دیوار کعبه هرسال برای ولادت امیرالمومنین شکاف میخورد؟
واقعه ۱۳ رجب در میان منابع شیعی و منابع اهل سنت آمده است. اما در بیان شکافته شدن کعبه، هیچ جریانی جز ولادت امیرالمومنین علیه السلام در اخبار وارد نشده است.
به گزارش مبلغ، پاسخ ارائه شده از مرکز پاسخگویی به سوالات دینی مشاهده میفرمایید:
پرسش:
آیا این واقعه که خانه خدا هر ساله در ۱۳ رجب شکاف میخورد یا اینکه هر گاه آن را تعمیر کردهاند محل ولادت امام علی علیه السلام شکاف خورده است، حقیقت دارد؟ اگر حقیقت داشته باشد، پس چرا وهابیان مکه با توجه به تصاویر مشاهده شده در ضلع مستجار، محل شکاف را نمیپوشانند بلکه آن را نیز نمایش میدهند؟
پاسخ:
در میان منابع شیعی و منابع اهل سنت بارها به جریان ولادت امیرالمومنین علیه السلام اشاره شده و آمده، مادر ایشان فاطمه بنت اسد در حال طواف کعبه بود که وقت زایمان ایشان میرسد. در این هنگام دیوار کعبه شکاف بر میدارد؛ هاتفی ایشان را به داخل کعبه فرا میخواند و امیرالمومنین علیه السلام داخل خانهی کعبه متولد میشوند.
در بیان شکافته شدن کعبه، هیچ جریانی جز ولادت امیرالمومنین علیه السلام در اخبار وارد نشده، از طرفی مشهور نیز محل ورود فاطمه بنت اسد به داخل کعبه را همان قسمت رکن یمانی میدانند (۱) که اکنون نیز با وجود آثار مرمت از جمله سیمان، سرب، میخ و ... باز با بقیهی خانهی کعبه مغایرت دارد، اما آثار ترمیم و بندکشی شده ارتباطی به شکاف یادشده ندارد.
این ادعا که همه ساله در روز ۱۳ رجب در کعبه شکاف ایجاد میشود، نیز قابل اثبات نیست، چرا که اولا هر چند در مورد تاریخ دقیق ولادت امیرالمومنین علیه السلام قول مشهور ۱۳رجب است، اما نقلهای متفاوت دیگری وجود دارد. (۲) ثانیا دلیل و مدعایی وجود ندارد که ثابت کند همه ساله در این روز دیوار کعبه شکاف بر میدارد. ثالثا ممکن است هرگاه دیوار کعبه را مرمت کنند، مجددا پس از چند روز به این حالت برگردد نه اینکه همه ساله آن را مرمت کنند و تنها در یک روز خاص دوباره شکاف بر دارد.
باتوجه به اینکه بسیاری از شیعیان مدعی هستند این شکاف به سبب ولادت امیرالمومنین علیه السلام در کعبه ایجاد شده، انگیزهی کافی برای محو و از بین بردن آن توسط وهابیان و مخالفین وجود دارد؛ اما با وجود آثار مرمت و تعمیرات متعدد باز چنین نشانهای دیده میشود؛ بنابراین احتمال میرود این نشانه اعجازی باشد که توسط خداوند در گوشهی کعبه ایجاد شده و بشر توان مخفی کردن آن را ندارد.
در مقابل برخی شکاف موجود درکعبه را مرتبط به جریان ولادت امیرالمومنین علیه السلام نمیدانند؛ چرا که:
اولا: در طول تاریخ هیچ روایت و گزارشی یافت نشده که در آن علت شکاف موجود را به ولادت ایشان نسبت دهد.
ثانیا: آن شکاف به دلیل تجدید بناهایی که صورت گرفته از بین رفته، مانند بازسازی کعبه توسط گروهی از قریش چند سال بعد از ولادت ایشان (۳) یا هجومهایی که در نبردهای میان امویان و زبیریان نسبت به کعبه رخ داده؛ چنانکه سال ۶۴ ه ق در جنگی میان یزید و عبدالله بن زبیر، توسط لشکر شامیان کعبه را با منجنیق به آتش کشیدند و قسمتی از آن تخریب شد. (۴) پس از این ماجرا عبدالله بن زبیر دستور به تخریب کعبه داد و با تغییراتی آن را باز سازی کردند؛ (۵) تا اینکه برای دومین بار در سال ۷۲ ه ق محاصره شد و در جنگ بین عبدالله بن زبیر و حجاج بن یوسف ثقفی، کعبه مجددا آسیب دید و پس از سلطه حجاج بن یوسف بر مکه، در سال ۷۴ ه ق کعبه را به همان شکلی اولیهی خود برگرداند. (۶) بنابراین با توجه به مرمتهایی که در طول تاریخ نسبت به کعبه صورت گرفته، مانع از بقای چنین نشانهای میشود.
ثالثا: برخی علت مغایر بودن این قسمت کعبه با بقیه خانه را در این دانستند که: «ساخت سنگ قسمت رکن یمانی به زمان عبدالله ابن زبیر بر میگردد که تا به امروز باقی مانده است، و کسانی که کعبه را بازسازی میکردند این قسمت را دست نزده باقی گذاشتند، تا اینکه در سال ۱۰۴۰ ه در زمان سلطان مراد چهارم که خانه کعبه را بازسازی کرد، گوشهای از این رکن یمانی شکست، لذا آن قسمت را برای جلوگیری از ریزش و از بین رفتن با سرب گداخته پر کرد. آن قسمت هم که با میخ کاری مستحکم شده نیز به عهد فاطمیان بر میگردد؛ بنابراین رنگ مختلفی که در رکن یمانی هست در واقع فلز سرب میباشد که با مسح زیاد مردم و با تغییرات آب و هوا دچار تغییر شده». (۷)
در پاسخ به ایرادات مذکور میتوان گفت:
اولا: اگر اعجاز و ارادهی خداوند بر وجود چنین نشانهای تعلق بگیرد، هیچ عاملی از جمله مرمت و بازسازی نمیتواند مانع از ایجاد دوبارهی آن شود.
ثانیا: ادعای سوم از جهاتی قابل پذیرش نبوده از جمله اینکه در منابع آمده حجاج بن یوسف تغییرات عبدالله بن زبیر را به همان حال نخست برگرداند (۸) و دلیلی هم ندارد این قسمت کعبه از زمان عبدالله بن زبیر دست نخورده باقی بماند. از سویی در این قول آمده گوشهای از رکن یمانی شکست و ممکن است علت شکستن آن باز به همان جریان ولادت امیرالمومنین علیه السلام برگردد.
ثالثا: بر فرض عدم پذیرش چنین اعجازی؛ آنچه اهمیت دارد خود اعجاز شکاف کعبه هنگام ولادت امیرالمومنین علیه السلام بوده که به طور حتم به وقوع پیوسته و در منابع شیعه و اهل سنت به وفور بیان شده. (۹)
نتیجه: با توجه به اینکه بجز ولادت امیرالمومنین علیه السلام هیچ واقعهی حائز اهمیتی مطرح نشده که بتوان به شکاف کعبه نسبت داد؛ از طرفی با وجود مرمتهایی که از سوی مخالفین صورت گرفته باز چنین نشانهای باقی مانده؛ بنابراین میتوان احتمال داد که این شکاف اعجازی است که به سبب ولادت امیرالمومنین علیه السلام باقی مانده. اما آنچه بیشتر اهمیت دارد خود اعجاز شکاف کعبه بوده که هنگام ولادت امیرالمومنین علیه السلام رخ داده و در بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت مکرر بیان شده است.
پی نوشت ها:
۱. رسول جعفریان، آثار اسلامی مکّه و مدینه، تهران نشر مشعر، سال ۱۳۷۵، ج ۱، ص۹۳.
۲. سید محسن امین عاملی، أعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ ق، ج ۱ ص۳۲۳.
۳. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، انتشارات دار الصادر، بیروت، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۴. لازم به ذکر است بنابر تحقیقی بازسازی کعبه توسط قریش پیش از تولد امام علی علیه السلام بوده است، ر. ک: مقاله «پژوهشی در بازسازی خانه کعبه در ارتباط با سن پیامبر (ص)»، حسین مصطفوی زاده و سید آیت الله احمدی، فصل نامه علمی پژوهشی تاریخ اسلام.
۴. ارزقی، أبو الولید محمد بن عبد الله، أخبار مکه وما جاء فیها من الأثار، محقق رشدی الصالح ملحس، بیروت، انتشارات دار الأندلس، بی تا، ج ۱، ص ۱۹۹.
۵. همان، ص۲۰۶.
۶. همان، ص۲۱۰.
۷. طاهر کردی، محمد، بی جا، التاریخ القویم لمکه و بیتالله الکریم، جامع الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ه، ج ۳، ص۲۵۶.
۸. ارزقی، محمد بن عبد الله، أخبار مکه و ما جاء فیها من الأثار، ج ۱، ص ۲۱۰.
۹. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۱ ص ۵؛ مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیه للإمام علی بن أبی طالب (ع)، چاپ سوم، انتشارات انصاریان، قم، ۱۴۲۶ق؛ ص ۱۳۵، کشف الغمه ج ۱ ص ۷۸. حاکم نیشابوری، محمد، مستدرک علی الصحیحین، بیروت، انتشارات دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج ۳، ص ۴۸۳.