجن برای فیلمبرداری به صحنه فیلمبرداری رفته و یک کانتینر ویژه برای استراحت خود و همسرش خواسته به مشکل برخورده است. پس از این مسئله به درخواست این بازیگر مشهور یک کانتینر لوکس به صحنه فیلمبرداری آورده شد. هنوز هیچ اظهارنظری از سوی فحریه اوجن منتشر نشده است.
بوراک اوزچیویت: احتمالا باورتان نشود اولین روزی که فخریه را دیدم به یاد ندارم. درواقع فکر میکنم او را اولین بار در فستیوال تلویزیونی دیدم.
اوجن: نه، ما اولین بار یکدیگر را سر صحنه فیلمبرداری مجموعه «حریم سلطان» دیدیم. من برای تست دادن برای بازی در یکی از نقشهای سریال آمده بودم و گروه سرگرم فیلمبرداری یکی از سکانسهای فیلمی بودند که بوراک در آن بازی میکرد و من آنجا بوراک را از نزدیک دیدم و از اتفاق با هم یک احوالپرسی مختصر هم داشتیم.
بوراک اوزچیویت:حالا یادم افتاد. من واقعا خنگ هستم.
فحریه اوجن: آن روز اولین ملاقات ما بود و فکر میکنم روز خوشبختی ما از همان جا آغاز شد و درنهایت تقدیر ما را به طرف همکاری مشترک کشاند و حالا هم وارد زندگی مشترک شده ایم.
بازیهای سرنوشت ما
بوراک اوزچیویت: من کلا به سرنوشت و تقدیر بسیار معتقدم و همان طور که فاهریه گفت حقیقتا اعتقاد دارم سرنوشت اینطور بود که آن ملاقات کوتاه ما بعد از چندسال به یک همکاری مشترک تبدیل شود و درنهایت به این منجر شود که ما زندگی مشترک مان را در کنار هم شروع کنیم.
فحریه اوجن: دقیقا همینطور است وگرنه به من گفته بودند که قبل از من بازیگر دیگری را برای بازی در سریال «چکاوک» درنظر گرفته بودند و به علت اینکه آن بازیگر نتوانست برنامه کاری خود را تنظیم کند، قراردادش لغو شد و با من قرارداد بستند و این دقیقا همان تقدیر و سرنوشت است.
فحریه اوجن:دوست ندارم خیلی فانتزی و نامعقول فکر کنم و بگویم که ما به عشق در نگاه اول دچار شدیم برای این که اصولا” آدمی نیستم که بدون منطق و از روی هوس، تصمیمی در زندگی ام بگیرم. از اتفاق من آدمی هستم که کاملا مسایل اطراف خود و زندگی ام را تجزیه و تحلیل میکنم و بعد برای آنها تصمیم نهایی را میگیرم. ولی در این باره باید اقرار کنم که در نگاه اول به بوراک حس عجیبی داشتم، منظورم همان نگاه اول سر فیلمبرداری «حریم سلطان» است.
بوراک:ولی برعکس فاهریه من خیلی از تصمیماتم را از روی دستورات قلبم میگیرم و انجام میدهم. در زندگی ام کارهای زیادی را بصورت دلی انجام داده ام، شاید هم از بعضی از آنها پشیمان شده باشم ولی اصولا” خیلی به صدای قلبم گوش میدهم و در مورد فاهریه هم دقیقا همین اتفاق افتاد و هنگامی که درباره او به صدای قلبم گوش دادم، دیدم که عاشق او شده ام و نیمه گمشده خودم را پیدا کرده ام.
فحریه اوجن: خوش بختانه ما با یکدیگر همکاریم و این مسئله یک نکته بسیار مهم در خود دارد و آن هم اینکه میتوانیم به خوبی همدیگر و حرفه هم را درک کنیم و این کمک میکند که در کنار زندگی مشترک مان، زندگی حرفهای موفقی هم داشته باشیم و با قدرت به کارمان ادامه دهیم. بارها دیده ام که زوجهایی که یکی از آنها بازیگر بوده است، به علت اینکه نتوانسته اند خودشان را با شغل همسرشان تطبیق بدهند به مشکل خورده اند.
بوراک: بله، متأسفانه بازیگری شغلی است که برنامه ثابت و مشخصی ندارد و شما نمیدانید که برای یک پروژه ممکن است چقدر درگیر باشید و در این مدت چقدر خانواده و مخصوصا همسرتان اذیت میشود. به همین دلیل من هم حس میکنم زمانی که یک هنرمند با هنرمند دیگر ازدواج میکند، این درک متقابل در بین آنها وجود دارد.
فحریه اوجن: من حتی در خانواده خودم هم بارها با این مشکل برخورد کرده ام که به علت بینظمی که در کارم وجود داشته، اعتراض کرده اند و من هم بارها برای شان توضیح داده ام ولی حقیقتا درک این مسئله برای آنها دشوار است
بوراک:از طرف دیگر من حس میکنم این همکار بودن یک خصوصیت دیگر هم دارد و آن هم این است که میتوانیم به همدیگر کمک کنیم. مشورت در کار ما یکی از مهمترین مسائلی است که میتواند به بهتر شدن کار کمک کند و قطعاً هنگامی که همسر شما یکی از بهترین بازیگران کشورتان باشد، دیگر مشکلی برای مشاوره گرفتن ندارید. (باخنده)
فحریه اوجن: منظور از یکی از بهترین بازیگران ترکیه، حتما من هستم دیگر؟!
بوراک:بله، دقیقا همینطور است، همسر عزیزم.
بوراک: به نظرم زندگی بدون عشق، زندگی پوچ و خسته کنندهای است. این عشق میتواند عشق بین مادر و فرزند باشد یا عشق بین خواهر و برادر و صرفا منظورم عشق بین زن و شوهر نیست. به نظرم هر انسانی لازم دارد که در زندگی عاشق دیگران باشد و دست کم اطرافیان و خانواده خویش را عاشقانه دوست داشته باشد. زندگی بدون عشق حقیقتا یک زندگی نابودشده است.
فحریه اوجن: در این زمینه کاملا با بوراک موافقم و فکر میکنم عشق یکی از مسائل حیاتی در زندگی انسان هاست. حتی به نظرم انسان میتواند عاشق طبیعت یا عاشق شغلش باشد و همین عشق میتواند برای انسان هدف و انگیزه ایجاد کند. اصولا” شما وقتی در زندگی به چیزی عشق نورزید، پس هیچ هدفی نخواهید داشت و انگیزهای ندارید که بخاطر آن تلاش و کوشش کنید.
فحریه اوجن: یکی از دوستانم چندوقت پیش به من گفت کاشکی همسری را برای خودت انتخاب میکردی که تفاوت سنی بیشتری با تو داشت. برایم عجیب بود، زیرا هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم. من و بوراک حدود ۲ سال اختلاف سنی داریم و برایم این رقم هرگز مهم نبوده و نیست. اصلاً چرا باید اختلاف سنی بین زن و شوهر تا این اندازه مهم باشد که بعضیها به آن فکر میکنند.
بوراک: به نظرم مهم این است که زن و شوهر با هم تعامل و تفاهم داشته باشند که خوشبختانه ما داریم. از اتفاق من هم بارها این موضوع را دیده ام. من از فاهریه ۲ سال بزرگتر هستم ولی رفتار و تفکرات فاهریه طوری است که حقیقتا حس میکنم گاهی اوست که از من بزرگتر است.
فحریه اوجن: به علت اینکه عقل و هوش من رشد بیشتری داشته است. (باخنده)
بوراک: دقیقا همینطور است و من خودم به این موضوع اعتراف میکنم.
بوراک: ما تفریحات مشترک زیادی داریم برای این که علایق مشترک زیادی داریم. از فیلم دیدن و ورزش کردن گرفته تا مسافرت و خرید کردن. ولی شاید جالبترین تفریح مشترک ما رفتن به شهربازی باشد. (باخنده)
فحریه اوجن: چرا میخندی؟! این هم یکجور تفریح است، از اتفاق تفریح و سرگرمی سالم و سادهای هم به حساب میآید و در دسترس همه مردم است. من از کودکی عاشق شهربازی بودم و هنوز هم هستم. شهربازی برایم یک حس نوستالوژی عجیبی دارد و هرگاه به شهربازی میروم، انگار به دوران کودکی ام سفر کرده ام و واقعا لذت میبرم.
منبع: مجله چشمک