زیسان: محمد باقر قالیباف در شصت و سومین سال زندگیاش مسیری پر چالش برای رسیدن به ریاست پاستور دارد. بر کسی پوشیده نیست که او تا چه اندازه رویای ریاست جمهوری را داشته و دارد، اما این امر شاید با وجود نبود چهرههای درجه یک سیاسی کشور در میان ۶ نامزد تایید صلاحیت شده چندان آسان محقق نمیشود.
به گزارش «زیسان»، قالیباف با پدری اصالتا کُرد زبان و مادری فارس زیان، سال ۱۳۴۰ در شهر طرقبه زاده شد. او از ۱۶ سالگی فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بعد از پیروزی انقلاب با حضور در جبهه، مدارج ترقی نظامی را خیلی سریع طی کرد.
او بعد از دوران جنگ نیز نشان داد که نمیخواهد تنها در مقام یک نظامی باقی بماند و رفته رفته به سوی مدیریت شهری و عرصه سیاست اجرایی گام برداشت. ریاست بر مجلس شورای اسلامی مهمترین منصبی است که محمد باقر قالیباف به آن رسیده است. حالا او برای تحقق رویای دیرینه خود، یعنی ریاست بر پاستور ظرفیتها و موانع ویژهای دارد که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
۱- مهمترین نقطه قوت قالیباف سابقه طولانی او در امور اجرایی و مناصب سیاسی و نظامی کشور در ردههای بالا است. قالیباف با مدرک دکتری جغرافیای سیاسی، علاوه بر مناصب نظامی در حوزه مدیریت اقتصاد و شهری نیز سابقه دارد. فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و شهردار تهران و ریاست مجلس مهمترین مناصبی هستند که انباشتی از تجربه مدیریتی را برای او ایجاد کردهاند.
۲- در میان ۶ نامزد تایید صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، محمد باقر قالیباف بیش از سایر کاندیداها در میان عموم مردم شناخته شده است؛ لذا میتوان در نقطه صفر قالیباف را یک گام جلوتر از رقیایش تصور کرد.
۳- نگاه مثبت طیف اعتدالیون و میانهورها به محمد باقر قالیباف نسبت به سایر رقبای اصولگرا، دیگر نقطه قوت او است. هر چند در اصولگرا بودن قالیباف تردیدی وجود ندارد، اما او در سالهای اخیر با اتخاذ رویکردی عقلانی توانسته خود را از طیف تندروها جدا کند. همین امر موجب شده که بخشی بزرگ از اعتدالگراها ریاست جمهوری او را به افرادی همچون جلیلی و زاکانی ترجیح دهند.
۴- قالیباف طی بیش از دو دهه گذشته رابطه حسنهای با طیف تکنوکرات و فعالان اقتصادی کشور داشته است. در واقع بازاریان ریاست جمهوری شخصی همچون قالیباف را به افرادی همچون جلیلی و... ترجیح میدهند.
۵- محمد باقر قالیباف به واسطه سالها حضور در مناسب ارشد مدیریتی کشور در میان بخشی از سیاسیون نفوذ و جایگاه ویژهای دارد. هم اکنون برخی از نمایندگان مجلس به قالیباف نزدیک هستند که این خود میتواند در شهرهای مختلف به افزایش آرایش کمک برساند.
۱- شاید برجستهترین نقظه ضعف قالیباف داشتن رقبای سرسخت درون جناحی است. او اصولگراست و در میان نامزدهای تایید صلاحیت شده، ۴ نفر دیگر نیز اصولگرا هستند. در این بین مصطفی پورمحمدی تا حدود زیادی در بسیاری از حوزهها رویکردی نزدیک به او دارد. جلیلی، زاکانی و قاضیزاده هاشمی نیز پایگاه رای مشترکی با او دارند. به نظر میرسد قالیباف حداقل در دور اول انتخابات نامزد مورد اجماع جناح محافظهکار نیست.
۲- قالیباف در عرصه انتخابات ریاست جمهوری کارنامه ناموفقی دارد. او در سال ۸۴ نفر چهارم شد و در سال ۱۳۹۲ نفر دوم. شکست در دو انتخابات قبلی میتواند کارنامهای منفی برای او باشد. سابقه نشان داده که مردم پای صندوق رای به نامزدهایی که سابقه شکست دارند، چندان روی خوش نشان نمیدهند.
۳- هر چند تا کنون هیچ اتهام مالیای علیه محمد باقر قالیباف اثبات نشده و نسبتا کارنامه شفافی در این زمینه دارد، اما طی سالهای اخیر همواره برخی حملات در فضای مجازی و رسانهها علیه او وجود داشته است. برای نمونه ماجرای سیسمونی گیت یا اتهام تراکم فروشی در دوران ریاست قالیباف بر شهرداری تهران در سالهای اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده است.
۴- نداشتن پایگاه رای مشخص در درون جامعه یکی از بزرگترین نقاط ضعف محمد باقر قالیباف است. قالیباف با وجود شناخته شده بودن، جامعه رای مشخصی ندارد. برای نمونه نمیتوان گفت که پایگاه رای او از میان طبقات پایین است یا متوسط و بالا.
۵- در جریان مناظرههای زنده تلویزیونی در دو دور گذشته ریاست جمهوری (۸۴ و ۹۲) که محمد باقر قالیباف حضور داشت، او نتوانست چندان کارنامه درخشانی از خود بر جای بگذارد. برای نمونه در سال ۹۲ حسن روحانی با نطق و سخنوری خاص خود، قالیباف را کیش و مات کرد. در انتخابات اخیر نیز شاید همین موضوع مجددا تکرار شود.