با شکسته شدن حکم تبرئه دختر جوان که متهم است با همدستی نامزدش، پدر میانسال و خواهر ناتنی خردسالش را کشته متهم برای دومین بار در دادگاه از خود دفاع کرد. دو متهم مدعی شدند دستی در قتلها نداشتهاند و بیگناه بازداشت شدهاند.
بیست و هشتم مرداد ماه سال ۹۲ به ماموران کلانتری تجریش خبر رسید یک مرد ۶۰ ساله به نام حسن و دختر خردسالش در طبقه همکف آپارتمان ۴ طبقهای به طرز فجیعی کشته شدهاند. ماموران پلیس به ساختمان چهار طبقه که متعلق به پیرمرد پولدار بود رفتند و جسد پدر و دختر که شواهد نشان میداد با ضربههای جسم سخت به سرشان از پا درآمدهاند با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
بررسیهای پلیسی نشان میداد حسن و همسر دومش به همراه دختر خردسالشان در طبقه دوم ساختمان ساکن بودند. دختر ۳۴ ساله حسن به نام بهاره در طبقه همکف سکونت داشت و دختر دیگر حسن به نام طاهره نیز در طبقه سوم و پسر حسن در طبقه چهارم زندگی میکرد. آخرین بار مرد ۳۴ سالهای به نام شهرام که نامزد بهاره بود به خانه آنها رفته بود.
بهاره در بازجوییهای پلیسی به ماموران گفت: آن روز کمرم درد میکرد. به همین خاطر نامزدم به خانهمان آمده بود تا مرا به دکتر ببرد. اما یکباره منصرف شدم. شهرام میخواست به خانهاش برگردد. او از من خواست تا پدرم را ملاقات کند. اما زن دوم پدرم گفت خانه مرتب نیست و بهتر است نامزدم به آنجا نرود. همان موقع آیفون در را زدند و یک نفر گفت که با پدرم کار دارد.
به همین خاطر شهرام خداحافظی کرد و از خانه ما بیرون رفت. پدرم وقتی مقابل در میرفت به من گفت، چون خانه خودشان مرتب نیست در واحد همکف را که متعلق به من بود باز بگذارم تا شاید او همراه دوستانش به آنجا بروند. من چند دقیقه بعد به طبقه سوم رفتم و سپس برای گرفتن چسب درد و مسکن به خانه دوستم رفتم. اما ساعتی بعد وقتی به خانه برگشتم در طبقه همکف با جسدهای خونین پدر و خواهر ناتنیام روبهرو شدم.
بازداشت دختر جوان و نامزدش
در حالی که تلاش برای افشای راز جنایت مرموز آغاز شده بود ماموران پلیس به بهاره و نامزدش مشکوک شدند، اما آنها مدعی بودند نمیدانند چه کسی دست به جنایت زده است. شهرام در بازجوییها گفت: وقتی خانه نامزدم را ترک میکردم دو مرد را مقابل در دیدم، اما به آنها توجهی نکردم و تصویری از آنها در ذهن ندارم.
در حالی که شهرام اصرار داشت به ماموران بگوید قبل از قتل، خانه نامزدش را ترک کرده، در بررسیها روشن شد او احتمالا مخفیانه به خانه نامزدش رفته بود. در این میان تحقیقات محلی زوایای پنهانی از پرونده را افشا کرد. شاگرد نانوایی سر خیابان به ماموران گفت آن روز بهاره و نامزدش را با هم دیده بود که از خانه خارج شده و به سمت سر خیابان میرفتند.
در بررسیهای بعدی مشخص شد شهرام که همیشه موبایل همراه داشته آن روز تلفن همراهش را با خود نبرده بود. کشف آثار خون روی لباسهای بهاره نیز شک پلیس را دو چندان کرد و به این ترتیب بهاره و نامزدش به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شدند. اما آنها خود را بیگناه خواندند و در حالی که مدرکی علیه آنها به دست نیامده بود با قرار وثیقه آزاد شدند.
سرنخ جدید
در حالی که سه سال از جنایت خاموش گذشته بوده مشخص شد شهرام سال ۸۴ نیز به اتهام قتل دوستش بازداشت و ۲۰ روز در بازداشتگاه به سر برده است، اما با قرار وثیقه آزاد شده و پرونده نیز باز مانده است. با افشای این ماجرا شهرام گفت: من در پرونده کشته شدن دوستم بیدلیل بازداشت شدم. من از نحوه قتل پدر و خواهرناتنی نامزدم هم اطلاعی ندارم و گمان میکنم دومردی که مقابل در بودند دست به جنایت زدهاند.
متهم درباره نحوه آشناییاش با بهاره نیز گفت: سه سال قبل از کشته شدن پدر بهاره و خواهرش من در نزدیکی امامزاده صالح با بهاره آشنا شدم و فهمیدم او یک بار ازدواج کرده و مطلقه است. من به خواستگاریاش رفتم و سه سال بود که با هم نامزد بودیم.
تناقض گوییهای دو متهم
در ادامه تحقیقات و در حالی که بهاره مدعی بود بعد از رفتن نامزدش، به خانه دوستش رفته و از او چسب درد و قرص مسکن بگیرد دوست او منکر رد و بدل کردن دارو شد. با گذشت نزدیک به ۵ سال از این ماجرا با استناد به شش دلیل برای بهاره و شهرام به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر شد. نخست اینکه قتل در واحدی رخ داده که در تصرف بهاره بوده است.
دوم اینکه دوست بهاره منکر رد و بدل کردن قرص و دارو شده است. کشف خون روی لباسهای بهاره و تمیز کردن خانه، اظهارات ضد و نقیض بهاره و شهرام و اصرار شهرام مبنی بر اینکه قبل از وقوع قتل خانه را ترک کرده است، دلایل دیگری بود که بر اساس آن برای بهاره و شهرام کیفرخواست صادر شد.
در دادگاه
پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و دو متهم که با قرار وثیقه آزاد بودند از خود دفاع کردند. در ابتدای جلسه همسر دوم حسن که تنها ولی دم دختر خردسال است درخواست قصاص را برای آنها مطرح کرد. سپس دو متهم به دفاع ایستادند و جرمشان را گردن نگرفتند.
بهاره گفت: وقتی برای برداشتن لوازم پذیرایی به طبقه سوم رفته بودم پدر و خواهر ناتنیام کشته شدند. من شک ندارم در همان لحظه دوستان پدرم سر رسیدند و دست به این جنایت زدند. شهرام نیز گفت: وقتی بهاره به طبقه بالا رفته بود دو نفر از دوستان پدرش زنگ در را زدند و وارد خانه شدند. من که در آن لحظه در حال احوال پرسی با پدر نامزدم بودم بلافاصله از او خداحافظی کردم و از آپارتمان خارج شدم. دو دوست قربانی احتمالا از فرصت استفاده کرده دست به این جنایت زدهاند. با پایان دفاعیات دو متهم، قضات وارد شور شدند و، چون مدرکی علیه دو متهم به دست نیاوردند آنها را از اتهام قتل تبرئه کردند.
شکسته شدن حکم تبرئه
با اعتراض اولیای دم به این حکم، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات عالی رتبه حکم تبرئه دو متهم را شکستند و خواستار از سر گیری تحقیقات شدند. قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند، چون شهرام در پرونده قتل دوستش نیز متهم بوده، از طرفی به نظر میرسد او عمدی تلفن همراهش را در خانه جا گذاشته و همراه نبرده است لازم است بار دیگر تحقیق درباره این پرونده از سر گرفته شود.
محاکمه دوباره بعد از ۷ سال
با تکمیل تحقیقات و در حالیکه ۷ سال از جنایت گذشته و پرس و جو از اهالی محل نشان میداد هیچ یک از آنها دو مردی را که بهاره و شهرام ادعا میکردند به عنوان میهمان وارد خانه شدهاند ندیدهاند، دو متهم برای دومین بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند. در این جلسه بار دیگر اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. اما دختر و پسرجوان اتهامشان را نپذیرفتند و مدعی شدند از نحوه دو قتل هیچ اطلاعی ندارند و بیدلیل بازداشت شدهاند.
آنها بار دیگر اظهارات قبلیشان را تکرار کردند و گفتند به احتمال زیاد مردان ناشناسی که وارد خانه شدهاند دست به قتل زدهاند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: هفت صبح