زیسان: «صبح اعدام» فیلم تازه بهروز افخمی سینماگر همیشه خبرساز و جنجالی است، فیلمی که در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر نامزد دریافت هشت سیمرغ بود و نهایتا دو سمیرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین کارگردنی را دریافت کرد.
به گزارش زیسان، بهروزافخمی کارگردان و نویسنده این فیلم است. او ر سالهای اخیر به خاطر مواضع و اظهارنظرهایش به چهرهای جنجالی در سینمای ایران تبدیل شده است.
«صبح اعدام» چهاردهمین فیلم سینمایی او در مقام کارگردان است.
فیلم صبح اعدام برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. حکم اعدام طیب حاج رضایی و اسمایل رضایی در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد، داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح روز اعدام روایت میشود.
پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این دو شخصیت است که بهروز افخمی پس از تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.
طیب حاجرضایی (۱۲۹۰ در تهران – ۱۱ آبان ۱۳۴۲ در تهران) از باستانیکارهای دوران پهلوی و از جمله افرادی بود که در ادبیات محاورهای آن زمان به لات یا لوطی مشهور بودند. او در سال ۱۳۳۲ از موافقان دودمان شاهنشاهی پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد بود که بعداً به مخالفت با شاه برخاست.
بهروز افخمی کارگردان درباره «صبح اعدام» گفته است: «روایت مستندگونه را انتخاب کردیم؛ زیرا مناسب این قصه و فیلم بود. این فیلم، دارای المانهای مستند، مانند نریشن است، البته نقلقولهایی هم در فیلم وجود دارد که خود طیب حاجرضایی بیان کرده بود و ما در سکانسهای زندان آوردیم. موسیقی در این فیلم مرموز، خیالانگیز، متافیزیکی و جنبهای از دنیای ماوراست. در اکثر کارهایم از اقتباس استفاده کردهام، اما این فیلمنامه، اقتباسی به حساب نمیآید و بر مبنای گزارشهای روزنامه کیهان و اطلاعات، این فیلمنامه را نوشتهایم.»
ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در «صبح اعدام» نقش آفرینی میکنند.
عوامل دیگر فیلم نیز عبارتند از: نویسنده و کارگردان: بهروز افخمی، تهیهکننده: علی شیرمحمدی، مشاور هنری: محمدرضا شجاعی، مدیر برنامهریز و دستیار یک کارگردان: اکبر نصیری جوزانی، مدیر تولید: سعید رضاییان، مدیر فیلمبرداری: حسنعلی اسدی، طراح صحنه و لباس: علی شیرمحمدی، مدیر تدارکات: سعید اردستانی، طراح گریم: محسن دارسنج، مدیر صدابرداری: امیرحسین گل محمدی، عکاس: کورش جوان، مدیر روابط عمومی: زهرا دمزآبادی.
این فیلم محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است.
حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی میکردم که به گزارش تیرباران طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شمارهای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانهام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارش تیرباران میتوانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم، اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانستهام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحهای، با امضای خبرنگاری است که متن را بهگونهای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدامشوندگان نوشته بود و چنین جبههگیریای در آن زمان بسیار عجیب بود.
میتوان اذعان کرد، چون مصطفی مصباحزاده بنیانگذار کیهان به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده، اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت. فیلمنامه صبح اعدام را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشتهام. دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
با وجود اینکه این فیلم در جشنواره فیلم فجر مورد توجه زیادی قرار گرفت، اما منتقدان ایرادات فراوانی به آن گرفتهاند.
خبرگزاری اصولگرای تسنیم در نقد فیلم نوشته است: «ساخت فیلم سینمایی بد در مورد شخصیتهای مهم تاریخی نهتنها به محبوبیت آنها نمیافزاید بلکه باور مردم نسبت به چنین شخصیتهایی را مخدوش میسازد.»
این خبرگزاری در ادامه افزود: «از افخمی که کارگردانی سریال خوبی مانند «کوچک جنگلی» را در کارنامه دارد و تصویری حماسی از میرزا کوچک خان ارائه داده بود، بعید بود که چنین فیلمی الکن از زندگی حاج طیب رضایی بسازد.»
تسنیم از انتخاب شریف به عنوان بازیگر نقش طیب حاج رضایی انتقاد کرد و نوشت: «بهنظر میرسد افخمی در انتخاب بازیگران هم سختگیری نکرده و ایفای نقش طیب حاجرضایی را به مسعود شریف داده است، بازیگر نهچندان مشهوری که رزومه تعریفی ندارد و بهنظر میرسد همین شباهت مختصر مسعود شریف به طیب هم برای فیلم «صبح اعدام» کفایت کند.»
این روزنامه توصیه کرده به جای دیدن فیلم افخمی، گزارش روزنامه کیهان از صبح اعدام طیب حاج رضایی را بخوانیم.
روزنامه اصولگرای جوان هم در این رابطه نوشت: «فیلم «صبح اعدام» علی رغم تلاشی که برای به تصویر کشیدن زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی انجام میدهد، در نهایت نمیتواند اطلاعاتی دستِ اول از زندگی قهرمانهای فیلمش ارائه دهد. تمام آنچه در فیلم نمایش داده میشود، اطلاعاتی کلی از شخصیتها هستند که بسیاری از تماشاگران از آن اطلاع داشتند.»
به نوشته جوان «حتی راوی در دادن اطلاعات تاریخی هم درست عمل نمیکند. برای مثال زمانی که میگوید حکم تیرباران طیب را کندی به شاه داده، چنین فکتی درست نیست. رابطه کندی و شاه به خاطر فشار رئیس جمهور آمریکا درباره مسائل حقوق بشری، همواره در پائینترین سطح قرار داشت و طبق اسناد تاریخی، یکی از اولین کسانی که از ترور کندی خوشحال شد، محمدرضا پهلوی بود.»
منتقد این روزنامه فیلمنامه صبح اعدام را که بهروزی افخمی نوشته، «ناقص» و «نحیف» ارزیابی کرد و نوشته است: «سازندگان «صبح اعدام» زحمت پژوهش را به جان نخریدهاند تا اطلاعات فیلمشان در حد همان یک صفحه گزارش روزنامه کیهان باقی بماند. خیلی حیف که چنین سوژهها و شخصیتهایی اینگونه زخمی میشوند و از دست میروند!»
مهرزاد موسوی منتقد دیگری است که به شدت از اثر تازه افخمی انتقاد کرده است. او نوشته است: «فیلم صبح اعدام فیلم عجیبی است… نه! درستتر اینکه روند فیلمسازی بهروز افخمی عجیب است و این فیلم در ادامه همان روند عجیب، فیلم دقیق و درستی است. نمیدانم سریال «رعد و برق» را دیدهاید یا نه، جایی که کل روایت سریال، بهجای تصویر، در نریشن خلاصه میشد و خود بهروز خان هدف قصه را توضیح میداد تا کودکان هم فیلم را بفهمند.»
به نوشته موسوی: «در این فیلم هم همین روش استفاده شده و ادامه دارد. با این تفاوت که گوینده یک زن است و در طولانیترین تکگویی جشنواره، کل قصه را توضیح میدهد و بقیه حرفها هم در دو مصاحبه تخیلی، بیان شده. در واقع شما با یک پادکست سینمایی (احتمالا جزو ابداعات افخمی) با هزینه سوره و بنیاد فارابی مواجه هستید.»