انتقال پایتخت از رویا تا واقعیت؛ آیا طرح بلندپروازنه پزشکیان به سرانجام میرسد؟
زیسان: مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان سهشنبه هفته گذشته (۲۹ آبان) در جزیان بازدید از قرارگاه خاتمالانبیاء بار دیگر ازضرورت انتقال پایتخت سخن به میان آورد. او در اظهاراتی عنوان کرد: «تهران بهعنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که غیر قابل حل است. هر کاری کنیم بیخود داریم وقت تلف میکنیم. پس چارهای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.»
به گزارش «زیسان»، سخنان اخیر پزشکیان بار دیگر موضوع انتقال پایتخت را به سرخط اخبار روز بازگرداند. رئیس دولت چهاردهم از طرحی بلندپروازنه و بزرگ سخن میگوید که دهه رویای سیاسیون بوده، اما کسی جرات رفتن سراغ آن را نداشته است.
پزشکیان در ۳۰ آذر نیز در دیدارهای جداگانه با اعضای مجمع نمایندگان استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان آغاز مطالعات طرح انتقال پایتخت سخن به میان آورد و گفت: آقای دکتر عارف (معاون رئیسجمهور) مأموریت بررسی این طرح رااز بر عهده دارند. بیتوجهی به این موضوع میتواند کشور را در آینده با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات متعدد دیگر مواجه سازد.
تجربیات جهان در بحث انتقال پایتخت
بعد از اظهارات اخیر مسعود پزشکیان بار دیگر مساله کارشناسی بودن و یا به روایت دیگر درست بودن انتقال پایتخت در ایران در مقام یک چالش جدید مطرح شده است. اقعیت امر این است که تاریخچه انتقال پایتخت در جهان بسیار محدود بوده و به طور قطع نزدیکترین تجربه دنیا مربوط به کشور اندونزی است.
کشور برزیل در سال ۱۹۶۰ انتقال پایتخت از ریو دو ژانیرو به برازیلیا را انجام داد. انتقال پایتخت در برزیل مثبت بود، اما بدون بدون چالشها و هزینههای قابلتوجه نبود.
قزاقستان در سال ۱۹۹۷ پایتخت را از آلماتی به نورسلطان (آستانه) انتقال داد. این انتقال به طور کلی موفقیتآمیز بود، هرچند با هزینههای بالایی همراه بوده است.
میانمار (برمه) نیز در سال ۲۰۰۵ انتقال پایتخت از یانگون به نایپیداو را اجرایی کرد. البته این انتقال از نظر اقتصادی و اجتماعی موفقیتآمیز نبوده است و با انتقادات زیادی مواجه شده است.
نیجریه هم در سال ۱۹۹۱ تجربه انتقال پایتخت از لاگوس به آبوجا را داشته است.. انتقال به آبوجا به نوعی تلاش برای ایجاد یک محیط سیاسی پایدارتر بود. انتقال پایتخت به آبوجا باعث کاهش تراکم جمعیت و مشکلات زیرساختی در لاگوس شد.
پاکستان نیز به عنوان همسایه ایران در سال ۱۹۶۳ انتقال پایتخت از کراچی به اسلامآباد را انجام داد. کراچی به عنوان بزرگترین شهر پاکستان و یکی از بزرگترین شهرهای جهان، با مشکلاتی مانند ازدحام، آلودگی و کمبود خدمات عمومی مواجه بود. این انتقال به کاهش فشار بر کراچی و توسعه متوازنتر کمک کرد و همچنین امنیت استراتژیک بیشتری برای پاکستان فراهم آورد. با این حال، هزینههای بالای انتقال و چالشهای اجتماعی نیز از معایب این تصمیم عنوان شدهاند.
در مهمترین نمونه مشابه با ایران کشور اندونزی از سال ۲۰۱۹ اندونزی در حال انتقال پایتخت است. دولت این کشور در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که پایتخت کشور را از جاکارتا به منطقهای در جزیره کالیمانتان شرقی در جزیره بورنئو منتقل میکند. این پایتخت جدید قرار است به نام نوسانتارا (Nusantara) شناخته شود و انتقال آن در دهه ۲۰۲۰ در حال انجام است.
جاکارتا همانند شهر تهران با مشکلات جدی مانند تراکم جمعیت بالا (بیش از ۱۰ میلیون نفر)، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، کمبود آب، و سیلهای مکرر مواجه است. نشست زمین یکی از مهمترین مشکلات جاکارتاست؛ به گونهای که برخی مناطق این شهر با نرخ حدود ۲۵ سانتیمتر در سال در حال فرونشست هستند. پایتخت جدید در کالیمانتان شرقی واقع شده است که به نسبت جاکارتا از خطرات طبیعی مانند زلزله و سیل در امان است. این موقعیت مرکزیتر به توزیع بهتر جمعیت و توسعه متوازنتر کشور کمک میکند.
با توجه به تجربیات جهانی و واقعیات موجود در باب انتقال پایتخت از تهران به یک شهر دیگر، میتوان تجربیات جهانی را مثبت ارزیابی کرد، اما باید تاکید داشت که موفقیت و شکست نسبی خواهد بود. تجربیات جهانی نشان میدهد که موفقیت انتقال پایتخت به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان یک پاسخ قطعی برای همه کشورها ارائه داد. بسیاری از کشورها با انتقال پایتخت به اهداف خود رسیدهاند، برخی دیگر با چالشهای جدی مواجه شدهاند.
تاریخچه تغییر پایتخت در ایران
پایتخت از دوران باستان تاکنون تحولات زیادی داشته است، به گونهای که در دوره هخامنشی، پایتخت به صورت متمرکز نبود و شاهان از چند مرکز حکومتی استفاده میکردند. پاسارگاد، شوش، تخت جمشید و هگمتانه به عنوان مراکز حکومتی این دوره شناخته میشوند.
پایتختهای اشکانیان
اشکانیان نیز به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی، پایتخت ثابت نداشتند و شهرهایی مانند هگمتانه و صددروازه را مرکز حکومت قرار داده بودند.
پایتختهای ساسانیان
در دوره ساسانی، تیسفون به عنوان پایتخت اصلی انتخاب شد. این شهر به دلیل موقعیت استراتژیک و نزدیکی به رودخانه دجله اهمیت زیادی داشت.
دوره اسلامی و پایتختهای متنوع
با ورود اسلام به ایران، پایتخت بارها تغییر کرد. در دوره عباسیان، بغداد مرکز اصلی خلافت بود. در دوره آل بویه، شهرهایی مانند شیراز مرکز حکومت محلی شدند.
دوره صفویان
صفویان ابتدا تبریز را پایتخت خود قرار دادند، اما بعدها به دلیل تهدیدات عثمانی، قزوین و سپس اصفهان را به عنوان پایتخت انتخاب کردند.
دوره قاجار
قاجارها ابتدا تبریز و سپس تهران را به عنوان پایتخت انتخاب کردند. تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، نزدیکی به مراکز قدرت و دوری از مرزهای ناآرام، انتخاب شد. تهران از سال ۱۱۶۴ شمسی تاکنون پایتخت ایران است.
«موقعیت جغرافیایی و دسترسی بهتر به منابع و راهها»، «امنیت و دوری از مرزهای ناآرام و تهدیدات خارجی»، «شرایط آبوهوایی مناسبتر برای سکونت و اداره حکومت»، «توسعه اقتصادی» و «ایجاد مراکز جدید اقتصادی و تجاری» دلایلی بود که تهران به عنوان پایتخت انتخاب شد.
در صورت انتقال پایتخت آینده تهران چه خواهد شد؟
ایده انتقال پایتخت هم برروی کاغذ و هم در عرصه عمل بسیار پیچیده است. اینکه این اقدام چگونه باید صورت بگیرد و در صورت اجرا آینده شهر تهران کنونی چه خواهد شد؟ در این زمینه، مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران دیروزگفت: روز چهارشنبه معاون اول رئیس جمهور جلسه ای را برای بررسی مشکلات تهران برگزار کرد. شهردار، بنده و وزرا در این جلسه حضور داشتیم. چمران ادامه داد: موضوع انتقال پایتخت در این جلسه مطرح شد اما وضعیت دیگر شهرها نیز اهمیت دارد و برخورداری از آب و برق و گاز، فرودگاه و دیگر امکانات مورد اهمیت است و این موضوع نیز مطرح میشود که آیا با این اقدام تهران رها خواهد شد؟ باید برای ۱۰ میلیون جمعیت پایتخت تدابیری اندیشید.
او افزود: شهرهای اطراف تهران سالیانه ۱۰ تا ۱۲ درصد رشد دارند درحالیکه رشد تهران یک درصد است و رشد جمعیتی نداشته و کمتر از کل کشور بوده است. شهرهای اطراف تهران بزرگ میشوند و بادکنکی به تهران میچسبند. ما مطالعاتی داشتیم که نشان میداد نوسازی و بازسازی مسکن باعث افزایش جمعیت نمیشود بلکه مهاجرت موجب این امر میشود.
چالشهای مهم در راه انتقال پایتخت
تهران اکنون با چالشهای متعددی چون «تراکم جمعیت»، «آلودگی هوا»، «خطر زلزله» و «تمرکز و تجمع امکانات اداری، سیاسی و اقتصادی» دست و پنجه نرم میکند، ولی تغییر پایتخت نیازمند تصمیمگیریهای استراتژیک است و در این زمینه بسیاری از کارشناسان پیشنهاد میدهند به جای تغییر پایتخت، باید تمرکززدایی از تهران صورت گیرد و امکانات و زیرساختها در سایر شهرها توزیع شود.
به اعتقاد آنها از ۴۳ مخاطره موجود در دنیا، ۳۴ مورد آن در ایران رخ میدهد، ۹۷ درصد از شهرهای کشور در معرض خطر زمینلرزه قرار دارند و همه روستاها و شهرهای کشور در معرض خطر سیلاب هستند. همه تاسیسات کوهستانی کشور در معرض رانش زمین قرار دارند و ۳۰۰ دشت اصلی کشور در خطر فرونشست قرار دارند و این مورد از ۲۰ سال قبل از سوی سازمان زمینشناسی به نظام برنامهریزی کشور اعلام شده است.
حدود ۲۰ سال است که خشکسالی با شدت و حدتهای متفاوت بخشهای مختلف کشور را تحت تاثیر قرار داده است و به تبع آن وقوع طوفانهای ریزگرد با منشأهای داخلی و خارجی در لیست دیگر مخاطرات کشور قرار گرفته است. از این رو تغییر پایتخت در کشوری مانند ایران که با مخاطرات طبیعی متعددی روبهرو است، موضوعی بسیار پیچیده و چندبعدی است و هرگونه تصمیمگیری در این زمینه باید به تحلیل مخاطرات طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی وابسته باشد.