یافتههای این بررسی که در نشریه «سالنامههای پزشکی داخلی» منتشر شده است، نشان داد که هم بیماران مرد و هم بیماران زنی که پزشکان زن آنها را درمان کرده بودند، به طور کلی کمتر در معرض خطر مرگ قرار گرفته بودند و میزان بستری شدن دوباره ۳۰ روزه آنها کمتر بود.
به نقل از یاهو لایف، نکته جالب این بود که این اثر مثبت درمان شدن بهوسیله پزشکان زن در بیماران زن به خصوص آنهایی که دچار بیماری شدید بودند، بارزتر بود.
این بررسی در یک نمونه شامل بیش از ۷۰۰۰۰۰ بیمار ۶۵ ساله و بالاتر تحت پوشش بیمه سالمندان در آمریکا انجام شد که در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ بستری شده بودند و بهوسیله «پزشکان بیمارستانی»، پزشکانی که فقط در بیمارستان طبابت میکنند، درمان شده بودند.
آتسوشی میاواکی، یکی از نویسندگان مقاله این مطالعه و مدرس در دانشکده پزشکی دانشگاه توکیو دراینباره گفت: «به نظر ما، پزشکان زن ممکن است نسبت به پزشکان مرد در ایجاد ارتباط با بیماران زن و ارتباط مؤثر با کل بیماران بهتر عمل کنند که منجر به توافق بیشتر بیمارانشان با آنها در مورد توصیههای ارائهشده میشود.» به گفته او، همچنین، پزشکان زن ممکن است نسبت به پزشکان مرد در ارزیابی علائم و بیماری در بیماران زن «سوگیری» (bias) کمتری داشته باشند. این سوگیری کمتر این امکان را ایجاد میکند که پزشکان زن زودتر متوجه تغییر حال زنان دچار بیماری شدید شوند.
این اولین بررسی نیست که نشان میدهد جنسیت پزشک میتواند بر کیفیت مراقبت از بیمار تأثیر بگذارد. یک بررسی دیگر که نتایج آن در دسامبر ۲۰۲۱ در نشریه «جراحی جاما» (JAMA Surgery) منتشر شد، نشان داد نتایج درمان بیماران زن هنگامی که پزشکان مرد مسئول مراقبت از آنها بودند، بدتر بود، اما برعکس هنگامی که مردان بهوسیله پزشکان زن درمان میشدند، نتایج درمانی بدتر نبود.
یک بررسی دیگر در سال ۲۰۱۸ نشان داد که پزشکان مرد خطر سکته مغزی را در بیماران زن دستکم میگیرند، درحالیکه پزشکان زن در ارزیابی خطر سکته مغزی در زنان به خوبی عمل میکنند؛ و یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ که در ژورنال «پزشکی داخلی جاما» (JAMA Internal Medicine) منتشر شد نشان داد که پزشکان زن در مقایسه با پزشکان مرد بیشتر به راهنماهای بالینی و طبابت مبتنی بر شواهد علمی پایبند هستند.
میاواکی میگوید که بر اساس تحقیقات قبلی در این زمینه، دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود بیماران زن در مقایسه با پزشکان زن توسط پزشکان مرد متفاوت رفتار کنند، ازجمله چالشهای ارتباطی و سوگیریهای جنسیتی در ارزیابی شدت علائم یا یک بیماری.
یکی دیگر از عوامل ارجاعات میاواکی، آموزش پزشکی است: «آموزش پزشکی محدود در زمینه مسائل بهداشتی زنان در برنامههای درسی دوره پزشکی عمومی ممکن است این مشکلات را تشدید کند. با توجه به این الگوی سنتی در آموزش پزشکی، ممکن است به ویژه پزشکان مرد درک محدودی از مسائل خاص زنان داشته باشند.»
دکتر جنیفر ویدر، کارشناس سلامت زنان میگوید که از یافتههای این بررسی تعجب نکرده است. او میگوید: «وجود سوگیری جنسیتی و نابرابری جنسیتی مدتهاست که در حوزه مراقبتهای بهداشتی ثابت شدهاند.»
او میگوید: «بررسیهای گذشته نشان دادهاند که نگرانیهای بیماران زن با احتمال بیشتری بهوسیله پزشکانشان نادیده گرفته میشوند، همچنین با احتمال بیشتری ممکن است درد آنها دستکم گرفته شود و علائم قلبی آنها به اندازه بیماران مرد جدی شمرده نشود. پزشکان زن به طور میانگین کمتر احتمال دارد که علائم بیماران زن را نادیده بگیرند و درنتیجه معاینه و آزمایشهای بیشتری انجام میدهند.»
بر اساس بررسی که در سال ۲۰۲۰ در «ژورنال پزشکی نیوانگلند» منتشر شد، پزشکان زن مسئول مراقبتهای اولیه (PCPs) در مقایسه با مردان همردیفشان زمان بیشتری را در هر ویزیت با بیماران مرد و زن صرف میکنند و این رویه به کاهش درآمد آنها هم میانجامد. پژوهشگران نوشتند: «مطالعات دیگر نشان دادهاند که پزشکان زنان مسئول مراقبتهای اولیه ممکن است از این زمان اضافی برای گرفتن تاریخچه کاملتر بیمار، مشارکت در تصمیمگیری مشترک با بیمار، ارائه توضیحات دقیقتر به بیمار و استفاده از رویکردهای ارتباطی مبتنی بر شواهد و بیمار-محور استفاده کنند.»
دکتر ارغوان سالس، دانشیار بالینی پزشکی در دانشگاه استنفورد میگوید که پژوهشهای مربوط به دهههای قبل نشان میدهند که پزشکان زن بیشتر در مورد شرایط اجتماعی و سایر عواملی که ممکن است بر سلامت افراد تأثیر بگذارند، سؤال میکنند. همچنین آنها از بیماران میپرسند که آیا داروهای خود را مصرف میکنند یا نه.
او میگوید: «پزشکان زن به احتمال زیاد رویکردی مشارکتی نسبت به بیمارانشان دارند. آنها به احتمال زیاد در مورد مراقبت از بیمار خود با متخصصان مشورت میکنند. این رفتارها حکایت از آن دارد که پزشکان زن طرحی برای بهینه سازی مراقبت از بیمارانشان دارند و اینکه آنها اعتقاد دارند که هر فردی همیشه همه چیز را نمیداند. پزشکان زن با انجام این کارها مراقبتهای مناسبتتری را به بیماران ارائه میدهند.»
خانم میاواکی، سرپرست این پژوهش، بر اساس تجربیات خود به عنوان یک پزشک معتقد است که چنین است. او میگوید: «برای برخی از بیماران زن ممکن است صحبت کردن در ارتباط با مسائل مربوط به سلامت زنان - مانند مشکلات کلیه و مجاری ادرای و بیماریهای زنان و پستان - با یک یا انجام معاینات مربوط به بخشهای خصوصی بدن را از یک بهوسیله پزشک زن راحتتر باشد. همچنین مشخص است که پزشکان زن تمایل به داشتن الگوهای ارتباطی دارند که برای همدلی با بیماران ارزش قائل هستند.»
دکتر آلیسون هاینن، استادیار پزشکی بیمارستانی در کالج پزشکی بیلور در تگزاس با این نظر موافق است و میگوید: «به راحتی میتوان دید که بیماران ممکن است احساس راحتی بیشتری در به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس با پزشکی داشته باشند که به نظر آنها بیشتر شبیه خودشان است و میتواند نگرانیهایشان را در سطحی شخصیتر درک کند.»
هاینن میگوید که بسیاری از بیماران زن در حال حاضر این کار را انجام میدهند، زیرا به دلایل مختلف با پزشک زن احساس راحتی بیشتری میکنند. هاینن میگوید: «به نظر من مهمترین ویژگیای که باید هنگام انتخاب پزشک به دنبال آن باشید، این است که پزشک صرف نظر از جنسیت خودش یا جنسیت شما، به نگرانیهایتان گوش دهد و به اندازه کافی به آنها رسیدگی کند.»
منبع: همشهری آنلاین