31/تير/1404 | 20:07
۱۱:۵۵
۱۴۰۴/۰۴/۳۱
گزینه‌های پیش رو

آیا ایلان ماسک می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟

آیا ایلان ماسک می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟
لقب «اولین رئیس‌جمهور غیرمتولد آمریکا» تا اطلاع ثانوی، بیشتر یک تخیل سیاسی است تا واقعیتی در دسترس. مگر آن‌که ماسک بتواند ۳۸ ایالت را برای تغییر قانونی قانع کند که ریشه در قرن نوزدهم دارد.
کد خبر: ۴۹۳۸۹

می‌گویند در آمریکا رویاها، حتی اگر غیرممکن باشند به واقعیت می‌پیوندند. اما اگر این رویا، ورود به کاخ سفید باشد چه؟

تا پیش از سال ۲۰۰۹، بسیاری از سیاه‌پوستان آمریکا تصور نمی‌کردند که یکی از آنها بتواند به چنین سمتی برسد. این تصور تا زمانی پابرجا بود که باراک اوباما نخستین رئیس‌جمهور با تبار آفریقایی شد و این باور را در هم شکست.

اوباما در سخنرانی پیروزی‌اش گفت: «صف‌های طولانی مقابل مدارس و کلیسا‌ها گواه آن است که داستان تو در آمریکا هنوز نوشته نشده و رویا همچنان زنده است.»

این همان رویایی بود که سال‌ها پیش، مارتین لوتر کینگ در سخنرانی معروف خود با جمله «من رویایی دارم» مطرح کرد.

آیا این همان رویایی است که ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، در سر دارد؟

آیا ایلان ماسک می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟

حزبی نوپا در برابر مانعی کهن

اخیرا این میلیاردر کانادایی-آمریکایی از تأسیس «حزب آمریکا» خبر داد؛ حرکتی که به گفته او، پاسخی است به «خواست عمومی گسترده» در میان دنبال‌کنندگانش در شبکه اجتماعی ایکس. این گام، جدایی رسمی او از متحد پیشین و رقیب کنونی‌اش دونالد ترامپ را رقم می‌زند.

اعلام تشکیل حزب، بلافاصله موجی از واکنش‌های سیاسی و حقوقی را در پی داشت. ترامپ این اقدام را «مضحک» خواند و گفت که در چارچوب نظام تثبیت‌شده دوحزبی آمریکا، معنایی ندارد.

از دید تحلیل‌گران، حزب نوپای ماسک تلاشی است برای بهره‌برداری از میلیون‌ها دنبال‌کننده‌اش در شبکه‌های اجتماعی و پر کردن خلأیی که به‌دلیل نارضایتی مستقل‌ها از دو حزب سنتی شکل گرفته است.

اما آیا مردی که در آفریقای جنوبی به دنیا آمده و بعد‌ها تابعیت آمریکایی گرفته، می‌تواند به بالاترین مقام سیاسی ایالات متحده برسد؟

جارد مارتین، تحلیل‌گر سیاسی و مدیر وب‌سایت «سیاست آمریکایی»، به بی‌بی‌سی می‌گوید: «سال‌هاست که مردم در انتظار تغییری اساسی در صحنه سیاسی آمریکا هستند. با اینکه در دوره‌های مختلف، نامزد‌های مستقل یا وابسته به احزاب سوم ظهور کرده‌اند، اما در ساختار دوحزبی مستحکم فعلی، به‌ندرت شانسی برای موفقیت داشته‌اند.»

او به ظهور چهره‌هایی مانند اندرو یانگ با حزب «فوروارد» و اکنون ایلان ماسک اشاره می‌کند که در تلاشند ساختار سنتی را به چالش بکشند.

به گفته او، حتی ترامپ با وجود عضویت رسمی‌اش در حزب جمهوری‌خواه، با شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم»، نوعی هویت سیاسی مستقل خلق کرده است که از ایدئولوژی سنتی این حزب فاصله دارد.

طارق شامی، کارشناس مسائل آمریکا، نیز می‌گوید: «ایلان ماسک عاشق دیده‌شدن است و همزمان به‌دنبال نفوذ سیاسی است. شاید درباره میزان محبوبیت واقعی‌اش در جهان واقعی دچار توهم باشد، اما تشکیل حزب جدید نشان می‌دهد که قصد دارد به ترامپیسم ضربه بزند.»

به گفته شامی، نقش ماسک احتمالاً به تأمین مالی و هدایت فکری حزب محدود خواهد بود، و در صورت موفقیت نسبی نقشی شبیه پدرخوانده برای حزب ایفا خواهد کرد.

سقف قانون اساسی

حتی اگر ماسک موفق به تأسیس حزب شود و پایگاه ملی گسترده‌ای هم پیدا کند، یک مانع اساسی وجود دارد که نه حزب و نه سرمایه کلان می‌تواند از آن عبور کند: قانون اساسی آمریکا.

بند پنجم ماده دوم قانون اساسی تصریح می‌کند که تنها «شهروند متولد خاک» آمریکا که حداقل ۳۵ سال سن داشته و دست‌کم ۱۴ سال در خاک آمریکا اقامت داشته باشد، می‌تواند رئیس‌جمهور شود. ماسک که در سال ۲۰۰۲ تابعیت گرفته، شرط نخست را ندارد.

جارد مارتین می‌گوید شهرت ماسک می‌تواند بحثی ملی درباره «تابعیت از طریق تولد» را دامن بزند و باعث شود که معنای «آمریکایی بودن» دوباره به بحث گذاشته شود. به‌ویژه اینکه او می‌تواند از این فرصت برای مقابله با تلاش‌های ترامپ در محدودسازی حق تابعیت بهره ببرد.

با این حال، به باور مارتین، بعید است که ماسک حمایت کافی برای اصلاح این بند از قانون اساسی به دست آورد؛ هرچند می‌تواند نقشی بازدارنده در برابر تلاش‌های ترامپ برای محدودسازی حقوق مهاجران ایفا کند.

آیا ایلان ماسک می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟

راه پرپیچ‌وخم اصلاح قانون

برای اصلاح قانون اساسی، دو مسیر وجود دارد: رأی دوسوم اعضای هر دو مجلس کنگره و سپس تصویب سه‌چهارم ایالت‌ها؛ یا تشکیل نشست رسمی از سوی دوسوم ایالت‌ها برای نگارش اصلاحیه، که تاکنون هرگز اجرایی نشده است.

طارق شامی می‌گوید: «تغییر قانون اساسی کاری بسیار دشوار و زمان‌بر است. با توجه به قطب‌بندی شدید سیاسی در آمریکا، این کار تقریباً غیرممکن است.»

او می‌افزاید که نیازمند موافقت دوسوم سنا و مجلس نمایندگان و سپس تأیید سه‌چهارم مجالس ایالتی است. «با مخالفت گسترده دو حزب اصلی، بعید می‌دانم این اتفاق بیفتد.»

جارد مارتین هم با اشاره به جنجال‌های دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ می‌گوید: «یاد گرفته‌ام که هیچ‌گاه نگویم غیرممکن، اما فکر نمی‌کنم حمایت کافی برای برداشتن این مانع قانونی وجود داشته باشد.»

تلاش‌های گذشته

در گذشته نیز طرح‌هایی برای اجازه دادن به افراد تابعیت‌گرفته برای نامزدی ریاست‌جمهوری مطرح شده است. معروف‌ترین آنها طرح «فرصت برابر برای حکومت» از سوی سناتور اورین هچ در سال ۲۰۰۳ بود که اجازه می‌داد شهروندانی که دست‌کم ۲۰ سال از زمان تابعیت‌شان گذشته، نامزد ریاست‌جمهوری شوند.

این طرح در دوران محبوبیت آرنولد شوارتزنگر، فرماندار اتریشی‌تبار کالیفرنیا مطرح شد و به همین دلیل لقب «اصلاحیه آرنولد» گرفت.

اما این طرح حتی از کمیته کنگره هم عبور نکرد، زیرا مخالفت مردمی زیادی در پی داشت. نظرسنجی گالوپ در همان سال نشان داد که تنها ۲۸ درصد مردم با این ایده موافقند، در حالی‌که ۷۰ درصد مخالفند.

آمریکای امروز و دیروز

وضعیت سیاسی امروز آمریکا با سال ۲۰۰۳ بسیار متفاوت است. درگیری‌های حزبی شدت بیشتری یافته و بحث‌های گسترده‌ای در هر دو جناح درباره بازنگری قانون اساسی، محدودسازی دیوان عالی و حذف مجمع گزینندگان در جریان است.

این فضا باعث شده تا احتمال حمایت از حذف شرط «متولد خاک» به‌ویژه در میان مهاجران افزایش یابد.

مارتین می‌گوید: «احزاب جدید می‌توانند تنوع فکری ایجاد کنند و به‌جای آن‌که هر بار یک حزب دستاورد‌های حزب دیگر را نابود کند، راه را برای توافق و همکاری باز کنند.»

او می‌افزاید که وجود نظام چندحزبی، قانون‌گذاران و دولت را وادار به همکاری بین‌حزبی می‌کند و همین امر می‌تواند حکمرانی را منعطف‌تر و پویاتر سازد.

از دید برخی، نقطه قوت اصلی ماسک، محبوبیت اوست؛ با ۲۲۲ میلیون دنبال‌کننده در ایکس، پیشینه‌ای درخشان در نوآوری صنعتی، و قدرت رسانه‌ای گسترده، او می‌تواند کارزاری ملی برای اصلاح قانون راه بیندازد.

اما الشامی هشدار می‌دهد که محبوبیت به‌تنهایی کافی نیست: «حتی اگر ماسک صد‌ها میلیون دلار هزینه کند، دشوار بتواند شور و اشتیاق لازم را برای تغییر قانون اساسی در مردم یا سیاست‌مداران ایجاد کند.»

آیا ایلان ماسک می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟

گزینه‌های پیش رو

از نظر حقوقی تا زمانی که بند مربوط به «متولد خاک» در ماده دوم قانون اساسی باقی بماند، ماسک نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود.

از نظر سیاسی تأسیس حزب می‌تواند قدرت چانه‌زنی زیادی برای او فراهم کند، اما راه رسیدن به ریاست‌جمهوری را نمی‌گشاید.

از نظر نظری هرچند قانون اساسی تاکنون ۲۷ بار اصلاح شده، اما بند مربوط به «تابعیت از طریق تولد» به‌دلیل پیوندش با مفاهیم حاکمیت ملی و وفاداری دوگانه، از دشوارترین موارد برای تغییر است.

مارتین می‌گوید: آمریکا همچنان در تلاش است تا هویت ملی خود را تعریف کند. بحث‌هایی مانند تابعیت و مهاجرت بخشی از همین کشمکش هویتی هستند.

«امروز فرصت داریم تا مفهوم تعلق به آمریکا را از نو تعریف کنیم؛ ترجیحاً با رد گرایش‌های ملی‌گرایانه دولت کنونی و بازگشت به دیدگاهی فراگیرتر از شهروندی که بر برابری در حقوق و فرصت‌ها استوار باشد.»

به گفته او، ایجاد احزاب سیاسی جدید و پایا می‌تواند حس تعلق سیاسی را تقویت کند. بسیاری از آمریکایی‌ها باور‌هایی دارند که در چارچوب دوقطبی دموکرات-جمهوری‌خواه نمی‌گنجند.

«تعدد احزاب به دموکراسی سالم‌تر و نمایندگی بهتر مردم می‌انجامد. افراد دیگر مجبور نیستند برای مشارکت سیاسی، از ارزش‌ها و باورهایشان چشم‌پوشی کنند.»

در نهایت، ایلان ماسک شاید بتواند موشک به مریخ بفرستد و شبکه ماهواره‌ای استارلینک را در مدار زمین مستقر کند، اما تا زمانی که اصلاحی در قانون اساسی صورت نگیرد، سرعت موشک‌هایش او را به کاخ سفید نخواهد رساند.

لقب «اولین رئیس‌جمهور غیرمتولد آمریکا» تا اطلاع ثانوی، بیشتر یک تخیل سیاسی است تا واقعیتی در دسترس. مگر آن‌که ماسک بتواند ۳۸ ایالت را برای تغییر قانونی قانع کند که ریشه در قرن نوزدهم دارد.

اما با توجه به تحولات جنجالی ترامپ در سیاست آمریکا، حتی خوش‌بین‌ترین افراد نیز می‌پرسند: اگر ماسک از ترامپ هم «دیوانه‌تر» باشد چه؟

منبع: بی بی سی

برچسب ها:
تازه ها