زیسان: یک تیم تحقیقاتی به سرپرستی دورا گلداسمیت از دانشگاه فرای برلین (Freie Universitat Berlin)، میکوشند تا با تجزیه و تحلیل آثار باستانی مصر مانند اقلام تزئینی، ابزارها و لوازم آشپزی، دریابند که مردم این تمدن قدیمی چگونه از طریق بوییدن، جهان را درک میکردند.
به گزارش زیسان ساینس نیوز، محققان این پروژه معتقدند که بو یک محرک قوی است و تا حد زیادی به فعالیت بینایی و نیز ذهنی انسان کمک میکند. به گفته آنان، به احتمال زیاد گیرندههای بویایی در زمانهای قدیم در قیاس با امروز، واکنش متفاوتی داشتهاند.
گلداسمیت، باستانشناس ۳۴ ساله، در این زمینه معتقد است که ایده درک تمدن باستانی مصر از طریق به کار گرفتن حسهایی مانند بویایی، تا مدتها غیرحرفهای تلقی میشد، با این حال، منابع مکتوب نشان میدهند که دنیای مصریان باستان از نظر بویایی غنی بوده است. به گفته او، توجه به چیزهایی مانند عطرهای بدن، عودها، روغنها، و بسیاری از موارد دیگر، میتوانند جامعه مصر باستان را از منظری بسیار تازه به تصویر بکشند.
گلداسمیت با اشاره به این نکته که در اسناد هیروگلیف مصری دستورالعملهایی برای استفاده از چندین عطر ذکر شده است که برای برخی از آنها حتی ویژگیهای درمانی در نظر گرفته میشده است، اشاره کرد که پژوهش جداگانهای میکوشد تا بوی عطری را که کلئوپاترای هفتم، آخرین فرمانروای پادشاهی مصر، از آن استفاده میکرد، بازسازی کند.
پژوهشهای این باستانشناس نشان میدهد که سنت درمانها و عطرهای خوشبو در مصر باستان زمانی آغاز شد که اولین سلسلههای سلطنتی مصر، حدود ۵۱۰۰ سال پیش، قدرت را به دست گرفتند. او توضیح میدهد که اسناد هیروگلیف و سنگنبشتههای مصر باستان دستورالعملهای استفاده از چند عطر را شرح میدهند، اما مواد تشکیلدهنده و روش آمادهسازی دقیق آنها ناشناخته مانده است.
به گفته باستانشناسان و مورخان، هنگامی که رامسس ششم در سال ۱۱۴۵ قبل از میلاد به پادشاهی مصر رسید، با چالش بوی بد در سرزمینش مواجه شد. اولین کار فرعون جدید این بود که بوی تعفن ماهیها و پرندگان را در باتلاقهای کثیف دلتای نیل، از بین ببرد.
رامسس ششم بدون شک دنیای معطر کاخ خود را مظهر زندگی متمدن میدانست، اما در پایان یک روز طولانی، این صندلسازان، آهنگرها، و در مجموع کارگران مصری بودند که با بوهایی منتشر در خیابانهای شهر، به خانه بازمیگشتند.
گزارشهای مکتوب مصر باستان نشان میدهند که مصریها با طیف وسیعی از بوهای خوب و بد روبهرو بودهاند. شهروندان، بسته به مکان سکونتشان در محلههای مختلف، با بوهایی متفاوتی از جمله بوی عرق، بوهای ناشی از بیماریها، پختن گوشت، داروهای گیاهی، و درختان و گلها مواجه بودهاند.
باستانشناسان بنا به سنت تاریخی اشیای باستانی را بررسی و مطالعه کردهاند و به نتیجههای گوناگونی درباره مصر باستان رسیدهاند. اما توجه به شواهد بویایی مکانهای تاریخی، کنجکاوی علمی کمتری به خود جلب کرده و تاکنون مطالعه کاملی در این زمینه انجام نشده است.
با توجه به این پیشینه، دورا گلداسمیت، مصرشناس، معتقد است که شهرهای باستانی تاکنون «مناطقی تاریخی، اما بیبو و بدون روح» معرفی شدهاند. به گفته او، درک کامل فرهنگ مصر باستان مستلزم بررسی همهجانبه این نکته است که چگونه فرعونها و رعیتهای آنها از طریق بویایی به زندگیشان معنا میدادند، و چگونه جهان خود را از طریق بو تجربه و تفسیر میکردند.
اما آیا این کار امکانپذیر است؟ برخی از محققان، از جمله گلداسمیت، بر این باورند که شواهدی در هوا وجود دارد که میتوان آنها را شناسایی کرد. از این رو، آنان میکوشند تا از طریق آثار باستانی یافتشده در حفاریها و قفسههای نگهداری اشیای تاریخی در موزهها، به مولکولهای بو دست یابند.
در همین حال، چنان که پیشتر اشاره شد، علاوه بر تحقیق میدانی، عدهای هم به بررسی متون باستانی برای کشف بیشتر دستورالعملهای استفاده از انواع عطر مشغولند و حتی بویی شبیه آنچه احتمالا باب طبع کلئوپاترا بوده است، تهیه کردهاند.
در بسیاری از گزارشهای مکتوب مصر باستان که گلداسمیت مرور کرده است، به بوی بد بسیار کمتر از عطرهای شیرین اشاره شده است. مثلا در این آثار به بوی بزها و سایر حیوانهای اهلی، لاشههای حیوانی، مستراحها، و زبالههای خیابانی اشاره نشده است.
به گفته برخی از پژوهشگران، دلیل اشاره کمتر به بوهای بد در مصر باستان ممکن است این باشد که این متون نمایانگر دیدگاه نخبگان آن دوران است و بیانگر چیزهایی نیست که مردم عادی مصر باستان با آن مواجه بودهاند.
به همین دلیل است که گلداسمیت و باستانشناسان همراه او میخواهند به «بویی معمولی از شهرهای مصر باستان» دست یابند، نه فقط بوهای معطری که به فرمانروایان و ساکنان معابد اختصاص داشته است. آنها میخواهند در نتیجه این تحقیق، به واقعیتهای روزمره زندگی مردم باستان دست یابند و درک ملموستری از گذشته ارائه کنند.