زیسان: او معتقد بود اگر تایید صلاحیت شود، رای میآورد؛ چرا که ایدههای تحولآفرینی برای کشور دارد. معتقد است با راه و روش دولت شهید رئیسی ادامه پیدا کند. عحالا نیز که تایید صلاحیت شده، لیرضا زاکانی مصمم است تا آخر در صحنه انتخابات باقی بماند و به رویای خود برای ریاست بر پاستور جامه عمل بپوشاند.
به گزارش «زیسان»، زاکانی با سابقه سه دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس و یک دوره منتخب مردم قم بودن از مرداد ۱۴۰۰ ریاست شهرداری تهران را در اختیار دارد. او مدرک دکترای پزشکی هستهای دارد و در مقام یک سیاستمدار اصولگرا به اتخاذ مواضع نسبتا شدیداللحن در برابر منتقدان شناخته میشود.
زاکانی در جریان رسیدن به منصب ریاست شهرداری تهران مسیر نسبتا آسانی داشت، اما به نظظر میرسد این مسیر برای ریاست جمهوری بسیار دشوار و پیچیدهتر باشد. در راستای پرداختن به این موضوع در ادامه نوشته حاضر به بررسی نقاط قوت (پتانسیلها) و ضعف (محدودیتها)ی علیرضا زاکانی برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری چهاردهم پرداخته میشود.
۱- مهمترین ظرفیت یا به روایتی نقطه قوت زاکانی که میتواند به او برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری یاری برساند، قدرت سخنوری و توانایی بالای او در جدل است. به طور حتم در جریان مناظرههای انتخاباتی شهردار فعلی تهران میتواند از این توانمندی ویژه خود برای بر کرسی نشاندن مواضعاش بهره بگیرد.
۲- دومین نقطه قوت زاکانی تکیه و اشاره او به ادامه میراث دولت شهید ابراهیم رئیسی است. شهردار تهران قصد دارد خود را ادامه دهنده راه و مسلک دولت سیزدهم نشان دهد. با توجه به اینکه هیچ عضوی از کابینه دولت سیزدهم در میان نامزدهای تایید صلاحیت شده قرار ندارد، زاکانی تلاش دارد خود را به عنوان ادامهدهنده سیاستهای دولت قبل نشان دهد تا از این طریق سبد رای طرفداران شهید رئیسی را برای خود جلب کند. البته باید توجه داشت در این مسیر رقیب سرسخت زاکانی، سعید جلیلی است.
۳- سالها تجربه در پستهای مدیریتی و داشتن مسئولیتهای مختلف به علیرضا زاکانی این امکان را میدهد که خود را به عنوان نامزدی دارای برنامه و راهبرد ویژه برای ریاست بر پاستور معرفی کند.
۴- زاکانی به واسطه تجارب مدیریتی بالای خود در میان بخشی بزرگ از سیاستمداران نیز چهرهای شناخته شده و مقبول است. او از پیچ و خمهای سیاستورزی در ایران اطلاع دارد و بخشی از اصولگرایان نیز نسبت به او اقبالی ویژه دارند.
۱- زاکانی در درون جبهه اصولگرایان ۴ رقیب قدرتمند دارد. اینکه او نهایتا به عنوان نامزد مورد اجماع یا نخست جناح اصولگرا معرفی شود، بسیار بعید به نظر میرسد. به روایت شفافتر بهتر است اینگونه بیان شود که محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی از شانس بیشتری نسبت به زاکانی برای مورد اقبال گرفتن از سوی اصولگرایان برخوردارند.
۲- عملکرد زاکانی طی سه سال ریاست بر شهرداری تهران همواره با انتقاداتی از سوی رسانهها و ناظران سیاسی همراه بوده است. جنجالهای منصوب به انتصابات فامیلی و نیز مدیریت بنری پایتخت، از جمله انتقاداتی است که به شکل برجسته نسبت به او مطرح شده است. همچنین، در دو سال گذشته تهران چندان تغییر محسوسی به خود ندیده که بتوان از آن به عنوان یک برگ برنده برای زاکانی یاد کرد. همین موارد میتواند در جریان مناظرههای انتخاباتی به پاشنه آشیل او تبدیل شوند.
۳- رویکرد به شدت آشتیناپذیر زاکانی نسبت به منتقدان دیگر نقطه ضعف او است. شهردار تهران کوچکترین انتقادات را با شدیداللحنترین شکل ممکن پاسخ داده است. همین امر کارنامه مدیریتی او را تا حدود زیادی زیر سوال برده و نمیتوان این مورد را نادیده گرفت.
۴- همانگونه که از جناح فکری و سیاسی زاکانی بر میآید، او به شدت غرب، ضد برجام و ضد تغییر وضع موجود است. این رویکرد او با توجه به خواست عمومی اکثریت جامعه برای اصلاح امور در حوزههای مهم اقتصاد و سیاست خارجی، نمیتواند گفتمانی جذاب را به جامعه عرضه کند. به روایت شفافتر گفتمان زاکانی کمترین میزان سنخیت و مقبولیت را در میان شهروندان ایرانی دارد. اگر هم طیفی گفتمان او را مقبول بدانند، احتمالا انتخابشان افرادی همچون محمد باقر قالیباف و جلیلی است.
مجموع تفاسیر ارائه شده نشان میدهد حداقل در شرایط فعلی، زاکانی از شانس اندکی برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری و کسب آرای مردم برخوردار است. در جناح رقیب، مسعود پزشکیان به سرعت در حال جلب آرای عمومی است و در جناح خودی نیز به نظر میرسد زاکانی انتخاب اول نیست.