اولین صحبتهای پورشیرازی بعد از درخشش در پیرپسر: سه سال مثل یک بازیگر سمج پیگیر «پیرپسر» بودم

حسن پورشیرازی در نشست نقد و بررسی فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی، از پیگیری مداوم خود برای حضور در این پروژه گفت: «سناریوی این فیلم سه سال دستم بود و مرتب زنگ میزدم که کی شروع میکنیم. خوشحالم پروژه دیر آغاز شد و توانستم در آن حضور داشته باشم.
آقای براهنی مدام روی فیلمنامه کار میکردند و بعد هم کرونا همهچیز را عقب انداخت، اما بالاخره این مسیر پرچالش به نتیجه رسید. خوشحالم که کنار تیمی خوب بودم»
او ادامه داد:خوشبختانه در محضر بزرگان بسیاری بودم، اما اگر بخواهم کمی شخصیتر بگویم، راستش هرجا که بودهام، بیشتر خاطرات تلخ برایم مانده. متأسفانه هر بار یک فقدان یا تلخی همراهش بوده است. نمیخواهم اینجا به تفصیل تعریف کنم، اما مثلاً روزی که با آقای بیضایی کار کردم و بعد رفتنش را دیدم، خیلی چیزها برایم تمام شد.
یا وقتی خبر درگذشت آقای مهرجویی را شنیدم درست یک هفته قبل از آن با من تماس گرفته بود و گفته بود، «میخواهی کار کنی؟ زنگ بزن، بیا.» صدایش هنوز در گوشیام مانده است. این رفتوآمدها و فقدانها خیلی سخت، اما اجتنابناپذیر بوده است.
در ۲۰ سال گذشته، خیلی گفتوگوها و آرزوها با دوستان داشتیم. مثل همان روزی که با مازیار میری نشستیم و صحبت کردیم؛ امیدوارم خداوند سلامتی دوباره به او بدهد. اما گذر این سالها نشان داده که شرایط زندگی در ایران چقدر خاص و حساس است؛ آدمها صبح و شب با امید و ناامیدیهای بزرگی زندگی میکنند.
پورشیرازی که از ۹ سالگی با رادیو وارد عرصه هنر شد، تاکنون در آثار متعددی نقشآفرینی کرده است. او تأکید کرد که بسیاری از کارهایش هنوز دیده نشده و روزی کشف خواهند شد.
اولین صحبتهای پورشیرازی بعد از درخشش در پیر پسر: سه سال مثل یک بازیگر سمج پیگیر «پیرپسر» بودم/ روزی که رفتن بیضایی را دیدم.
به گفته او، یکی از ویژگیهای مهم اکتای براهنی شفافیت در کارگردانی است: «او مثل یک دوست صمیمی با بازیگر صحبت میکند و همه جزئیات فیلمنامه را دقیق توضیح میدهد. بازیگر هم تواناییهایش را برای خدمت به اثر به کار میگیرد، نه برای ساختن نام خودش.» این بازیگر باسابقه در پایان سخنانش شرایط زندگی در ایران را «خاص و حساس» توصیف کرد و گفت مردم هر روز با امید و ناامیدیهای بزرگ زندگی میکنند. او تأکید کرد که تجربه «پیرپسر» برایش فرصتی بود تا پس از سالها انتظار، در کنار گروهی حرفهای بار دیگر به یادآوری ارزشهای سینما بپردازد.
پورشیرازی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این پرسش که چرا گفتوگویی درباره کارنامه بازیگری خود انجام نمیدهد، گفت: من از ۹ سالگی وارد این کار شدم، از طریق رادیو، و سپس مسیر کاریام ادامه پیدا کرد. اگر قرار بود درباره همه کارهایم صحبت کنم، یک دفترچه باید مینوشتم، بنابراین از بسیاری از کارها صحبت نکردم.
آقای براهنی میداند که من فیلمهای بسیاری دارم که دیده نشدهاند و هیچگاه در موردشان صحبت نکردهام، اما روزی کشف خواهند شد و دیگران درباره آنها قضاوت خواهند کرد. یکی از ویژگیهای آقای براهنی شفافیت بینظیر در کارگردانی است. او با شما مانند یک دوست صمیمی صحبت میکند و همه جزئیات فیلمنامه و صحنه را دقیق توضیح میدهد.
بازیگر با میل و کمال، تواناییها و تجربه خود را در اختیار او میگذارد، زیرا او از بازیگری ما برای خدمت به اثر استفاده میکند، نه برای ساختن بازیگر. تمام جزئیات، از دیالوگها تا حرکتها، با دقت شفاف در فیلمنامه مشخص شده و روی صحنه اجرا میشود. مثلاً صحنهای که غلام، رعنا را برمیگرداند دقیقاً مطابق با فیلمنامه اجرا شده است. این جزئیات را نباید با اتفاقهای سر صحنه اشتباه گرفت.