زیسان: در قاره سبز، کشورهای اروپای شمالی همچنین کشورهای واقع در منطقه بالتیک از لحاظ تاریخی در موضوع مشارکت زنان در سیاست پیشتاز هستند. در منطقه بالکان نیز حضور زنان در مشاغل برجسته سیاسی رو به افزایش است؛ با این حال رهبران و صاحبان مشاغل برتر همچنان عمدتا مردان هستند.
این هفته در جریان نشست کنوانسیون ملی دموکراتها در ایالات متحده، کامالا هریس رسماً به عنوان نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری پیشروی کشورش انتخاب شد تا در صورت پیروزی در انتخابات ماه نوامبر، به اولین رئیس جمهور زن تاریخ ایالات متحده تبدیل شود.
اما وضعیت زنانِ سیاستمدار در اروپا چگونه است؟ واقعیت این است که زنانی که به مقام رهبری سیاسی رسیدند، در این قاره هنوز در اقلیت قرار دارند.
به گواه آمار از ۵۰ کشور در این قاره، تنها در ۱۵ کشور نخستوزیر زن یا رئیس دولت زن دارند؛ به استثنای خاندان پادشاهی و ملکهها.
در اتحادیه اروپا نیز تنها ۷ پست نخستوزیری یا ریاست بر دولت به زنان واگذار شده است؛ البته سه شغل برتر اتحادیه اروپا نیز هم اکنون توسط زنان پر شده است که عبارتند است مقام ریاست بر کمیسیون اروپا (توسط اورزولا فن در لاین از آلمان)، ریاست بر پارلمان اروپا (روبرتا متسولا از مالت) و ریاست بر بانک مرکزی اروپا (کریستین لاگارد از فرانسه).
در منطقه بالکان نیز اخیراً شاهد افزایش حضور زنان در پستهای برتر بودیم و در حال حاضر مردم کشورهای اسلوونی، کوزوو، مقدونیه شمالی و یونان همگی یک رئیس جمهور زن دارند.
نخستوزیر بوسنی و هرزگوین نیز یک زن است. با این حال، او تنها چهار همتای زن در اروپا دارد: جورجا ملونی در ایتالیا، مته فردریکسن در دانمارک، اویکا سیلینا در لتونی و اینگریدا شیمونیته در لیتوانی.
اکثر این زنان سابقه تحصیل در رشته حقوق یا فعالیت در مشاغل مرتبط با حقوق دارند.
ناتاشا پیرک موسار، رئیس جمهور اسلوونی نیز وکیل بود. او همچنین نماینده قانونی ملانیا ترامپ (بانوی اول پیشین ایالات متحده و همسر دونالد ترامپ) در پروندههای حقوقی مربوط به استفاده از تصویر او روی کیک، کفش و محصولات لباسزیر بود.
گوردانا سیلیانوفسکا-داوکووا رئیسجمهور مقدونیه شمالی استاد حقوق، ویوسا عثمانی رئیسجمهور کوزوو یک دانشگاهی در رشته حقوق و اکاترینی ساکلاروپولو رئیسجمهور یونان قاضی است.
بوریانا کریستو، نخستوزیر بوسنی نیز دارای مدرک حقوق است و اویکا سیلینیا نخستوزیر لتونی قبلاً به عنوان وکیل مشغول به کار بوده است.
تنها رهبران زنی که چنین پیشینه قانونی ندارند عبارتند از مته فردریکسن در دانمارک، جورجا ملونی در ایتالیا و اینگریدا شیمونیته در لیتوانی. با این حال، همه آنها تحصیل در سطوح عالی را به پایان رساندند؛ به جز جورجا ملونی که روزنامهنگار بود.
اگرچه زنانی که رهبری کشورها را در اختیار داشتند همچنان در اروپا در اقلیت هستند، اما در بسیاری از کشورهای این قاره، چنین فرصتی دستکم یک بار در اختیار زنان گذاشته شده است.
در مجموع تنها در ۱۵ کشور اروپایی تاکنون هرگز یک زن به مقام نخستوزیری یا ریاست بر دولت نرسیده است. این کشورها عبارتند از: آلبانی، آندورا، ارمنستان، آذربایجان، بلاروس، قبرس، جمهوری چک، لیختن اشتاین، لوکزامبورگ، موناکو، مونته نگرو، هلند، روسیه، اسپانیا و واتیکان.
چهار مورد از این کشورها (قبرس، جمهوری چک، هلند و اسپانیا) کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند.
در سال ۱۹۰۷ میلادی فنلاند به اولین کشور اروپایی تبدیل شد که زنان را به نمایندگی پارلمان انتخاب کرد و پس از آن نروژ، استونی، روسیه و اوکراین قرار گرفتند.
آخرینها در این موضوع نیز سن مارینو (۱۹۷۴ میلادی)، آندورا (۱۹۸۴ میلادی) و لیختن اشتاین (۱۹۸۶ میلادی) بودند.
با این وجود همچنان در تمام کشورهای اروپایی تعداد نمایندگان زن از مردان کمتر است؛ بجز آندورا که این نسبت ۵۰-۵۰ است.
بیشترین شمار زنان نماینده در پارلمانها نیز در منطقه اسکاندیناوی دیده میشود و ایسلند، سوئد، فنلاند، دانمارک و نروژ همگی در رتبههای بالای این نمودار قرار دارند.
در میان پنج کشور بزرگ قاره اروپا نیز اسپانیا بیشترین تعداد نمایندگان زن را دارد و پس از آن بریتانیا قرار میگیرد که در انتخابات عمومی اخیر، بیشترین تعداد و نسبت نمایندگان زن در تاریخ خود را روانه پارلمان کرد.