هوای کربلاتو دوست دارم
صفای کربلاتو دوست دارم
رسیده بر مشامم عطر سیب
شبای کربلاتو دوست دارم
نگاهی کن به این دل تنگم
ببین تو حسرت حرم مونده
هنوزم عکس گنبد زیبات
تو قاب چشمای ترم مونده
یه لحظه هم تو رو از من
نمیتونه بگیره دنیا
نمیرم از در خونه ات
قسم به مادرت زهرا
روحی لک الفداء حسین جان ...
مریض عشقم و تو درمونی
نگفته حاجتم رو میدونی
چه جوری آرومش کنم دل رو
همین که دید حرم رو بارونی
دیگه نفس کشیدنم سخته
منو بخر برا خودت آقا
به مو رسیده رشته صبرم
دیگه بریدم از همه دنیا
یه لحظه هم تو رو از من
نمیتونه بگیره دنیا
نمیرم از در خونه ات
قسم به مادرت زهرا
روحی لک الفداء حسین جان ...
میبینه خواهرت تو گودالی
بالا سرت به پا چه جنجالی
یکی با نیزه و یکی شمشیر
برات نفس نمونده بی حالی
تنت به زیر سُم مرکبها
جدا شده سر تو از پیکر
نمونده بین لشکر بی رحم
نه پیرهن برات نه انگشتر
بُنیه یا بُنیه عطشان
بُنیه یا بُنیه عریان
بُنیه یا بُنیه مظلوم
بُنیه یا بُنیه
روحی لک الفداء حسین جان ...