زیسان: رضا داوود نژاد بازیگر سینما روز گذشته پس از مدتها تحمل بیماری از دنیا رفت و جامعه سینمایی ایران را دوباره در سوگ فرو برد. جامعهای که ماهها درگیر مرگ بزرگان خود بود حالا یک بازیگر جوان را از دست داده است.
به صفحه اینستاگرام رضا داوود نژاد که نگاه میکنید این وضعیت تلخ سینما را به خوبی میبینید. پیامهای تسلیت، تاسفها و دریغها یکی از پس از دیگری در قالب استوری دیده میشوند. آخرین پستش تصویری نه چندان امیدوار از خودش بود با بیت شعری «شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم/ مارا بسخت جانی خود، این گمان نبود».
رضا داوود نژاد متولد سال ۱۳۵۹ بود، در یک خانواده کاملا سینمایی بزرگ شد و نهایتا به سنت خانواده عمل کرد و بازیگر شد. مثل مادربزرگش، مثل پدرش، مثل عمویش و مثل خواهرش.
خانواده داوود نژاد: رضا، علیرضا، احترامالسادات حبیبیان، محمدرضا و زهرا
او در خردسالی، اولین فیلم سینماییاش را با عنوان «بیپناه» ساخته پدرش، بازی کرد. اما حضور جدی او در سینما به سال ۷۷ و فیلم «مصائب شیرین» ساخته مهم پدرش، علیرضا داوود نژاد باز میگردد. رضا با این فیلم به سینما و تلویزیون معرفی شد. پس از آن حدود ۲۲ فیلم سینمایی دیگر بازی کرد. یکی از آن فیلمها لامینور مرحوم مهرجویی بود که چند ماه پیش سینمای ایران عزادارش شد.
رضا داوودنژاد حدود ۱۳ سریال تلویزیونی هم بازی کرد، باغچه مینو، پشت کنکوریها، متهم گریخت، پنچری و... از جمله آنهاست. او در آثار طنز درخشش بیشتری داشت، همیشه میخندید و به قولی تپل و بامزه بود.
او در بازیگری ستاره نبود، اما به خاطر شخصیت خاص خودش چهرهای محبوب بود. به ویژه اینکه پس از مرگ تلخ عسل بدیعی حضور پر رنگ و چشمگیری داشت. همسر رضا، غزل بدیعی خواهر عسل بدیعی است و او سعی کرد زمانیکه شایعات وسیعی درباره مرگ عسل بدیعی منتشر میشد با اطلاع رسانی به موقع فضای ایجادش تغییر دهد.
رضا داوود نژاد و همسرش در مراسم خاکسپاری عسل بدیعی
بسیاری از اهالی سینما، بازیگران و دوستانش او را فردی خوش قلب، مهربان و با معرفت توصیف میکنند. پس از مرگ رضا پیامهای تلخ زیادی از بازیگران و هنرمندان و حتی فوتبالیستها منتشر شد. خودش هم میگفت در خانواده بسیار محبوب است و به خاطر بیماری اش، همه اعضای خانواده در کنارش بودند. برای او خانواده مهمترین عنصر بود، نامش را که در اینترنت سرچ میکنیم با تصاویر زیادی از او در کنار اعضای خانوادهاش روبه رو میشویم. بیماری او سخت و خطرناک بود، اما مرگش همه را شوکه کرد.
بسیاری به غزل بدیعی، همسرش تسلیت گفتند، او در تمام سالهای بیماری در کنار رضا بود و همراهیاش کرد. زندگی او و رضا نمونه کامل یک قصه عاشقانه است. بسیاری به پدرش تسلیت گفتند، رضا عصای دست علیرضا داوود نژاد بود. عباس یاری روزنامه نگار و سردبیر نشریه فیلم امروز در این باره نوشته است: «نمیدانم دوست نازنینمان علیرضا داوودنژاد چگونه با این غم کنار خواهد آمد، رضا فقط پسرش نبود، رفیقش، مدیر تدارکات و برنامه ریز و حسابدار و همهٔ وجودش بود.»
مرگ رضا داوود نژاد به مشکل قدیمی کبد او باز میگشت. مدیر روابط عمومی بیمارستان پیوند اعضای شیراز در این باره گفت: «آن مرحوم طی سالهای اخیر به دلیل نارسایی کبدی دو مرتبه در شیراز عمل پیوند کبد داشتند که شرایط خوبی هم داشت، اما در یک ماه گذشته با یکسری بهمریختگیهای آنزیمهای کبدی مواجه شد.»
او افزود: «مرحوم داودنژاد با این شرایط طی یک ماه گذشته به بیمارستان پیوند اعضا مراجعه کرده و بستری شدند، اما در طی روند درمان دیگر بدنشان پاسخگو نبود در نهایت به دلیل این بهمریختگیهای آنزیمهای کبدی و عفونت خون به رحمت خدا رفتهاند.»
علیرضا، زهرا و رضا داوود نژاد
ماجرای کبد رضا موضوعی قدیمی است. او در گفتگو با رضا رشیدپور میگوید میخواسته به سربازی نرود و به همین دلیل در تلاش برای گرفتن معافیت به شدت چاق میشود، نهایتا با این ترفند معافیت میگیرد، اما پس از آن موفق نمیشود لاغر شود و سالها درگیر این موضوع بوده است. رضا داوود نژاد این را به عنوان بزرگترین اشتباه زندگیاش مطرح میکند. اشتباهی که به قیمت جانش تمام میشود.