چرا بسیاری از مرد‌ها عاشق زنان عجیب و غریب می‌شوند؟

چرا بسیاری از مرد‌ها عاشق زنان عجیب و غریب می‌شوند؟
بسیاری از مرد‌ها بیشتر به سمت زنان با رفتار عجیب و غریب تمایل دارند. آن‌ها با شور و شوق دلباخته زنان با رفتار غیرنرمال می‌شوند، اما با گذشت زمانی اندک ادامه روابط رنج‌آور می‌شود. این اتفاق به هیچ عنوان عادی نیست و زمینه‌های روانشناسی و علمی دارد. 
کد خبر: ۴۵۴
|
۱۵ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۷

زی‌سان: با یک بار ملاقات یا یک بار دیدن یک زن، چنان مجذوب و دلباخته او می‌شوید که انگار هیچ راهی جز رسیدن به او وجود ندارد. از هر تاکتیکی برای نزدیکی و به دست آوردن عشق او استفاده می‌کنید، اما بعد از ورود به رابطه متوجه می‌شود که این زن رفتار عجیب و غریبی دارد.

به گزارش «زی‌سان»، در موارد زیادی یک مرد پس از وارد رابطه شدن با بسیاری از زنان، همه را عجیب و غریب می‌بیند. در حالی‌که در ابتدای رابطه عشق آتشین آغاز می‌شود، بتدریج متوجه خواهید شد که نه تنها این زن برای شما مناسب نیست، بلکه در حال تباه کردن زندگی شما است. رابطه در ابتدا شورانگیز آغاز می‌شود و سپس رو به سردی می‌رود.

شاید بار‌ها این سوال‌ها را از خود می‌پرسید: چرا همیشه عاشق چنین زن‌های عجیب و غریبی می‌شوم؟ چگونه در همان بخورد اول عاشق این زن یا زن‌ها می‌شوم؟ چرا این زن نمی‌تواند من و خواسته‌هایم را فهم کند؟ آیا امیدی به تغییر شرایط و رابطه وجود دارد؟ چرا همیشه از یک سوراخ دو بار یا حتی بیشتر گزیده می‌شوم؟ 

پشیمانی یک مرد از رابطه عاشقانه با یک زن

در ابتدا بگذارید یک مساله را بدون تعارف به شما بگوییم، شما عاشق زن‌های دارای اختلال شخصیت شده‌اید. اگر در یک رابطه عاشقانه با یک زن عجیب و غریب بوده‌اید یا با چنین مردی در رابطه یا ازدواج هستید، بدانید که این امر دلایل روانشناختی و علمی دارد. 

دکتر برد جانسون و دکتر کلی موری، دو روان‌درمان‌گر برجسته آمریکایی پس از قریب به چهار دهه مواجهه با مراجعان مختلف و سنجش هزاران نفر، ۹ علت را در پاسخ به چرایی جذب شدن به سوی افراد عجیب و غریب مطرح می‌کنند. در ادامه این دلایل ارائه می‌شود:

۱- به نظر می‌رسد در همان نگاه و برخورد اول افسون او شدم (عشق چشم‌ها را کور می‌کند)

همه ما در آغاز یک رابطه، به ویژه رابطه با جنس مخالف، سعی می‌کنیم به بهترین نحو عمل کنیم. برای این که طرف مقابل را مجذوب خود کنیم، تلاش داریم تصویری خوشایند از خود نشان دهیم. بسیاری از افراد در ابتدای آشنایی قسمت‌های ناخوشایند و واقعیات رفتاری خود را پنهان می‌کنند. حتی این موضوع در افراد دارای مشکل روانشناختی و اختلال شخصیت به مراتب بیشتر صورت می‌گیرد. 

این افراد مشکلات زندگی شخصی، رنج‌های دوران کودکی و بسیاری از رفتار‌های ناهنجار خود را از طرف مقابل پنهان می‌کنند؛ بنابراین برای شما نباید عجیب باشد، چرا که در ابتدای رابطه شناختی از افراد دارای اختلال شخصیت نداریم. پس نباید بیش از اندازه خود را سرزنش کنید. در مرحله آشنایی افراد داری اختلال شخصیت بهتر از افراد معمولی خود را جذاب نشان می‌دهند. 

اغلب افراد که وارد یک رابطه عاشقانه می‌شوند چنین می‌پندارند که موظف هستند از هر ضعف و خطای طرف مقابل خود چشم‌پوشی کنند. آن‌ها باور دارند که لازمه عاشق بودن و عاشق ماندن، این است که از ضعف‌های طرف مقابل خود چشم‌پوشی کنیم. اما می‌بینیم که این رویکرد بعد از چند ماه، نه تنها آزار دهنده می‌شود، بلکه در زندگی روزمره ما اختلال ایجاد می‌کند. 

سورپرایز کردن یک زن توسط مرد

۲- به نظر می‌رسد دچار «دید تونلی» شدم

اگر مستعد ارتباط گرفتن با افراد دارای اختلال شخصیت هستید از خود بپرسید، چه چیز‌هایی در جنس مخالف شما را مجذوب می‌سازد؟ چه چیزی باعث می‌شود که در مرحله اول آشنایی، قوه ارزیابی و توانایی شناختی شما مختل شود؟ چگونه است که با دیدن یک ویژگی خاص هیجان‌زده شده و احساس خوشایندی پیدا می‌کنید؟ اگر شما یک آیتم یا چند ویژگی خاص در رابطه مجذوبتان می‌کند دچار یک «دید تونلی» هستید. 

اگر یک ویژگی ظاهری یا رفتاری خاص در فرد مقابل شما را به شدت شیفته می‌کند، به احتمال زیاد دچار دید تونلی شده‌اید. برای نمونه اگر تنها یکی از فاکتور‌های چهره زیبا، بلندی قامت، اندام عضلانی، سرگرم کننده بودن شخصیت، توجه بی‌دریغ و مداوم، کلام ضد اجتماعی و ضد قانون، ساکت و موقر و باور‌های عجیب و غریب شما را در رابطه و آشنایی مجذوب می‌کند، بدانید که دید شما تونلی است. اگر چنین مشکلی دارید حتما در هر رابطه‌ای نیازمند یک مشورت جدی با نزدیکان یا روانشناس در مورد انتخاب زوج خود هستید. 

۳- همواره یک نوع اختلال خاص شخصیت شما را مجذوب می‌کند

اگر در خانواده‌ای رشد پیدا کرده باشید که والدین، دچار برخی اختلال‌های رفتاری بوده باشند و شما خود را ملزم می‌دیدید که رفتار‌های مشکل‌آفرین آن‌ها را اصلاح کنید، به احتمال زیاد همواره در رابطه‌های عاشقانه دنبال شخصی خواهید رفت که همان اختلال رفتاری والدین را داشته باشد.

مثلا اگر یک خانم در خانواده پدری دارای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (باور به موجودات فضایی و عجیب) داشته و از باور‌های او لذت برده، به احتمال زیاد عاشق مردانی خواهد شد که چنین باور‌هایی داشته باشند. مثال عامیانه آن نیز می‌تواند این باشد که یک دختر پرورش یافته در یک خانواده عاشق کتاب‌خوانی، ناخودآگاه به‌سوی مردان باسواد و کتاب‌خوان تمایل دارد. تنها تفاوت صورت مساله تغییر جای کتاب به جای اختلال دوست‌داشتنی است. 

رابطه عاشقانه زن و مرد با یکدیگر

۴- به محبوب نیازمند نیاز مبرم دارم!

شاید دوستان یا افراد خانواده‌تان به شما گفته باشند، چرا همیشه عاشق افراد شکست خورده می‌شوی؟ این نوع گرایش به معنا کم هوشی، ساده بودن یا فقدان قدرت قضاوت درست نیست، بلکه بدین معنا است که شما نیاز دارید به نجات افراد محبوب خود بپردازید. این رفتار به شما احساس هویت و قدرت می‌دهد.

این نیاز از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که معمولا زنان به منظور برعهده گرفتن نقش مراقبت‌کننده تربیت می‌شوند. غالبا دیده می‌شود زنان از دست پدران ضداجتماعی، خودشیفته و شاید الکلی خود فرار می‌کنند و به سمت مردی ضداجتماعی، خودشیفته و الکلی پناه می‌برند. یعنی به صورت ناخودآکاه به همان نقش مراقبت‌کنندگی خود گرایش پیدا می‌کنند.

در مورد مردان نیز همین‌طور است. بار‌ها مشاهده شده یک مرد عاشق زنان زود رنج و عصبی می‌شود، اما هر بار این مورد تکرار می‌شود. این موضوع بدین دلیل است که این مرد‌ها خود را موظف به حمایت از زنانی با این تیپ شخصیت می‌بینند. این امر نیز در اختلال‌های احتمالی مادر و خواهران احتمالی او در خانواده ریشه دارد. 

عشق پایدار یک زن و مرد در کنار یکدیگر

۵- من فرد چندان ارزشمندی نیستم (خود کهتر بینی مفرط)

این احتمال نیز وجود دارد که علت جذب دائمی شما به سوی فردی خودشیفته، ضد اجتماعی یا فریب‌کار این باششد که باور کرده‌اید، لیاقت بیش از این را ندارید. عزت نفس پایین و وابستگی به دیگران غالبا شما را به سوی ورود به رابطه با افراد دارای اختلال شخصیت سوق می‌دهد. 

۶- من سعی دارم خلاء درونی خود را پر کنم

در موارد بسیاری خلاء‌های درونی ما موجب می‌شود یک رابطه ناسالم یا تکرار چنین رابطه‌ای را با دیگر افراد کلید بزنیم. تصور ما این است که این فرد یا افراد، دارای ویژگی‌های خاصی هستند که ما فاقد آن‌ها هستیم. همان مثال قدیمی، او نیمه گمشده من است، پس باید او را حتما در کنار خود داشته باشم. برای نمونه شاید شما فردی نسبتا پر استرس و ترسو باشید. همین که یک جنس مخالف شجاع و ماجراجو را دیدید هزاران دل عاشق او خواهید شد. اگر چنین مشکلی دارید، تلاش کنید در محیط‌های حمایت کننده قرار بگیرد تا کمبود‌های شخصیتی شما جبران شود. 

۷- احساس گناه در صورت قطع رابطه

در صورت قطع رابطه با یک طرف مقابلم که رفتار عجیب و غریب او برای من آزار دهنده است، دچار احساس گناه می‌شوم. احساس شرمندگی به من دست می‌دهد اگر او را ترک کنم. در آینده تاوان این قطع رابطه را خواهم دهد؛ پس بهتر است با این شخص بمانم. این توجیه خطرناک در موارد متعددی شما را در کنار افراد دارای اختلال شخصیت نگه می‌دارد. 

نگاه عاشقانه یک زن به مرد

۸- شاید او مقصر نباشد؛ خودتان نیز اختلال شخصیت دارید

دیگر دلیل جذب شدن به سوی افراد دارای اختلال شخصیت این است که شما نیز تا حدی دارای اختلال شخصیت باشد. شاید برای شما دردناک باشد، اما باید بپذیرید که عادت شما برای رابطه گرفتن با معشوقه دارای اختلال شخصیت، نشان دهنده مشکلی روانشناختی خودتان نیز است. اگر این موضوع یک یا دو مورد باشد و بعدا اصلاح شود، شما یک فرد نرمال هستید، اما اگر این داستان به دفعات مکرر تکرار می‌شود، حتما به یک روان درمان‌گر مراجعه کنید. چون خودتان به احتمال زیاد، از اختلال شخصیت رنج می‌برید.

۹- اتفاق بود

در برخی موارد رابطه شما با فرد دارای اختلال شخصیت فقط به طور کامل اتفاقی شکل می‌گیرد و این به این معنا نیست که شما همواره دنبال چنین رابطه‌ای هستید. به یاد داشته باشید که برخی مواقع تشخیص اشکال ظریف اختلال شخص مقابل در همان ابتدای رابطه بسیار دشوار است و فراموش نکنید افراد دارای اختلال شخصیت غالبا از مهارت دلربایی زیادی در ابتدای رابطه برخوردار هستند.

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: