آلمان در تورنمنتهای بزرگ (جام جهانی و یورو) اخیر بسیار ضعیف ظاهر شده و در جامهای جهانی ۲۰۲۲ و ۲۰۱۸ از مرحله گروهی و مسابقات یورو ۲۰۲۰، در مرحله یک هشتم نهایی از دور رقابتها کنار رفته است.
اما به نظر میرسد با سرمربیگری یولیان ناگلزمان به جای هانسی فلیک و ورود جوانانی، چون جمال موسیالا و فلوریان ویرتز، تیم ملی آلمان تغییر کرده و با پیروزی برابر فرانسه و هلند، فینالیستهای جام جهانی ۲۰۲۲، شرایط خوبی پیدا کرده است و این امیدواری را بهوجود آورده تا با حمایت تماشاگران خودی، ناکامی سالهای اخیر را جبران کند.
اما یکی دیگر از دلایل این امیدواری، شباهت بسیار زیاد آلمان به شرایط پیش از میزبانی جام جهانی ۲۰۰۶ است. در آن سال هم آلمان برای یک دهه در تمام میادین ناامیدکننده ظاهر شده بود. اما ناگهان تابستانی عاشقانه را برای هواداران خود ساخت و نسلی طلایی معرفی کرد که سرانجام در سال ۲۰۱۴ قهرمان جهان شد.
آیا آلمان میتواند این موفقیت را پس از هجده سال دوباره تکرار کند؟
از سال ۱۹۷۲، آلمان سیزده بار در جام جهانی و یورو شرکت کرده بود و یورو ۹۶ نهمین حضور آنها در فینال یک تورنمنت بزرگ بود. این موفقیتها آنها را تبدیل به تیمی کرده بود که همه از آن میترسیدند؛ بنابراین افت این تیم بسیار عجیب بود.
شکست سه بر صفر آلمان در مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی ۹۸ فرانسه مقابل کرواسی و حذف تحقیرآمیز از مرحله گروهی یورو ۲۰۰۰، نتیجه بازنشستگی نسل طلایی دهه ۱۹۹۰ و نبود استعدادهای جوان جایگزین بود.
بیرهوف که سال ۲۰۰۲ از تیم ملی خداحافظی کرد، میگوید: «بعد از جام جهانی فرانسه، برخی از بازیکنان کلیدی مانند آندریاس کوپکه، یورگن کوهلر و یورگن کلینزمن بازنشسته شدند و آلمان با فقدان بازیکنان جایگزین روبرو شد.»
حضور لوتار ماتئوس ۳۹ ساله در تمام دقایق بازیهای فاجعهبار یورو ۲۰۰۰، فدراسیون فوتبال آلمان را بسیار نگران کرده بود و به همین دلیل، اریش ریبک، سرمربی آلمان، را که اصرار بر حضور ماتئوس پا به سن گذاشته داشت، به سرعت اخراج کرد.
پس از ریبک، رودی فولر جایگزین او شد و چند روز بعد آلمان بهعنوان میزبان جام جهانی ۲۰۰۶ اعلام شد؛ بنابراین فدراسیون فوتبال آلمان شروع به اجرای تغییرات گسترده و سرمایهگذاری بیشتر در آکادمیها کرد. همچنین تلاش کرد تا روحیه پیروزی و قهرمانی را در بازیکنان جوان تقویت کند.
تصمیمی که یک دهه بعد با ظهور نسل بزرگ بعدی به ثمر نشست.
اما اوضاع در ابتدا چندان خوب پیش نرفت و آلمان با نتیجه هولناک ۵-۱ در مسابقات مقدماتی جام جهانی مقابل انگلستان در خاک خودش، شکست خورد. شکستی که رسانههای آلمانی آن را «فاجعه مونیخ» نامیدند و ورزشگاه المپیک مونیخ را «صحنه جنایت» توصیف کردند.
البته آلمان در نهایت صدرنشین گروه شد و به جام جهانی صعود کرد.
جام جهانی ۲۰۰۲ با خوشاقبالی بسیاری برای آلمان همراه بود و توانست با برتری مقابل رقبای نه چندان قدرتمندی مانند عربستان سعودی، جمهوری ایرلند، کامرون، پاراگوئه، آمریکا و کره جنوبی به فینال رقابتها برسد. اما در فینال مقابل یک تیم بزرگ مانند برزیل قرار گرفت و به راحتی شکست خورد.
در یورو ۲۰۰۴، تعداد تماشاگران مسابقات تیم ملی آلمان بسیار کاهش یافت. با اینکه جوانانی مانند لوکاس پودولسکی، باستین شوایناشتایگر و فیلیپ لام بیست ساله، انرژی لازم را به تیم آلمان تزریق کرده بودند، اما نتوانستند مانع حذف از مرحله گروهی در پرتغال شوند و فولر که تنها دو سال قبل آلمان را به فینال جام جهانی رسانده بود، استعفا کرد.
پس از یورو ۲۰۰۴، اختلافات عمیق در فدراسیون باعث اختلال در روند آمادهسازی برای جام جهانی ۲۰۰۶ شد. رئیس فدراسیون، گرهارد مایر-فورفلدر که اعتقادی به جوانان نداشت، برکنار شد.
با پایان اختلافات، نوبت به انتخاب سرمربی جدید تیم ملی رسید. اوتمار هیتزفلد و اوتو رههاگل از همان ابتدا کنار کشیدند و تنها لوتار ماتئوس بود که نامزد این مسئولیت شد. اما فدراسیون فوتبال به جای او، رقیب اصلیاش، «یورگن کلینزمن» ۳۹ ساله و بیتجربه را انتخاب کرد.
مهاجم افسانهای سابق آلمان ابتدا کادر پشتیبانی را با انتصاب بیرهوف بهعنوان مدیر ورزشی تیم بازسازی کرد و بعد خواستار یک برنامه ده ساله برای مدرنیزاسیون فوتبال آلمان شد.
ماتئوس در واکنش تندی در ستون هفتگی خود در روزنامه بیلد نوشت: «کلینزمن فقط به دنبال بهانه است. صحبت از برنامه ده ساله برای فرار از نتایج فاجعهبار سال ۲۰۰۴ است و دنبال بهانه است که بگوید گفته بودم به این زودی نتیجه نخواهیم گرفت. همچنین شنیدهام که او آخر هفتهها در آلمان نخواهد بود و فکر میکنم این مشکلساز خواهد بود.»
کلینزمن هم در واکنشی خشمگینانه، حضور خبرنگاران بیلد در تمرینات را محدود کرد. کلینزمن تلاش کرد ذهنیت بازیکنان را تغییر دهد تا کمتر احساس فشار کنند و از بازی در تیم ملی لذت ببرند.
اولین آزمون مهم او، جام کنفدراسیونهای ۲۰۰۵ بود که آلمان به مقام سوم رسید. اما نمایش خوب آنها تحت تأثیر تصمیم کلینزمن برای جایگزینی دروازهبانان باتجربهای مانند اولیور کان و ینس لمان قرار گرفت.
آلمانیها عموماً طرفدار بیثباتی نیستند و از طرفی گزارشهایی منتشر شده بود که گویا این دو دروازهبان با هم اختلاف دارند. مطبوعات هم کلینزمن را به بیتجربگی در مدیریت بازیکنان متهم کردند و وقتی تیم جوان آلمان در مارس ۲۰۰۶ در ایتالیا ۴-۱ شکست خورد، تیغ انتقادات تیزتر شد.
با شروع جام جهانی ۲۰۰۶ جو بسیار منفی بود و از طرفی تنش بسیاری هم در تیم بود. به نظر میرسید بین مردم و تیم ملی فاصله عمیقی افتاده است. اما با ادامه مسابقات مشخص شد هیچ چیز مانند میزبانی از یک جشن باعث اتحاد ملی نخواهد شد.
آلمان و پرچم آن همیشه رابطهای پیچیده داشتهاند. نازیها و جانشینان مدرن راستگرای آنها ملیگرایی و نمادشناسی را به چیزی تبدیل کردهاند که بسیاری از آن شرمسار هستند.
اما تماشاگران در «آلیانز آرهنا» قبل از بازی افتتاحیه با کاستاریکا، هزاران پرچم آلمان را به اهتزاز درآوردند و در اتفاقی بیسابقه، همگی سرود ملی را خواندند.
با شروع بازی، گل زودهنگام فلیپ لام تمام نگرانیها را از بین برد و فشار را از روی بازیکنان برداشت. همچنین کمک کرد پیوند بین هواداران و بازیکنان دوباره شکل بگیرد و تا انتهای تورنمنت دوام آورد.
آلمان با نتیجه ۲-۴ بر کاستاریکا غلبه کرد. در بازی دوم هم مقابل لهستان با گل دیرهنگام اولیور نویل یک بر صفر پیروز شد. در بازی سوم مقابل جمعیت پرشور خانگی، توانست با اقتدار سه بر صفر اکوادور را شکست دهد و صدرنشین گروه شد.
در ادامه و مرحله یکهشتم نهایی، ٰدر ورزشگاه جدید مونیخ، سوئد را از پیش رو برداشت تا پیوند با تماشاگران محکمتر شود.
اما مسابقه یکچهارم نهایی مقابل آرژانتین در ورزشگاه المپیک برلین، سختترین دیدار آنها تا آن مرحله بود. اما به کمک اتحاد تیمی توانستند گل عقب افتاده را با ضربه سر دیرهنگام میروسلاو کلوزه جبران کنند و بعد در ضربات پنالتی پیروز شوند.
در دیدار نیمهنهایی که در شهر دورتموند برگزار میشد، آلمان و ایتالیا، دو قدرت بزرگ فوتبال اروپا برای رسیدن به فینال مقابل یکدیگر قرار گرفتند. مسابقهای نفسگیر که تا دقیقه ۱۱۹ بدون گل مساوی بود، اما در آستانه ضربات پنالتی، آندرهآ پیرلو با هنر خود فابیو گروسو را داخل محوطه جریمه صاحب توپ کرد تا این مدافع پیشتاخته دروازه آلمان را باز کند. بلافاصله الساندرو دل پیرو گل بعدی را زد و تمام امیدهای میزبان به بازگشت را از بین برد.
هنگامی که سوت پایان به صدا در آمد، بازیکنان کلینزمن خسته و شکست خورده به زمین افتادند. حذف از نیمهنهایی جام جهانی در خانه، بسیار ناامید کننده بود، اما بازیکنان آلمان برخاستند تا مقابل تماشاگران خودی که یکصدا آنها را تشویق میکردند، دور افتخار بزنند.
آلمان در مسابقه بسیار پرشور ردهبندی، مقابل پرتغال در اشتوتگارت پیروز شد و به مقام سوم رسید.
نتایج امیدوار کننده در جام جهانی ۲۰۰۶ نه تنها باعث احیای علاقه مردم به تیم ملی شد، بلکه تصویر جهانی این کشور را نیز بهبود بخشید.
در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، نسل جدیدی از بازیکنان مانند مانوئل نویر، تونی کروس، مسعود اوزیل و توماس مولر در کنار لام، شوایناشتایگر و پودولسکی قرار گرفتند. تیمی که سرانجام توانست در سال ۲۰۱۴، تحت هدایت یوآخیم لوو، دستیار کلینزمن در سال ۲۰۰۶، قهرمان جام جهانی در برزیل شود.
شباهتهای بسیار تیم ملی آلمان در سال ۲۰۲۴ با سال ۲۰۰۶، مانند گذشت دقیقاً ده سال از آخرین قهرمانی آلمان در یک تورنمنت بزرگ، ظهور استعدادهای جوان و کنار گذاشتن مربیان بسیار، باعث شده تا بسیاری با امید بسیار در انتظار تکرار موفقیت تیم ملی آلمان باشند.
توماس آلتشافل، نویسنده ارشد اسپورتبیلد، میگوید: «مشکلات کنونی آلمان به یورو ۲۰۱۶ باز میگردد. فلسفه مالکیت محور لوو، تیم را عقب نگه میداشت، در حالی که عصر فوتبال انتقالی رسیده بود و فدراسیون فوتبال باید جسورانه عمل میکرد و رو به ایدههای جدید میآورد.»
لوو در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه هم سرمربی آلمان بود. اما امیدهای آلمان برای دفاع از عنوان قهرمانی چند هفته قبل از شروع بازیها به دلیل مناقشه بر سر شهروندی و چندفرهنگی بودن بازیکنان نقش بر آب شد.
ملاقات جنجال برانگیز هافبکهای برجسته تیم، اوزیل و ایلکای گوندوقان با رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، حاشیههای بسیاری ایجاد کرد. حتی فدراسیون فوتبال آلمان هم علیه آنها موضع گرفت.
این حاشیهها اردوی تیم ملی را هم تحت تأثیر قرار داد و برخی خواستار حذف آنها از تیم ملی شدند. سرانجام هم آلمان در همان مرحله گروهی حذف شد.
عدم عذرخواهی اوزیل باعث شد پیامهای تهدید به مرگ و نامههای نفرتآمیز بسیاری از هواداران دریافت کند. او قبل از بازنشستگی در ۲۹ سالگی با ناراحتی گفت: «وقتی که برنده میشویم، آلمانی هستم، اما وقتی میبازیم، مهاجر هستم.»
پس از ناکامی در جام جهانی ۲۰۱۸، لوو به شکل شگفتانگیزی تا یورو ۲۰۲۰، سرمربی آلمان باقی ماند. تورنمنتی که آلمان در مرحله یکهشتم نهایی به انگلستان باخت و از دور مسابقات کنار رفت.
در تابستان ۲۰۲۱، دستیار سابق لوو، هانسی فلیک، جایگزین او شد. اوضاع با فلیک خیلی خوب شروع شد و آلمان هفت پیروزی پیاپی در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کسب کرد. اما باز هم در مرحله گروهی حذف شد.
شکست آلمان در بازیهای دوستانه مقابل بلژیک، لهستان، کلمبیا و ژاپن در سال ۲۰۲۳ باعث شد تا فلیک در سپتامبر آن سال و نه ماه مانده به یورو ۲۰۲۴، از سمت خود کنارهگیری کند.
سرمربی جدید، جولیان ناگلزمان ۳۶ ساله، جوانترین سرمربی آلمان از زمان اوتو نرز در دهه ۱۹۲۰ است.
مربی سابق هوفنهایم، لایپزی و بایرن مونیخ، علاوه بر خوشپوشی به جلسات تمرینی بسیار دقیقش معروف است. او قول داده است که دوباره تیم را برای یورو ۲۰۲۴ متحد کند.
شکستهای اولیه مقابل ترکیه و اتریش هواداران را نسبت به تابستان بسیار بدبین کرد، اما برخی تصمیمات بزرگ او پیش از بازیهای دوستانه در ماه مارس، امید را دوباره به هواداران بازگرداند.
از جمله این تصمیمات، متعاقد کردن تونی کروس برای بازگشت به تیم ملی بود. ستاره رئال مادرید در بازگشت خود، نقش کلیدی در پیروزیهای چشمگیر مقابل فرانسه و هلند داشت.
در حالی که کمی بدبینی نسبت به کیفیت جوانان حاضر در باشگاههای بوندسلیگا وجود دارد، اما جوانانی مانند فلوریان ویرتز و جمال موسیالا که در ۲۱ سالگی مهمترین بازیکن کشورش است، کمی از نامیدی هواداران کاسته است.
شاید خیلی خوشبینانه باشد، اما وضعیت آلمان در آستانه مسابقات یورو از زمان ورود ناگلزمان به شدت بهتر شده است و بسیاری امید به تکرار تابستان درخشان سال ۲۰۰۶ را دارند.
پیروزی برابر فرانسه و هلند، این امید را بهوجود آورده که تیم ملی آلمان در این دوره با حمایت هواداران خود موفق ظاهر شود و گام نخست را برای یک دهه موفقیتآمیز دیگر بردارد.
منبع: بی بی سی