زیسان: چند سال پیش نسخهای تازه و متفاوت از فیلم ناطق مربوط به سفر رضاشاه به ترکیه در انبار یکی از میوهفروشیهای استانبول پیدا شد. در این فیلم صدای گفتوگوی رضاشاه و آتاتورک شنیده میشود و پس از آن چند صحنه گوناگون از مراسم این سفر به نمایش در میآید.
به گزارش زیسان؛ در این فیلم که روز ۲۶ خرداد ۱۳۱۳ گرفته شده دیده میشود که این دو سیاستمدار تعارفات اولیه را به زبان ترکی انجام میدهند و سپس به بازدید از مراسم مختلف میروند.
رضاشاه، ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، در رأس یک هیأت ۱۷ نفره که اکثرشان نظامی بودند وارد آنکارا شد. در این سفر ۳۸ روزه که تنها سفر خارجی رضاشاه بود دو پیمان دوستی و امنیت و رفع اختلاف مرزی در آنکارا بین دو کشور به امضا رسید.
آتاتورک: خیلی مایه خوشبختی است که به ترکیه تشریف آوردید.
رضاشاه: من هم بینهایت خوشوقتم که موفق شدم به آرزوی دیرینهای که داشتم برسم.
آتاتورک: خیلی متشکرم. مدتها بود که منتظر تشریففرمایی شما بودم. حسرت دیدار شما را داشتیم و صمیمانه میگویم که خیلی خوشوقتم که بالاخره روز ملاقات رسید.
رضاشاه: شاید بدانید که چند سال پیش به نماینده شما عرض کردم که برای زیارت شما به ترکیه سفر خواهم کرد.
آتاتورک: خیلی ممنونم. خیلی ممنونم. دوستی ما خیلی قدیمی است و از سالها پیش شروع شد. این، دوستی و آشنایی متقابل را بیش از پیش تقویت خواهیم کرد.
رضاشاه: شاید در گذشته غفلت شدهباشد ولی امیدوارم در آتیه جبران شود.
آتاتورک: هیچ شک و شبههای ندارم و تمام ترکها هم همین نظر را دارند.
رضاخان پهلوی در ۲۴ اسفند سال ۱۲۵۶ در سوادکوه مازندران به دنیا آمد و روز ۴ مرداد ۱۳۲۳ در حالی که دوران تبعید خود در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی را میگذراند، درگذشت. پدرش عباسعلی داداش بیگ از بزرگان و متنفذان سوادکوه بود و مادرش، نوش آفرین آیرملو، از مهاجران قفقازی گرجستان بود که در دوره قاجار به همراه خانوادهاش به ایران آمده بودند. در بدو تولد پدرش را از دست داد و همراه با مادرش به تهران آمدند و در چهارده سالگی به تشویق داییاش وارد قوای قزاق شد و در سالهای انقلاب مشروطه مدتی نگهبان سفارت آلمان بود.
رضا خان مراتب نظامی را به سرعت طی کرد و به درجه میرپنجی -درجهای معادل سرلشکری امروز- رسید. در نهایت، اما با تاسیس مجلس موسسان به خواسته خود رسید و تبدیل به رضا شاه شد. مراسم تاجگذاری او با مراسم دعا توسط امام جمعه آغاز شد و با خواندن اشعاری از شاهنامه خاتمه یافت و بدین ترتیت رضا خان تبدیل به رضا شاه شد و پسرش را به ولیعهدی گمارد.
۲۵ شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه پس از گذشت سه هفته از اشغال ایران از سوی قوای متفقین و در حالی که حکومت را به پسرش محمدرضا واگذار کرده بود، تن به تبعید داد. ابتدا تصمیم داشت برای استراحت چند هفتهای به هند برود، اما در نزدیکی هند، انگلیسها مانع ورود او میشوند و جزیره موریس در آفریقای جنوبی را برای ادامه زندگی شاه مخلوع تعیین میکنند. غربت برای او آسان نبود و به مرور بیشتر فرسوده و ناتوان میشد.
تحمل زندگی در هوای گرم جزیره موریس را نداشت و مدام نارضایتی خود را از اقامت در چنین جایی ابراز میکرد. رضاشاه پس از مدتی زندگی در موریس به ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی نقلمکان کرد و در نهایت پس از حدود سه سال زندگی در تبعید در ۶۸ سالگی در چهارم مرداد ۱۳۲۳ به علت حمله قلبی در ویلای شخصی خود در ژوهانسبورگ درگذشت. علی ایزدی در خاطراتش مینویسد که وی در حال برخاستن از جای خود دچار حمله قلبی میشود. او مینویسد: «دچار حمله قلبی شدیدی میشوند و به زحمت خود را تا نزدیک تختخواب میرسانند و در آنجا بهسختی زمین میخورند بهطوریکه یک دست و صورتشان مجروح میشود و از هوش میروند».
جنازه رضاخان پس از مرگ وی به مصر منتقل و در آنجا مومیایی و شش سال به امانت در مسجد رفاعی نگهداری شد تا در اردیبهشت سال ۱۳۲۹ به ایران آمد و در مقبرهای که برای او ساخته بودند در جوار حرم حضرت شاهعبدالعظیم به خاک سپرده شد. پس از انتقال پیکر رضاشاه به مصر، سفیر ایران در قاهره در نامهای در سال ۱۳۲۳ خطاب به علا از مومیاییشدن جنازه رضاشاه خبر داد و گفت: در تاریخ ۲۶ آبانماه ۱۳۲۳ با حضور شاهپورها و نماینده دربار و اینجانب با احترامات لازمه در سرداب مقبره خاندان سلطنتی در مسجد رفاعی امانت گذارده شد تا دستور حمل جنازه به ایران یا عتبات صادر گردد.
یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» مینویسد: «سرنگونی و سرانجام مرگ رضاشاه در تبعید که در آخرین سالهای پادشاهی به مستبدی حریص و بیرحم و مرموز تبدیل شده بود، کسی را متأسف و متأثر نکرد». پیکر رضاشاه پس از مرگ ابتدا به مصر منتقل شد و بهصورت امانت در آن کشور باقی ماند تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۲۸ جسد او را به ایران آوردند و در آرامگاهی در شهرری به خاک سپردند.
علیرضا پهلوی برادر تنی محمدرضا پهلوی که در سال ۱۳۳۳ درگذشت نیز در کنار این آرامگاه به خاک سپرده شد. فضلالله زاهدی، عامل کودتای ۲۸ مرداد، حسنعلی منصور و ارتشبد خاتم، داماد شاه و سلیمان بهبودی از کسانی بودند که در اطراف آرامگاه به خاک سپرده شدند. معمار این بنا محسن فروغی، استاد معماری و رئیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود که کاخ نیاوران و دانشکده حقوق دانشگاه تهران هم از آثار اوست. در نهایت آرامگاه رضاشاه پس از پیروزی انقلاب توسط صادق خلخالی تخریب شد.
با اون سبیل غلط اندازش.
زرشک!!!!
چی فکر می کردیم و چی بود رضا پالانچی ??????
مردک پسرش هم مثل خودش
نوه اش دیگه از هردو چلمنگتر
ما نفهمیدیم یه عده به چی اینا افتخار میکنن
ایران طاعون زده را به یکی از قدرت های جهانی کرد
ولی بخدا از اینکه کشورهای بیگانه این آدم رو اینجوری تحقیر کردن خونم به جوش میاد...
بخدا وقتی برای اولین بار فیلم حضور سران متفقین در تهران رو دیدم از شدت عصبانیت گریه کردم..
حالا همون افراد باید بمونن رو نوبت برای دست بوسی آقا جانم امام خامنهای.
الان اون کشورها جرات نمیکنن یه نگاه چپ به ایران عزیز بندازن..
قلبم به فدای آقا جانم سید علی خامنهای
ولی خوشحالم چون هیچ چیز همیشگی نیست
حتی اجازه لایک کردن نظر مخالف رو هم ندادید
این طرز کار فوقالعاده شرم آور و چندش آوره بنظرم
روحش شاد
رضا شاه در توافق سال ۱۳۱۰ بخش کوچک آرارات را که آرارات کوچک نام داشت در ازای منطقه دشت قطور (خوی امروزی) را از دولت ترکیه تحویل گرفت. و حدود مرزی تا به امروز ترسیم شد.
این موضوع بعد از سهم خواهی روسیه و انگلستان از مناطق ارمنی زبان ایران و ترکیه، شکل گرفت.
موفق باشید
بله رضا در عمرخود یک سفر به ترکیه کرد آنهم برا بخشیدن آرارات و ارس و مناطق آن بعلاوه ۷۵ روستای منطقه به ترکیه
همچنانکه حکومت جمهوری اسلامی نیز نقاط قوت و ضعف خود را داشته.بطوری که سالهاست تاوان استقلال و عرض اندام خود را می دهد.بسیار مهم است که ما رهبران سیاسی را با شرایط زمان خودشان درک کنیم.
سپاس
کوههای آرارات را به ترکیه بخشید انگار ماله ننش بوده
کشیدن چادر از سر ناموس ایرانی
تقدیم کردن صنعت نفت به انگلیس
چپاول و غارت کشور و تصرف صدها هزار هکتار زمین در کشور
چی بگم
این مردک گو زیادی خورده
او منضبط وجدی بود