زیسان: سریال مهیج جنایی دانمارکی «مرد شاه بلوطی /The Chestnut Man» نتفلیکس، تقریبا شبیه یک کتاب است و دلیلش این است که خود مجموعه اقتباسی از رمانی به همین نام از سورن اسوستروپ در سال ۲۰۱۸ است.
سورن اسوستروپ، نویسنده رمان «مرد شاه بلوطی»، خالق سریال «جرم /Forbrydelsen» و «کشتار/ The Killing» است. سریال با بهرهگیری از اتمسفر سرد و مرموز و دلگیر فیلمهای سینمای اسکاندیناوی، میکوشد یک قصه دراماتیزه پرافتوخیز و مخاطبپسند را روایت کند و همزمان از حالوهوای آشنای درامهای شخصیتمحور اروپایی دور نشود.
صبح یک روز در ماه اکتبر، جسد زن جوانی در زمین بازی در حومه آرام کپنهاگن پیدا میشود. یکی از دستان او جدا شده و بالای سرش، مجسمه بلوطی کوچکی از یک مرد، آویزان است. همه چیز خیلی دلهرهآور است، اما در ادامه، شرایط از این هم پیچیدهتر میشود. پلیس، شواهد و مدارک مرموزی درباره مرد بلوطی پیدا میکند که مربوط به دختری است که یک سال پیش ناپدید شده است. آن دختر، فرزند یک سیاستمدار مهم است.
دو کارآگاه فیلم نایا تولین با بازی دانیچا چورچیچ و مارک هس با بازی میکل بو فلسگورد هر دو انسانهایی درونگرا، شکستخورده و سرگرداناند، با زندگیهای خانوادگی بهاصطلاح روی هوا، که تروما و خاطرههایی تلخ را نیز از گذشتهای نهچنداندور با خود یدک میکشند و هنوز از آنها رهایی پیدا نکردهاند، کارآگاهانی که روی پرونده تحقیق مینمایند، بازی میکنند. اجساد و مردان بلوطی بیشتری در ادامه پیدا میشوند و این دو پلیس شروع به اتصال نقاط مشترک هر اتفاق میکنند تا راز قتلها را بفهمند.
این سریال کاملاً حال و هوای فیلمهای اروپایی را دارد و سعی بسیاری میکند تا که وارد آثار جنایی هالیوودی نشود و به سینمای منطقه خودش وفادار بماند. سردی و یخی این اثر یادآور خصیصهی بومی مردمان این کشور است که بهطور جدی روی سریال سایه افکنده و به خلق فضای تاریک «مرد شاه بلوطی» کمک به سزایی میکند. زخمهای کودکی، روابط والدین و فرزندان و کودکآزاری از جمله مفاهیم کلیدی این روایت دانمارکی هستند در این سریال نیز دیده میشود.
داستان در ظاهر، در قالب چند داستان موازی آغاز میشود که البته هر یک از آنها به خودی خود قابلیتهای بسیاری برای پرکشش بودن و همراهی برانگیز شدن دارند. همین ویژگی در مورد شخصیتها متنوع سریال و لایههای مختلف زندگی دورنی و بیرونیشان صادق است.
اصلیترین برگه برندهی «مرد شاه بلوطی» تعلیق آن است که بهطرزی ماهرانه و مرموزانه پیش میرود. ما در کل قسمتهای سریال «مرد شاه بلوطی» روی تعلیق و معمایی دراماتیک سوار شدهایم و حتی لحظهای نیست که از تاب آن بیفتیم.
اما ظرافت فیلمنامه آنجاست که تمام این مواد داستانی به شکلی متوازن و در قالب جریانی روان و مبتنی بر قاعده احتمال و ضرورت در هم تنیده میشوند و سرنوشت نهایی داستان را رقم میزنند.
از دیگر سو میتوان به این نکته اشاره کرد که تمام بذر داستانی و نشانهگذاریهای ریز و درشت در فیلمنامه در بزنگاههای درستی به ثمر مینشیند.
گرچه معمای تلخ و بیرحمی که در بطن ماجراها پنهان است، کمی سادهانگارانه در نظر گرفته شده، اما رویه هنرمندانه روایت، از جمله ظرافتهای بصری و بازی خوب بازیگران، ترکیبی ساخته که میتواند به راحتی مخاطب را اسیر قلاب خود کند.
این سریال کاملا لذت بخش است و در شش قسمت روایت میشود و توجهات زیادی را در نتفلیکس به سمت خود جلب کرده است. در این شش قسمتی که بیننده شاهد این اثر خواهد بود آنچنان نقطهی کوری در ذهناش باقی نخواهد ماند و بیشتر سوالات پاسخ داده خواهند شد.
این اثر پلیسی سرتاسر تعلیق و معما است و میداند که کجا داستانش را تمام کند، کجا به مخاطبش اطلاعات بدهد، کجا دادن اطلاعات را متوقف کند و در کدام قسمت نقطه عطفی کوبنده قرار دهد تا هیجانات بینندهاش را به سطح غیرقابل بازگشتی برساند.در کل «مرد شاه بلوطی» مثالی خوب از جنایت و معما است و تا مدتها همراهتان خواهد ماند.