فصل چهار «زیر خاکی» زیر ذره‌بین؛ گنج فری!

فصل چهار «زیر خاکی» زیر ذره‌بین؛ گنج فری!
اتفاقاتی مانند شراکت در دزدی از بانک به بهانه بازیگری در سینما و یا سفر با نفتکش برای رسیدن به قطعات هواپیما هرچند در ابتدا به نظر می‌رسید بدون پیرنگ مناسب و قابل باور طراحی شده، اما در ادامه با حجیم شدن خرده‌داستان‌ها و پیچشی که در روایت به وجود می‌آمد، تبدیل به حوادثی می‌شد که می‌توانست تماشاگر را ترغیب به دنبال کردن ماجرا کند.
کد خبر: ۱۴۹۶۷
|
۱۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۴

پخش فصل چهارم «زیرخاکی» از یک هفته پیش از نوروز آغاز شد و تا نیمه اول تعطیلات به پایان رسید. سریالی که می‌توان آن را یکی از مجموعه‌های موفق نوروزی به حساب آورد که از فصل قبلی خود یک سروگردن بالاتر بود. فصل اول این مجموعه به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان و تهیه‌کنندگی رضا نصیری‌نیا در ماه رمضان سال ۱۳۹۹ روی آنتن رفت و پربیننده‌ترین سریال رمضانی شد. فصل دوم «زیرخاکی» خرداد ماه سال ۱۴۰۰ پخش شد و در نهایت سومین فصل از این مجموعه نوروز سال ۱۴۰۱ روی آنتن شبکه یک سیما رفت.

پس از آن جلیل سامان برای ساخت فصل چهارم برای نوروز ۱۴۰۲ اعلام آمادگی کرد، اما با انتقاد از مدیران تلویزیون نوشت که آنها حاضر به همکاری برای ساخت فصل چهارم نشدند و همین شد که «زیرخاکی» با یک سال تعویق در پخش به نوروز امسال رسید.

با اینکه فصل سوم این مجموعه نتوانست موفقیت چندانی به دست بیاورد و داستان نحیف و کم‌مایه‌ای داشت و به وقایعی که در ارودگاه اسیرانی ایرانی در عراق و حال‌وروز پری همسر فریبرز و فرزندش در خانه و ارتباط او با همسایگان محدود می‌شد، اما در عوض فصل چهار پر از داستان و خرده‌داستان‌هایی بود که به خوبی توانست تماشاگر را با خود همراه کند و تبدیل به یکی از قابل‌قبول‌ترین فصل‌های این مجموعه شود. آن هم در دوره‌ای که تلویزیون حداقل نیمی از تماشاگران خود را از دست داده و آنها به تماشای سریال‌های شبکه خانگی می‌نشینند که اتفاقاً حداقل دو مجموعه تازه همزمان با پخش این فصل «زیرخاکی» از دو پلتفرم‌ها شروع به پخش کرد؛ اما این سریال توانست بخشی از این تماشاگران را به خود جلب کند. هرچند که هنوز بسیاری از تماشاگران تلویزیون با این رسانه آشتی نکرده‌اند.

فصل چهار «زیر خاکی» زیر ذره‌بین؛ گنج فری!

«زیرخاکی ۴» با اینکه در برخی مواقع از پرگویی و دیالوگ‌های زیاد میان شخصیت‌ها آسیب می‌دید و به نظر می‌رسید، فضا‌های خالی سریال با گذاشتن دیالوگ‌های مطول میان دو شخصیت اصلی یعنی فریبرز و پری پر می‌شود، اما این دو بازیگر که به حق برگ برنده این مجموعه هستند، چنان از پس ادای این دیالوگ‌ها با میمیک و شور و حال خاص خود برمی‌آمدند که تماشاگر متوجه طولانی بودن این دیالوگ‌گویی نمی‌شد و آنها را همراهی می‌کرد و حتی گاهی به آنها می‌خندید. 

گره‌افکنی‌هایی مانند سفر با نفتکش یا فراموشی فریبرز هم با اینکه در پایان به نقطه خاصی نمی‌رسید یا یک گره‌گشایی ساده به پایان می‌آمد که گویی تنها برای پر کردن زمان سریال کنار هم چیده شده‌اند، اما چنان به خوبی و با کیفیت به اجرا درآمدند و با حضور بازیگرانی، چون منصور نصیری پروپیمان روایت شدند که تبدیل به خرده‌داستان‌هایی قابل قبولی شد که تماشاگر را راضی کرد و نقص‌های منطقی این خرده‌داستان‌ها به چشم نیامد. 

در این میان حضور پرقوت پژمان جمشیدی در بیش از ۹۰ درصد از سکانس‌های فیلم نشان می‌داد که او به خوبی می‌داند، نقش فریبرز باغ‌بیشه یکی از مهم‌ترین نقش‌های کارنامه اوست که بیش از نیمی از جمعیت ایران او را تنها با این نقش به خاطر می‌آورند و از فصل اول تا کنون برای ایفای این نقش کم نگذاشت.

تکیلف ژاله صامتی هم که معلوم است. او بازیگری است که تا به امروز نقشی را بد بازی نکرده است و زوج او و پژمان جمشیدی تبدیل به یکی از جذاب‌ترین و به یادماندنی‌ترین زوج‌های هنری شدند که حسابی در این سریال به چشم می‌آیند و حضورشان در کنار یکدیگر بهترین لحظات را در «زیرخاکی» رقم می‌زند. اصلا شاید دیدنی‌ترین بخش‌های این مجموعه مربوط به لحظاتی باشد که این دو با هم کل‌کل و دعوا می‌کنند و در آخر این دعوا به گریه و زاری قربان صدقه رفتن هر دو می‌انجامد. بلاهت فریبرز در کنار توهمات و ادعا‌های تو خالی او مانند «من گرگ بارون دیده‌ام» و «من تانک می‌زدم» با اینکه تبدیل به موتیفی تکرار شونده در این فصل شده و بار‌ها از زبان او گفته می‌شد، اما نه تنها برای تماشاگر تکراری بود بلکه هر بار این دیالوگ‌ها نشان از حوادثی تازه می‌داد که تماشاگر را در انتظار وقایعی تازه می‌گذاشت.

فصل چهار «زیر خاکی» زیر ذره‌بین؛ گنج فری!

 اتفاقاتی مانند شراکت در دزدی از بانک به بهانه بازیگری در سینما و یا سفر با نفتکش برای رسیدن به قطعات هواپیما هرچند در ابتدا به نظر می‌رسید بدون پیرنگ مناسب و قابل باور طراحی شده، اما در ادامه با حجیم شدن خرده‌داستان‌ها و پیچشی که در روایت به وجود می‌آمد، تبدیل به حوادثی می‌شد که می‌توانست تماشاگر را ترغیب به دنبال کردن ماجرا کند.

هرچند در پایان فصل چهارم فریبرز سرانجام به گنجی که از ابتدای سریال به دنبال او بود، رسید و توانست زیرخاکی‌اش را به دست بیاورد و در انتهای این مجموعه دیالوگی گفت که باید از داستان فری زیرخاکی فیلم بسازند که نشان می‌دهد، داستان او و سریالش به پایان رسیده، اما با توجه به موفقیت این مجموعه و اقبالی که تماشاگران تلویزیون به آن داشتند، بعید به نظر می‌رسد جلیل سامان کارگردان و رضا نصیری‌نیا، تهیه‌کننده این مجموعه و البته مدیران تلویزیون بی‌خیال از ادامه داستان‌های فریبرز باغ‌بیشه شوند و برای پخش فصل‌های بعدی این مجموعه از حالا برنامه‌ریزی و رایزنی نکنند.

منبع: سازندگی

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: