لوکیشن بفرست، جنازه تحویل بگیر!

لوکیشن بفرست، جنازه تحویل بگیر!
بسیاری از پرونده‌های جنایی، ریشه در یک قرار ساده برای دعوا دارد
کد خبر: ۳۵۲۵۳
|
۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۵

فاطمه شیخ‌علیزاده در هفت صبح نوشت: کل‌کل‌های دنباله‌دار خیلی وقت‌ها رنگ خون می‌گیرد: شاید خیلی وقت‌ها، پایه و اساس محکمی برای شکل‌گیری یک کینه و درگیری وجود نداشته باشد، اما مسائل پیش پا افتاده، وقتی کار را به رو کم کنی بکشاند، کافیست تا به قیمت جان یک آدمیزاد تمام شود! حتی طرفین دعوا برای تسویه حساب و تخلیه کردن خشمشان، با پای خود سر قرار دعوایی می‌روند که از قبل مشخص شده است. هرکدام هم برای اینکه قافیه را نبازند و در نزاع مسلح به چاقو یا سلاح گرم، جان سالم به در ببرند، از همراه بردن این ادوات جنگی هم عقب نمی‌مانند. هرکدام هم با خود فکر می‌کنند، وقت این است که طرف مقابل را سر جایش بنشانند و به خانه برگردند، اما غافل از اینکه آن میدان نبرد تبدیل به قتلگاه یکی از آنها می‌شود.

 قرار مرگبار در خیابان گلبرگ

بامداد بیست‌وششم مردادماه سال ۱۴۰۲ کارکنان یکی از بیمارستان‌های شرق تهران، مرگ مشکوک مرد جوانی را براثر ضربات چاقو روی تخت بخش اورژانس به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام کردند. تیم جنایی پس از قرار گرفتن در محل حادثه، با جسد مرد جوانی مواجه شدند که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته و به قتل رسیده بود. تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که مقتول، با پسر حدودا ۲۲ ساله‌ای به دلیل اختلافات شخصی قرار دعوا در خیابان گلبرگ گذاشته که تبدیل به نزاع دسته‌جمعی و منجر به قتل شده است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ماموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی، ابتدا مخفیگاه قاتل را شناسایی کنند و سپس برای دستگیری وی وارد عمل شوند.

نزاع مرگبار در مشهد

مدتی قبل نیرو‌های انتظامی مستقر در بیمارستان رضوی مشهد، قتل یک جوان را اعلام کردند. تیم جنایی در بررسی‌های بعدی متوجه شد که این فرد در شهرک نوید به قتل رسیده و با حضور ماموران در محل جنایت، تحقیقات از شاهدان محلی آغاز شد. براساس اظهارات شاهدان، مشخص شد که مقتول و قاتل در محل جنایت تنها بوده‌اند و از محلی دیگر، خود را به این نقطه رسانده‌اند. صدای فریاد‌ها و ناسزا‌های آنها، آرامش را از محله سلب کرده و این درگیری تا آنجا پیش رفته بود که ناگهان یکی از این افراد، چاقویی بیرون کشیده بود.

با مشخص شدن هویت مقتول، خانواده او در بیمارستان حاضر شدند و در برابر مقام قضایی، فردی را به‌عنوان مشکوک به دست داشتن در این جنایت معرفی کردند که با مقتول دارای خصومت شخصی قدیمی بود؛ تا جایی‌که از سال‌ها قبل به‌دلایل مختلف، مرتب با یکدیگر درگیر بودند و بار‌ها کارشان به پاسگاه و دستگاه قضایی کشیده بود. براساس اظهارات خانواده مقتول و استعلام انجام‌شده، مشخص شد که تمام اظهارات این خانواده صحت دارد و تحقیقات بعدی با توجه به سرنخ‌های به‌جامانده در صحنه جنایت نشان داد که فرد یاد شده، متهم اصلی پرونده است.

جنایت در قرار دعوای اصفهانی‌ها

رئیس‌پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان از دستگیری فردی که در شهرستان فلاورجان یک نوجوان ۱۷ساله را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، خبر داد. سرهنگ حسین تُرکیان در توضیح این خبر گفت: «طی تماس با فوریت‌های پلیسی مبنی بر یک مورد نزاع و درگیری منجر به فوت در شهرستان فلاورجان، کارآگاهان اداره مبارزه با جرائم جنایی و تیم بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند و مشخص شد یک نوجوان ۱۷ ساله طی نزاع، به علت اصابت چاقو به گردن و خونریزی شدید در حین انتقال به اورژانس بیمارستان فوت کرده است.

در واقع، قاتل و مقتول با یکدیگر درگیر شدند و قاتل، چاقویی از جیب خود بیرون آورده و به گلوی مقتول زده و متواری شده است.» رئیس‌پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان ادامه داد: «در این رابطه، با همکاری اداره تشخیص هویت پلیس آگاهی و تحقیق از شهود حاضر در صحنه هویت قاتل شناسایی و پس از هماهنگی با مرجع قضائی قاتل ۱۶ ساله در کمتر از یک ساعت در مخفیگاهش دستگیر شد.»

او خاطرنشان کرد: «قاتل دستگیرشده در تحقیقات کارآگاهان به ارتکاب قتل صورت گرفته اعتراف کرد و گفت، به‌خاطر اختلافات قبلی با مقتول قرار گذاشته و بعد از صحبت با هم درگیر شدیم و با چاقویی که از قبل تهیه کرده بودم به گردن او ضربه زدم و از محل متواری شدم.» سرهنگ ترکیان تصریح کرد: «با توجه به اعترافات متهم به قتل و کشف یک قبضه سلاح سرد از وی که با آن مرتکب قتل شده بود، پرونده در این رابطه تشکیل و به همراه متهم برای انجام اقدامات قانونی به مرجع قضائی تحویل داده شد.»

 قرار دعوا به‌خاطر دختر همسایه

پسری که جوان همسایه را در درگیری به‌خاطر یک دختر کشت، مدعی است در دفاع از خود و خانواده‌اش این کار را کرده است. متهم که مردی جوان به نام طاهر است، در جریان درگیری شدیدی که با پسر همسایه به نام آرمان داشت، او را به قتل رساند و بازداشت شد. او بعد از طی مراحل قانونی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و از خود، دفاع کرد. موضوع درگیری این دو جوان توسط همسایه‌ها به ماموران گزارش شد.

با حضور ماموران در محل مشخص شد، آرمان کشته شده است. به این‌ترتیب تحقیقات برای مشخص شدن علت قتل آغاز شد. شاهدان به پلیس گفتند ضارب، طاهر نام دارد و از مدتی قبل با آرمان مشکل داشته است. به این‌ترتیب طاهر بازداشت شد و به قتل پسر همسایه اعتراف کرد، اما مدعی شد برای نجات خودش و خانواده‌اش دست به قتل زده است. پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.

در جلسه رسیدگی، ابتدا پدر و مادر آرمان در جایگاه قرار گرفتند و خواستار مجازات قصاص برای متهم شدند. وقتی نوبت به طاهر رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: «من اتهام را قبول ندارم، چون به عمد کسی را نکشتم. مدتی قبل آرمان به من پیام داد و گفت مزاحم سیما نشوم. من اصلا نمی‌دانستم سیما کیست. به او گفتم چنین کسی را نمی‌شناسم و مزاحم دختری هم نشده‌ام، اما او دست‌بردار نبود و به طور مرتب به من می‌گفت مزاحم سیما می‌شوم. آخرین بار آن‌قدر مرا عصبانی کرد که در پیامک به او فحش دادم و گفتم دیگر با من تماس نگیرد.

چند دقیقه بعد آرمان مقابل در خانه آمد. برای اینکه با او درگیر نشوم، برادرم را جلوی در فرستادم. آرمان برادرم را با چاقو زد. وقتی برادرم وارد خانه شد، مادرم خیلی ترسید و خودش جلوی در رفت، اما آرمان مادرم را هم هل داد و به زمین انداخت. من هم خیلی عصبانی شدم و برای اینکه بیشتر از این به خانواده‌ام صدمه نزند جلو رفتم. چاقویی را که آرمان در دست داشت، گرفتم و یک ضربه بیشتر به او نزدم. قصد کشتن او را نداشتم و هدفم فقط این بود که از خودم و خانواده‌ام دفاع کنم.» متهم درباره اینکه پزشکی‌قانونی دو ضربه را روی بدن مقتول تایید کرده است، گفت: «من فقط یک ضربه زدم و زدن یک ضربه را قبول دارم.»

 قرار عشقی منحرف به قتل

رسیدگی به این پرونده از ظهر ۱۶ آبان‌ماه ۱۳۸۹ به دنبال کشته شدن پسر ۲۳ ساله‌ای به نام «بابک» مقابل یک باشگاه ورزشی در فاز سوم شهرک اندیشه شهریار در دستور‌کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد بابک از مدت‌ها پیش با پسر جوانی به نام «رضا» اختلاف داشته و بار‌ها از سوی او تهدید به مرگ شده بود؛ بدین ترتیب، تلاش برای ردیابی پسر فراری آغاز و او یک ماه بعد از جنایت بازداشت شد.

رضا در همان بازجویی ابتدایی به قتل رقیب عشقی‌اش اعتراف کرد و گفت: «او را به‌خاطر دختر مورد علاقه‌ام به نام «المیرا» کشتم.» رضا سپس پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من به دختر جوانی به نام المیرا دل بسته بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم، اما بابک هم که دوست قدیمی‌ام بود، با او ارتباط داشت. چند بار به بابک تذکر داده بودم مزاحم المیرا نشود، اما دست‌بردار نبود. صبح روز شانزدهم آبان، المیرا به دیدنم آمده بود که بابک با موبایل او تماس گرفت.

بابک وقتی فهمید المیرا پیش من است، به‌شدت عصبانی شد و از پشت گوشی تلفن ناسزا گفت. همان موقع المیرا از شدت ترس به خانه‌اش رفت و بابک هم چندین‌بار با موبایلم تماس گرفت، او مرا تهدید کرد و از من خواست برای تسویه‌حساب مقابل باشگاه بروم. من هم که می‌دانستم بابک قصد دعوا دارد، از سر خیابان، یک چاقو خریدم و به فاز سوم شهرک اندیشه رفتم. وقتی مقابل باشگاه رسیدم بابک ناغافل و از پشت سر به من حمله کرد. من هم برای دفاع از جانم چاقو کشیدم، اما واقعا قصد کشتن بابک را نداشتم و نمی‌دانم چاقو چطور به گردن او برخورد کرد. من با دیدن خون ترسیدم و فرار کردم.»

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: