افسردگی چیست؟ پاسخ ساده این است: یک اختلال خُلقی بسیار رایج. فرد افسرده این اختلال را به شکلِ احساس غم، خشم و عصبانیت و یا فقدان تجربه میکند و آنقدر شدید است که باعث میشود در فعالیتهای روزمرهاش هم اختلال ایجاد شود.
در این مطلب از زیسان قصد داریم که عمیقتر به موضوع افسردگی، علائم افسردگی، انواع آن و درمان افسردگی نگاه کنیم. پس این مطلب را از دست ندهید.
پیش از هر چیز باید به تفاوت افسردگی و غم اشاره کنیم. اگرچه افسردگی و اندوه در برخی از ویژگیها مشترکند، اما افسردگی با اندوهی که پس از از دست دادن یکی از عزیزان احساس میشود یا غم ناشی از یک رویداد آسیبزا تفاوت دارد.
افسردگی بهطورِ معمول با بیزاری از خود یا کاهش عزت نفس همراه است. در حالیکه غم و اندوه معمولاً چنین نیست.
افراد افسردگی یا دپرشن را در شکلهای مختلفی تجربه میکنند. این مسئله ممکن است:
برخی از مشکلات و بیماریها به دلیل افسردگی تشدید میشوند؛ مانندِ
آرتروز، دیابت، بیماریهای قلب و عروق، سرطانها، چاقی، آسم و...
بنابراین، درک این نکته مهم است که احساس ناراحتی، گاهی بخشی عادی از زندگی است، اما اگر فردی به طور مداوم احساس افسردگی یا ناامیدی داشته باشد، احتمالا با افسردگی دستوپنجه نرم میکند.
افسردگی (Depression) یک وضعیت پزشکی جدی در نظر گرفته میشود که بدون درمان مناسب میتواند بد و بدتر شود.
افسردگی بهخصوص وقتی شدت بگیرد، علائم مختلفی ایجاد خواهد کرد. برخی از این علائم روی خلقوخو و برخی دیگر بر بدن تأثیر میگذارند. علائم افسردگی میتوانند ادامهدار شوند، بیایند، بروند و کم یا زیاد شوند.
همه افراد مبتلا به افسردگی علائم مشابهی را تجربه نمیکنند. این علائم ممکن است از نظر شدت، تعداد دفعاتِ بروز و مدتزمانشان متفاوت باشد.
به خطوط بعدی این متن خوب دقت کنید؛ علائم جسمی افسردگی در کنار نشانههای غیرجسمی را بشناسید. اگر کسی تقریباً هر روز به مدتِ حداقل ۲ هفته، برخی از علائم و نشانههای زیر را تجربه کند، احتمالا در حال زندگی با افسردگی است:
*نکته مهم: علائم افسردگی بین مردان، زنان، نوجوانان و کودکان متفاوت است.
حالا که این علائم را میدانید، بیایید قبل از پرداختن به موضوع درمان افسردگی به این سئوال پاسخ دهیم: اصلا چرا فردی افسرده میشود؟
شیمی مغز: ممکن است شکلی از عدم تعادل شیمیایی در قسمتهایی از مغز که نقش مدیریتِ خلقوخو، افکار، خواب، اشتها و رفتار افراد مبتلا به افسردگی را دارند، وجود داشته باشد.
تغییر سطوح هورمونی: استروژن و پروژسترون در هورمونهای زنانه و در دورههای زمانی مختلف مثل قاعدگی، پس از زایمان، پیش از یائسگی یا خود یائسگی، خطر ابتلا به افسردگی را در فرد افزایش میدهند.
سابقه خانوادگی: اگر شما فردی باشید که سابقه خانوادگی افسردگی یا حتی اختلال خلقی دیگری دارید، احتمالا در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی هستید.
تروماهای اوایل دوران کودکی: خیلی از رویدادهای کودکی، بر نحوه واکنش بدن شما به ترس و موقعیتهای استرسزا موثر است.
ساختار مغزی: جالب است بدانید که اگر لوب پیشانی مغز شما کمتر فعال باشد، خطر افسردگی بیشتر است. دانشمندان هنوز به طور کامل نمیدانند که آیا این اتفاق، قبل یا بعد از شروع علائم افسردگی اتفاق میافتد.
شرایط پزشکی: بعضی از این شرایط هستند که احتمالا ما را در معرض خطر بیشتری قرار دهند؛ مانند داشتن بیماری مزمن، بیماری پارکینسون، بیخوابی، داشتن درد مزمن، حمله قلبی، سکته مغزی و سرطان.
مصرف مواد اعتیادآور: سابقه سوء مصرف مواد مخدر یا الکل، خطر ابتلا به افسردگی را بیشتر میکند.
این عوامل خطر میتواند بیوشیمیایی، پزشکی، اجتماعی، ژنتیکی یا بسته به شرایط باشند.
جنسیت: شیوع افسردگی شدید در زنان دو برابر بیشتر از مردان است.
ژنتیک: در صورت داشتن سابقه خانوادگی افسردگی، خطر ابتلا به افسردگی بیشتر است.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی: مشکلات مالی، شرایط اجتماعی ضعیف، ارتباطات ضعیف و... میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
خوردن داروهای خاص: داروهایی مثلِ داروی کنترل بارداری هورمونی، کورتیکواستروئیدها و بتابلاکرها (Beta blocker) ممکن است با افزایش خطر افسردگی مرتبط باشند.
کمبود ویتامین دی (D): مطالعات منبع معتبر علائم افسردگی را با سطوح پایین ویتامین D در بدن مرتبط میدانند.
بیماریها: ابتلا به افسردگی شدید با سایر بیماریهای مزمن پزشکی همراه است. برای مثال افراد مبتلا به بیماری قلبی تقریباً دو برابر بیشتر از افراد دیگر احتمال ابتلا به افسردگی را دارند. همچنین در مثال دیگر، از هر ۴ نفر مبتلا به سرطان، احتمالا یک نفر دچار افسردگی بشود.
افسردگی شدید، افسردگی بالینی و یا افسردگی تک قطبی
این افسردگی زمانی رخ میدهد که بیشتر اوقات احساس غمگینی، ناراحتی یا بدبختی میکنید. همچنین ممکن است علاقه خود را به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت میبرید از دست بدهید.
انواع افسردگی بالینی شامل مالیخولیا، روانپریشی و افسردگی پس از زایمان یا پیش از تولد است.
گاهی اوقات افسردگی میتواند شامل از دست دادن تماس با واقعیت یا تجربه روان پریشی باشد.
علائم افسردگی روان پریشی میتواند شامل توهم، هذیان و پارانویا باشد. فرد دچار به این افسردگی ممکن است چیزهایی را ببیند یا بشنود که در آنجا نیستند یا به دلیل پارانویا احساس کند که همه علیهاش هستند.
خطر ابتلا به افسردگی در دوران بارداری و در سال اول پس از زایمان بیشتر است. حدود ۱۰ درصد از زنان در دوران بارداری افسردگی را تجربه میکنند. در سه ماه اول پس از بچهدار شدن، این میزان به ۱۶% افزایش مییابد.
حدود ۸۰% از زنان در چند روز اول پس از زایمان به «بیبی بلوز» مبتلا میشوند. این یعنی احساس غم دارند و گریه میکنند. خوشبختانه این مشکل طی چند روز و با مراقبت و حمایت از بین خواهد رفت.
بیبی بلوز به دلیل تغییر در هورمونهای زنان پس از تولد نوزاد اتفاق میافتد.
دیستایمیا افسردگی طولانیمدتی است که حداقل دو سال طول میکشد. علائم این نوع افسردگی شبیه به افسردگی بالینی با شدت کمتر است.
اختلال دوقطبی زمانی است که دورههایی از افسردگی و دورههای شیدایی را تجربه میکنید که در این بین دورههایی از خلقوخوی طبیعی هم وجود دارد.
در دوه شیدایی فرد احساساتی برعکس افسردگی دارد. در این دوره او انرژی زیادی دارد، کم میخوابد، تحریکپذیر است و...، اما در دوره افسردگی برعکس همه اینها را احساس میکند.
اختلال سایکلوتایمیا مشابه اختلال دوقطبی، اما با شدت کمتر است. این یک وضعیت طولانی مدت است که حداقل دو سال طول میکشد.
این یک اختلال خلقی است که الگوی فصلی دارد. رایجترین نوع SAD در فصل زمستان اتفاق میافتد. وقتی کسی مبتلا به اختلال فصلی عاطفی بشود، کمبود انرژی را تجربه میکند،
زیاد میخوابد، پرخوری میکند، وزنش افزایش پیدا میکند، میل به کربوهیدارت دارد و...
مثل هر بیماری دیگری، شما ممکن است بتوانید علائم افسردگی را با یک نوع درمان مدیریت کنید، یا ممکن است متوجه شوید که ترکیبی از درمانها برای درمان افسردگی بهتر جواب میدهد.
پس بیایید ببینیم درمان افسردگی چه راههایی دارد.
در صورت ابتلا به افسردگی، پزشک شما ممکن است داروهای زیر را تجویز کند:
به جز فلوکستین برای درمان افسردگی که همه آن را میشناسند، پزشک ممکن است هر دارویی از گروههایِ مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، SNRIها مثل دولوکستین، داروهای سهحلقهای و چهارحلقهای (TCAs&TECAs) و... را به فرد افسرده بدهد. درمان دارویی حتما باید زیر نظر پزشک متخصص انجام شود.
صحبتکردن با یک درمانگر میتواند به شما در یادگیری مهارتهای مقابله با احساسات منفی کمک کند. روان درمانی برای افسردگی میتواند خانوادگی یا گروهی هم باشد.
روان درمانی که به عنوان «گفتگو درمانی» نیز شناخته میشود، به شرایطی میگویند که فرد با یک درمانگر حرفهای صحبت میکند، تا عواملی را که به وضعیت سلامت روانیاش کمک میکنند، شناسایی کرده و یاد بگیرد که چگونه با آنها کنار بیاید.
در اکثر مواقع، روان درمانی در کنار درمان دارویی استفاده میشود. این شیوه اشکال مختلفی مثل درمان شناختی رفتاری (CBT) و رفتار درمانی “DBT” دارد.
درمان روان پویایی (Psychodynamics) شکلی از گفتار درمانی است که برای کمک به درک بهتر و کنار آمدن با زندگی روزمره طراحی شده است. درمان روان پویایی یا روان پویشی بر اساس این ایده استوار شده که واقعیت امروزی شما بر اساس تجربیات ناخودآگاه دوران کودکیتان شکل گرفته است.
در این شکل از درمان، درمانگر به شما کمک میکند تا دوران کودکی و تجربیات خود را بازتاب داده و بررسی کنید تا بتوانید با خود و زندگیتان کنار بیایید.
قرار گرفتن در معرض دوزهای نور سفید یکی از راههای تنظیم خلق و خو و بهبود علائم افسردگی است. نور درمانی معمولا در اختلال عاطفی فصلی استفاده میشود که امروزه به آن اختلال افسردگی با الگوی فصلی میگویند.
این درمان، از جریان الکتریکی برای ایجاد تشنج در فرد استفاده میکند و نشان داده شده که به افراد مبتلا به افسردگی بالینی کمک میکند. البته که این دارو در افراد مبتلا به افسردگی شدید یا نوعی از افسردگی که به سایر درمانها و داروها مقاوم است استفاده میشود.
برخی از مکملها تأثیر مثبتی بر علائم افسردگی دارند.
اس-ادنوزیل متیونین (S-adenosyl-L-methionine) ترکیبی است که برخی از تحقیقات نشان دادهاند که علائم افسردگی را کاهش میدهد.
هیدروکسی تریپتوفان-۵ (Hydroxytryptophan) سطح سروتونین را در مغز افزایش میدهد که نتیجهاش کاهش علائم افسردگی است. وقتی تریپتوفان مصرف کنید بدن شما این ماده را میسازد. با اینحال، مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
اسیدهای چرب امگا ۳ که چربیهای ضروری برای رشد عصبی و سلامت مغز هستند، میتوانند به کاهش علائم افسردگی کمک کنند.
ویتامینها برای بسیاری از عملکردهای بدن مهم هستند. تحقیقات نشان میدهد که دو ویتامین در این میان هستند که به کاهش علائم افسردگی کمک میکنند. این دو، ویتامین B۱۲ و B۶ هستند که هر دو نقشی حیاتی برای سلامت مغز ایفا میکنند. وقتی سطح ویتامین B شما پایین باشد، خطر ابتلا به افسردگی بیشتر است.
ویتامین D نیز که برای سلامت مغز، قلب و استخوان مهم است، به گفته متخصصان با افسردگی در ارتباط است. هرچه این ویتامین کمتر باشد ریسک افسردگی بالاتر است.
*نکته: یادتان باشد که همیشه قبل از مصرف مکملها با پزشک خود صحبت کنید، چون ممکن است با سایر داروها تداخل داشته یا اثرات منفی داشته باشند.
از پزشکتان درباره درمانهای جایگزین برای افسردگی سوال کنید. خیلیها ترجیح میدهند از چنین درمانهایی، در کنار روان درمانی و دارو درمانی یا به تنهایی، استفاده کنند.
مدیتیشن میتواند به تغییر نحوه واکنش مغز به احساسات کمک کند. مطالعاتی با منابع معتبر نشان دادهاند که تمرینهای مدیتیشن میتواند به بهبود علائم افسردگی و کاهش احتمال عود افسردگی کمک کنند.
طب سوزنی نوعی طب سنتی چینی است که احتمالا میتواند منجر به کاهش برخی از علائم افسردگی شود. در این درمان، یک پزشک از سوزن در جهتِ تحریک نواحی خاصی در بدن، برای درمان طیف وسیعی از شرایط استفاده میکند.
تحقیقات نشان میدهد که طب سوزنی ممکن است به درمانهای بالینی کمک کند تا بهتر عمل کنند و ممکن است به اندازه مشاوره افسردگی موثر باشد.
داشتن حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی، در سه تا پنج روز در هفته میتواند تولید اندورفین را در بدن افزایش دهد؛ هورمونی که خلقو خویتان را بهبود خواهد داد.
اگر افسردگی شدید و ناشی از مشکلات ژنتیکی و مغزی یا تحتتاثیر بیماریهای مزمن نباشد، میتوان با حذف موارد منفی و ایجاد تغییراتی در زندگی آنرا درمان کرد. موارد زیر نمونههایی از این نوع درمان است.
نوشیدن الکل یا مصرف مواد مخدر ممکن است برای مدتی احساس بهتری در شما ایجاد کند، اما در دراز مدت، این مواد میتوانند علائم افسردگی و اضطراب را بدتر کنند.
تعیین حد و مرز در زندگی حرفهای و شخصی میتواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.
خواب کافی، داشتن یک رژیم غذایی سالم، دوری از افراد منفی و شرکت در فعالیتهای لذتبخش میتواند علائم افسردگی را از شما دور کند.
بیایید روراست باشیم؛ هیچ آزمایشی برای تشخیص افسردگی وجود ندارد. با این حال متخصص سلامت روان شما میتواند بر اساس علائم و ارزیابی روانشناختیتان آنرا در شما تشخیص دهد.
در بیشتر موارد، متخصص یک سری سوالات از شما درباره خلقوخویتان، میزان اشتها، مدل خواب، سطح فعالیت، افکار موجود در سرتان، تمایلاتتان و... میپرسد.
از آنجا که افسردگی میتواند با سایر مشکلات سلامتی مرتبط باشد، متخصص مراقبتهای بهداشتی ممکن است معاینه فیزیکی انجام داده و دستور آزمایش خون بدهد. گاهی اوقات مشکلات مربوط به تیروئید یا کمبود ویتامین D میتوانند علائم افسردگی را ایجاد کند.
درآخر...
خیلی خیلی مهم است که علائم افسردگی را به هیچوجه نادیده نگیرید. اگر خلق و خوی شما بهتر نشد یا بدتر شد، به دنبال کمک پزشکی باشید. افسردگی یک بیماری جدی سلامت روان با پتانسیل بالا برای عوارضی جدی است. این عوارض میتوانند جسم و ذهن شما را تا مدتها تحت تاثیر قرار دهند و از مسیر واقعی زندگی دورتان کنند.
درمان کردن افسردگی بستگی به نوع و شدت آن دارد. به طور کلی دارودرمانی، رواندرمانی، نوردرمانی، تغییر سبک زندگی و... پیشنهاد میشود.
علائم افسردگی در زنان با علائم افسردگی در مردان و یا علائم افسردگی در کودکان متفاوت است. با اینحال برخی نشانهها مثلِ تغییر اخلاق و روحیه، مشکلات خواب، کماشتهایی یا پُراشتهایی، افکار مرتبط با مرگ، ناکارآمدی، احساس بیکفایتی و... در همه افراد افسرده مشترک است.