زیسان: یوهان اشترویس، دریانورد بخت برگشته هلندی در عصر حکومت شاه سلیمان صفوی (اسفند ۱۰۲۶ – ۸ مرداد ۱۰۷۳ خورشیدی/ فوریه ۱۶۴۸ – ۲۹ ژوئیه ۱۶۹۴ میلادی) به عنوان برده وارد ایران میشود.
در ادامه روایت جالب اشترویس از خواجهها و زنان را میخوانید:
«مردان ایرانی مخصوصاً اعضای طبقات بالای جامعه، عموماً شهوتراناند، اما به هیچ وجه بی عفتی زنان را تحمل نمیکنند و از آنها توقع دارند پاک دامن و وفادار باشند. زنان خوش نامی که به صداقت شهرت دارند بدنشان را با پارچههای ابریشمی و کتانی میپوشانند و فقط چشمها و صورتشان دیده شود. اگر زنی با سر برهنه از خانه خارج شود، معمولاً روسپی تلقی میشود.
وقتی مردی به خانه وارد شود زنها فوراً به اتاقی میروند و درب را میبندند تا دیده نشوند البته بردهها علیرغم تمام تلاشهای اربابشان برای مطیع کردن آنها اغلب فرصتهایی به دست میآورند تا به تختخواب ارباب تجاوز کنند. پادشاه و اشراف ایرانی با اخته کردن بردهها، از دست درازیهای آنها جلوگیری میکنند بردهها را معمولاً زمانی که جواناند اخته میکنند. این کار را ماهرانه انجام میدهند.
خواجهها به دلیل روش تربیتشان و همین طور به دلیل این که فقط ثلث کسانی که اخته میشوند زنده میمانند بیش از سایر بردهها ارزش دارند قیمت گزاف خواجهها یکی از دلایلی است که باعث میشود مردم عادی نتوانند خواجه خریداری کنند. البته اگر خواجهها رشد کنند بسیار چاق و تنبل میشوند و برای کار مناسب نیستند، چون برده زن در ایران به ندرت یافت میشود.
مردها اغلب از زنان طبقه بازرگان و شهروندان تمتع میگیرند و فقط اگر بی قید و بند باشند در مواقعی به خودشان اجازه میدهند تا از لذت نامشروع رابطه با بردگان زن نیز بهرهمند شوند، اما این کار با گذر زمان به بهای زندگیشان تمام میشود.»
یوهان اشترویس در ۱۶۲۸ م / ۱۰۳۸-۱۰۳۷ ق یا ۱۶۲۹ م / ۱۰۳۹-۱۰۳۸ ق در روستایی به نام رومر در نزدیکی آمستردام هلند متولد شد. او روایتی جالب از تفاوت رفتار ایرانیان در قیاس با ترکها و سایر ملل با بردگان را نقل میکند.
به گزارش «زیسان»، او پس از چند مرحله گشت و گذار در شرق آسیا، مدیترانه، اروپا و شمال آفریقا، از بد روزگار در جریان سکونت در روسیه تزاری، با شورش قزاقها مواجه شد. او و همراهانش برای فرار از دست شورشیان از آستراخان فرار و رهسپار ایران شدند که در میانه راه از سوی تاتارها به اسارت در آمدند.
تاتارها اشترویس را به بازرگان ایرانی به نام حاجی محمد صالح فروختند. این بازرگان نیز در سال ۱۶۷۰ این دریانورد هلندی را به عنوان برده به تاجر ثروتمند دیگری به نام حاجی بایران علی از اهالی دربند میفروشد. اشترویس در جریان اقامت در ایران اطلاعات ارزشمندی را از ایران آن دوران (عصر شاه سلیمان صفوی) ارائه میدهد.
گزارشهایش در مورد خودکشی، قتل، اعدام، روسپیگری، دزید، راهزنی و رباخواری و... تصویری گویا از مسائل ایران آن دوران به خصوص در شهرهای شماخی و دربند است. البته اشتروس توصیفی جالب و خواندنی را از شمال تا جنوب ایران -از اردبیل تا گمبرون (بندرعباس) - ارائه میدهد.
نکته قابل توجه روایتهای این هلندی بخت برگشته این است که او به عنوان برده در ایران حضور داشته و هیچگونه فرصتی برای ارتباط با اصحاب قدرت نداشته است. روایت او تصویری واقعی از بطن جامعه ایران حدود ۴۰۰ سال قبل است.
برای خواندن بخشهای دیگر از خاطرات یوهان اشترویس هلندی و دیگر مطالب تاریخی جذاب میتوانید به لینک مقابل «تاریخ» زیسان مراجعه کنید.