رازهای افسانه جومونگ واقعی؛ تبار آسمانی پدر و بارداری عجیب مادر جومونگ/ جومونگ در ۳۰ روز بالغ شد!

رازهای افسانه جومونگ واقعی؛ تبار آسمانی پدر و بارداری عجیب مادر جومونگ/ جومونگ در ۳۰ روز بالغ شد!
خدایان کره‌ای از جذاب‌ترین اسطوره‌های جهان هستند. از جومونگ، استاد تیراندازی که کره را پایه گذاری کرد تا جزیره خدایان شگفت انگیز ججو. اما داستان جومونگ که یکی از شخصیت‌های کلیدی اسطوره‌های کره‌ای است بسیار خاص و ویژه است.
کد خبر: ۳۵۶۷
|
۲۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۲

زی‌سان: قدیمی‌ترین اثر تاریخی کره کتابی است به نام «ساگی سامگوک». افسانه تأسیس پادشاهی شمالی گوگوریو در این کتاب و کتاب دیگری به نام «دانگ میونگ وانگ – پیون» آمده که یک کتاب مصور با زبان چینی است که توسط «یی گیو بو» در سال ۱۱۹۳ به صورت شعر نوشته شده است. در واقع تاسیس پادشاهی شمالی گوگوریو در این دو کتاب آمده و البته کتاب دوم دارای جزئیات بیشتری است. 

به گزارش زی‌سان، «هابورو» پادشاه بویو فرزندی نداشت. یک روز پسری به شکل یک «قورباغه طلایی» پیدا می‌کند و او را به عنوان پسر خود به فرزندی قبول می‌کند. مدتی بعد، «هابورو» پادشاهی خود را به سمت دریای ژاپن منتقل می‌کند و در آنجا، پادشاهی بویوی شرقی (دانگ - بویو) را تأسیس می‌کند. 

پوستر سریال کره ای جومونگ

تبار آسمانی پدر و بارداری عجیب مادر جومونگ

«هِموسو» پسر خدای آسمان، در سال ۵۹ قبل از میلاد با ارابه‌ای که توسط پنج اژد‌ها هدایت می‌شود از آسمان‌ها در پایتخت سابق «هابورو» فرود می‌آید و پادشاهی جدیدی را در آنجا تأسیس می‌کند. یک روز، هموسو با سه دختر زیبای خدای رودخانه «یالو» مواجه می‌شود و «یوهوا»، بزرگترین دختر خدای رودخانه را می‌رباید. خدای رودخانه خشمگین می‌شود و هموسو را با یک دوئل به چالش می‌کشد، اما شکست می‌خورد. خدای رودخانه شکست خود را می‌پذیرد و به هموسو اجازه می‌دهد تا با یوهوا ازدواج کند، اما پس از ازدواج، هموسو تنهایی و بدون همسرش یوهوا به آسمان‌ها برمی گردد.

در این هنگام خدای رودخانه یوهوا را تبعید می‌کند و سپس یوهوا توسط یک ماهیگیر دستگیر می‌شود و ماهیگیر یوهوا را به پادشاه گیوموا (پادشاهی به شکل قورباغه) که جانشین پدرخوانده‌اش هابورو در بویوی شرقی شده تحویل می‌دهد. گیوموا یوهوا را در قصر نگه می‌دارد. روزی نور خورشید از آسمان‌ها بر یوهوا فرود می‌آید و یوهوا باردار می‌شود. یوهوا از زیر بغل سمت چپ خودش یک تخم بیرون می‌آورد. 

وقتی جومونگ از تخم متولد شد

طبق افسانه‌های کره‌ای جومونگ تقریباً هرگز به دنیا نیامده است. مادرش الهه یوهوا بود که تخمی به دنیا آورد. پادشاه «گیوموا» دومین پادشاه بویوی شرقی پس از هابورو که یکی از پادشاهی‌های باستانی کره است، سعی کرد تخم یوهوا را از بین ببرد. او در ابتدا تخم را در یک اصطبل گذاشت تا اسب‌ها آن را زیر پا بگذارند و از بین ببرند، اما هیچ کدام از اسب‌ها این کار را انجام ندادند. سپس کیوموا تخم را در جنگل رها کرد تا حیوانات مختلف این تخم را از بین ببرند، اما باز هم، هیچ یک از حیوانات جنگل حتی به آن نزدیک نشدند. پادشاه سعی کرد یوهوا را از گرم نگه داشتن تخم دور کند تا تخم از درون از بین برود. با این حال، پدر تخم و همسر یوهوا، خدای خورشید «هموسو» بود. «هموسو» از یک پرتو نور برای گرم نگه داشتن تخم استفاده کرد و آن را گرم نگه داشت تا بچه بتواند از تخم خارج شود.

در این هنگام پادشاه گیوموا تسلیم شد و جومونگ از تخم بیرون آمد. جومونگ تنها در طی ۳۰ روز بزرگ و بالغ شد. جومونگ در بزرگسالی می‌توانست تیر کمان را با دقت بسیار زیادی پرتاب کند و به همین دلیل در اساطیر کره‌ای جونگ خدای تیراندازی نامگذاری شده است. این استعداد بعدا برای او بسیار ارزشمند بود. در آن زمان، پسران پادشاه از استعداد جومونگ ناراحت بودند و این را به وضوح بیان کردند. پادشاه گیوموا جومونگ را به عنوان نگهبان اصطبل می‌گمارد و به قدری او را آزار می‌دهد که تصمیم می‌گیرد پادشاهی خود را تأسیس کند. از آنجایی که جومونگ مورد استقبال قرار نگرفت، تصمیم گرفت با سه همراهش آنجا را ترک کند. وی مادر و همسرش را رها کرد و می‌خواست سرزمین‌های «گوجوسئون» را که توسط فساد سلسله هان تجزیه شده بود، متحد کند.

پادشاه گیوموا جومونگ را تعقیب کرد و او را در گوشه رودخانه «کائسا» گیر انداخت. جومونگ در رودخانه «کائسا» تبار آسمانی خود را اعلام می‌کند. از آنجا که خوش قلب بود و نمی‌خواست به شاه آسیبی برساند در عوض تیری در رودخانه پرتاب کرد. در همین هنگام ماهی‌ها و لاک‌پشت‌ها پلی روی رودخانه درست کردند و به او اجازه عبور دادند. پادشاه و افرادش او را تعقیب کردند، اما هنگامی که جومونگ به طرف دیگر رودخانه رسید، پل فرو ریخت و تعقیب کنندگان به رودخانه افتادند.

جومونگ در سال ۳۷ قبل از میلاد پادشاهی گوگوریو را تأسیس کرد. یک رئیس محلی به نام سونگ یانگ با او مخالفت می‌کند. پس از یک سری درگیری بین این دو، سونگ یانگ در نهایت پس از اینکه در کشور قدرمند می‌شود تسلیم می‌شود. 

جومونگ

جومونگ واقعی دوباره به آسمان‌ می‌رود

یوری، پسر جومونگ که در بویو شرقی ماند، از مادرش می‌پرسد که پدرش کیست؟ وقتی به او می‌گوید که او هیچ پدری ندارد، سعی می‌کند خود را بکشد و او را مجبور به افشای حقیقت می‌کند. یوری پس از حل معمایی که پدرش به جا گذاشته است، نشانه پدرش، یعنی نیمه شمشیر را پیدا می‌کند. او به گوگوریو می‌رود و با جومونگ ملاقات می‌کند. یوری و جومونگ نیمه‌های شمشیر خود را با هم تطبیق می‌دهند و در حالی که خون جاری می‌شود شمشیر یکی می‌شود. وقتی جومونگ از پسرش می‌خواهد که قدرتش را نشان دهد، پسر بر فراز نور خورشید سوار می‌شود. جومونگ سپس یوری را وارث خود می‌کند. در سال ۱۹ قبل از میلاد، پادشاه به آسمان می‌رود و دیگر باز نمی‌گردد. یوری برای پدرش مراسم خاکسپاری برگزار می‌کند.

سایر اخبار
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: