09/تير/1404 | 20:23
۱۵:۵۸
۱۴۰۴/۰۴/۰۹
روزنامه اصلاح‌طلب مطرح کرد.

روایت‌های عجیب از جنگ ۱۲ روزه

روایت‌های عجیب از جنگ ۱۲ روزه
«مجری – کارشناسی که روی آنتن زنده شبکه ۳ می‌گوید هیچ جنگنده‌ای در طول جنگ به آسمان پایتخت نرسید و فقط پهپاد‌های دشمن بودند که لاشه‌های آن نیز موجود است. وقتی پرسیده شود کدام پهپادی می‌تواند مهماتی تا این حد سنگین حمل کند که چنین ویرانه‌هایی به جا بگذارد؟ معمولاً پاسخی وجود ندارد.»
کد خبر: ۴۸۷۶۱

روزنامه هم‌میهن در یادداشتی با عنوان «روایت‌های عجیب از جنگ ۱۲ روزه» بر روایات گوناگون و در برخی موارد نسنجیده و عجیب از جنگ تحمیلی رژیم صهیونی بر ایران تمرکز کرده است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: جنگ اسرائیل و ایران پس از ۱۲ روز متوقف شد. آن طرف اسرائیل بود، برخوردار از ارتش مدرن و پشتیبانی کشور‌های غربی و احتمالاً شرقی به همراه زرادخانه بی‌انت‌هایی که پس از ۲۰ ماه کوبیدن غزه، لبنان، یمن و سپس ایران هنوز مهمات در آن به وفور پیدا می‌شود. 

 کنار اسرائیل هم آمریکا قرار داشت که قدرتمندترین و مدرن‌ترین ارتش دنیا را در اختیار دارد. هر دو طرف هم مسلح به تسلیحات اتمی در هر دو نوع تاکتیکی و راهبردی هستند. این طرف هم ایران بود، با توانایی پهپادی و موشکی که نقاط مختلفی از شمال تا جنوب اسرائیل را کوبید و خسارت‌های سنگینی به جا گذاشت. 

در این جنگ نابرابر، تا آنجایی که می‌دانیم دست آخر آمریکایی‌ها از طریق قطر به ایران پیام دادند، درخواست آتش‌بس کردند و ایران پذیرفت. دو علت هم برای این درخواست مطرح می‌شود؛ بالا رفتن خسارت‌های اسرائیل در حملات متقابل ایران و موشک‌هایی که هر مرحله سنگین‌تر و مخرب‌تر می‌شدند، در کنار اینکه حمله آمریکا به سه سایت هسته‌ای، به‌زعم خودشان آنها را به هدف‌شان رساند و درخواست توقف جنگ را مطرح کردند. چرا ایران پذیرفت؟ جمهوری اسلامی از ابتدا هم اعلام کرده بود که اگر طرف مقابل حملات خود را متوقف کند، پاسخ به این تجاوز‌ها را قطع خواهد کرد. 

این چند خط، روایتی سرراست از اتفاقاتی است که در ۱۲ روز جنگ بین اسرائیل و ایران رخ داد. ایران هم، چون توانست خود را پس از ضربه اول به قول معروف جمع کند و ضربه‌های سنگینی به اسرائیل بزند و درخواست آتش‌بس از سوی طرف مقابل مطرح شد، می‌تواند ادعا کند که قدرتمند ظاهر شده و در مقابله با دو طرف دارای سلاح اتمی، پاسخ متجاوز را داده است. 

در قدرتمند ظاهر شدن جمهوری اسلامی ایران در این بحران، شکی وجود ندارد. اما در این درگیری ۱۲ روزه به خصوص در حوزه نیرو‌های انسانی ضربه‌هایی به تهران وارد شد که جبران آنها سخت است. حریف توانست در یک بازه زمانی کوتاه و در ضربه اول، فرماندهان ارشد نظامی ایران را تقریباً به صورت همزمان ترور کند. 

سپس کنار حمله‌های سنگین به مواضع نظامی در استان‌های مختلف از غرب تا جنوب و البته پایتخت، امواج دیگری از ترور‌های خود را نیز انجام داد. ضربه‌های سنگینی زدیم و ضربه‌های سنگینی خوردیم و این به غیر از موفقیت سرویس حریف در ایجاد یک شبکه از عوامل خود در استان‌های مختلف کشور بود. 

موضوع ۳۶ ساعت پرواز بمب‌افکن‌های بی-۲ از آمریکا و بمباران سه سایت هسته‌ای به همراه شلیک موشک‌های تاماهاوک از شمال اقیانوس هند نیز باید جداگانه ارزیابی شود. فارغ از اینکه تاسیسات هسته‌ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان آسیب دید یا نه، آنها توانستند این تجاوز‌ها را به سرانجام برسانند. مردم ایران در این ۱۲ روز، اخبار را از هر منبعی که پیگیری کرده باشند، در جریان این تحولات قرار گرفته‌اند. 

اما همین جامعه، در جریان تحلیل‌های تلویزیونی چه چیزی می‌شنود؟ صحبت‌هایی که هیچ نسبتی با واقعیت یا حداقل دریافت‌های آن از وقایع این جنگ ندارد. مثلاً حملات روز دوم تیر در تهران را تصور کنید. در این روز، حداقل پنج نقطه در تهران – از شهرری در جنوب تا اوین در شمال – هدف حملاتی سنگین قرار گرفت و تلفات زیادی بر جای گذاشت. 

پس از آن جامعه که حملات سنگین این روز را دیده یا در جریان اخبار آن قرار گرفته، در قاب تلویزیون یا در شبکه‌های اجتماعی چه می‌بیند؟ مجری – کارشناسی که روی آنتن زنده شبکه ۳ می‌گوید هیچ جنگنده‌ای در طول جنگ به آسمان پایتخت نرسید و فقط پهپاد‌های دشمن بودند که لاشه‌های آن نیز موجود است. وقتی پرسیده شود کدام پهپادی می‌تواند مهماتی تا این حد سنگین حمل کند که چنین ویرانه‌هایی به جا بگذارد؟ معمولاً پاسخی وجود ندارد. 

یا در موضوع تجاوز آمریکا به ایران و بمباران تاسیسات هسته‌ای، ۷ بمب‌افکن بی‌۲ وارد حریم هوایی کشور شدند و عملیات خود را موفق یا ناموفق، انجام دادند. بمب‌افکن‌هایی که با جنگنده‌های اف-۲۲ و اف-۳۵ اسکورت شدند. آمدند و رفتند، اتفاقی هم برای هیچ کدام‌شان نیفتاد. اما چند روز بعد، جامعه در تلویزیون چه می‌بیند؟ 

یک مقام رسمی نظامی می‌گوید «در روزش می‌گوییم چه بلایی سر بی‌دو‌ها می‌آوریم» سپس این سوال پیش می‌آید که آیا حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران «روزش» نبود که نشان بدهیم چه می‌توانیم بکنیم؟ 

آنهایی که این روایت‌ها را تعریف می‌کنند، شاید تصورشان این است که روایت‌شان سلحشورانه و در مسیر تعریف روایت پیروزی است؛ اما این صحبت‌ها هیچ کمکی به ایجاد این روایت نمی‌کند، بلکه حتی واقعیت‌های توان ایران در این جنگ را هم زیر سوال می‌برد.