چرا نتانیاهو با آتش‌بس در غزه مخالف است؟

چرا نتانیاهو با آتش‌بس در غزه مخالف است؟
آنچه در این میان به عنوان یک علامت سوال بزرگ در اذهان عمومی و حتی در ذهن نخبگان نقش خواهد بست، این است که چرا نتانیاهو با وجود آنکه حماس پیش‌نویس آتش‌بس را قبول کرده بود باز هم بر ادامه حملات نظامی در رفح تاکید دارد؟ پاسخ به این سوال شامل یک‌سری مولفه‌های داخلی و خارجی است که باید در داخل دالان‌های پیچیده سیاست و امنیت به دنبال آن بگردیم.
کد خبر: ۲۰۳۶۴
|
۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۲

زی‌سان: یک هفته از صدور اعلامیه‌های فیزیکی و رسانه‌ای اسرائیل مبنی بر تخلیه ساکنان رفح و حرکت آنها به سمت مرز‌های شمالی می‌گذرد و درست در دوشنبه هفته گذشته خیل عظیمی از ساکنان رفح برای در امان ماندن از حملات هوایی اسرائیل مجبور به جابه‌جایی در داخل این منطقه واقع در جنوب غزه شدند و حالا تمام تحلیل‌هایی که حین و حتی قبل از ستون‌کشی ارتش رژیم اسرائیل در غزه از سوی مفسران و تحلیلگران مطرح شده بود به حاشیه رانده شده، یا روی آن خط بطلان کشیده شده است. 

اگر تنها ۷ روز به عقب بازگردیم، می‌بینیم که هزاران نفر از محله‌های شرقی رفح در جنوب غزه خارج شدند سپس حماس شرایط آتش‌بس پیشنهادی میانجی‌گران را پذیرفت و ساعاتی بعد هم اسرائیل اعلام کرد که در دور جدیدی از مذاکرات آتش‌بس شرکت خواهد کرد، اما از نظر آنها شرایط توافق مورد قبول کابینه نبوده و در اینجا بود که سرانجام ارتش اسرائیل پس از حملات هوایی شبانه‌روزی خود به غزه، سه‌شنبه ستونی از تانک‌ها و خودرو‌های زرهی را برای تصرف گذرگاه مرزی رفح با مصر روانه این منطقه کرد.

قاطبه کارشناسان سیاسی و نظامی بر این عقیده هستند که این اقدام ارتش اسرائیل در حقیقت باید «به صدا درآمدن ناقوس جنگ» قلمداد شود و طیفی دیگر هم اعتقاد دارند که روند کنونی میدانی در رفح در حقیقت ادامه همان عملیات‌های اخیر ارتش اسرائیل در غزه است که نباید چندان آن را یک اتفاق جدید دانست!

در این خصوص گاردین به این نکته اشاره می‌کند که اساساً هر گونه کنترل مرزی بر گذرگاه رفح یک هدف استراتژیک مهم برای اسرائیل محسوب می‌شود و تصرف آن به اسرائیل اجازه می‌دهد تا نقطه کلیدی ورودی و خروجی با مصر را کنترل کند. این روزنامه انگلیسی در گزارش خود نوشته که مقامات نظامی اسرائیل جدول زمانی برای عملیات خود در رفح تعیین نکرده‌اند، اما ممکن است نخواهند به زودی این گذرگاه را واگذار کنند؛ چراکه به‌زعم اسرائیل حضور ارتش در این منطقه می‌تواند اشراف میدانی و اطلاعاتی آنها بر این گذرگاه را دوچندان و اجازه کنترل کاروان‌های کمک‌رسانی را به آنها می‌دهد. 

همچنین «مت ناشد»، تحلیلگر الجزیره در این خصوص نوشته است که بمباران رفح توسط اسرائیل در ظاهر برای هدف قرار دادن محل اختفای عناصر یا رهبران حماس انجام می‌شود تا در نهایت به‌زعم اسرائیل، انحلال گردان‌های حماس محقق شود، اما در این میان جامعه اطلاعاتی اسرائیل به دست گرفتن کنترل گذرگاه رفح را یک هدف مهم برای خود می‌دانند چراکه اسرائیل حماس را متهم می‌کند که از این معبر تسلیحات و مهمات وارد غزه می‌کنند و حتی آنها یکی از دلایل طولانی شدن جنگ فعلی را همین گزینه می‌دانند. 

این در حالی است که گروه‌های بشردوستانه به سرعت به این موضوع اشاره کرده‌اند که بسته شدن گذرگاه رفح، عواقب فاجعه‌باری برای بیش از یک میلیون فلسطینی ساکن رفح خواهد داشت که اکثریت آنها حالا آواره شده‌اند. در این راستا، روزنامه گاردین در گزارش اخیر خود نوشته است: «مقامات گروه‌های بشردوستانه هشدار داده‌اند که اگر حمله به رفح انجام شود، پیامد‌های آن فاجعه‌آمیز خواهد بود و آمریکا هم صراحتاً اعلام کرده که با چنین اقداماتی از سوی اسرائیل مخالف است؛ بنابراین عواقب دیپلماتیک این اقدام احتمالی اسرائیل چشمگیر خواهد بود».

گاردین در این میان به این نکته اشاره می‌کند که «اسرائیل با صدور هشدار‌هایی خواستار تخلیه مناطقی در شمال غزه است، جایی که پیش‌تر نیرو‌های اسرائیل حملات نظامی مکرری را در آنجا انجام داده‌اند. البته این اولین بار نیست که نیرو‌های اسرائیلی مجبور شده‌اند به بخشی‌هایی بازگردند که پیش‌تر با نیرو‌های حماس درگیر شده بودند، اما نکته این است که حذف حماس در غزه به عنوان هدف اصلی اسرائیل تا چه حد برای نیرو‌های ارتش آن دشوار بوده و همچنان هم دشوار خواهد بود».

پیشروی تا آخرین نفس؟

آنچه در این میان به عنوان یک علامت سوال بزرگ در اذهان عمومی و حتی در ذهن نخبگان نقش خواهد بست، این است که چرا نتانیاهو با وجود آنکه حماس پیش‌نویس آتش‌بس را قبول کرده بود باز هم بر ادامه حملات نظامی در رفح تاکید دارد؟ پاسخ به این سوال شامل یک‌سری مولفه‌های داخلی و خارجی است که باید در داخل دالان‌های پیچیده سیاست و امنیت به دنبال آن بگردیم.

دلیل اول به وضعیت داخلی نتانیاهو برمی‌گردد. توجه داشته باشید که کابینه فعلی اسرائیل در اصل یک کابینه ائتلافی است و نتانیاهو به عنوان رهبر حزب لیکود نتوانست به صورت تک‌حزبی کابینه را تشکیل دهد و در نهایت مجبور شد تا برای خروج از بن‌بست سیاسی به کسانی مانند ایتمار بن‌گویر و بتسلئیل اسموتریچ به عنوان وزرای امنیت داخلی و دارایی روی بیاورد و در نهایت آنها را شریک سیاسی خود در قدرت خطاب کند.

ورود این دو نفر به کابینه اسرائیل باعث شده تا نتانیاهو به عنوان یک مُهره افراطی در ساختار سیاسی اسرائیل در کنار دو شخصیتی قرار بگیرد که از ایدئولوژی افراط‌گرایانه مذهبی پیروی می‌کنند و پیوند این دو طیف که آبشخور آنها مشترک به حساب می‌آید حالا نوعی از بحران را رقم زده که هیچ‌کس دست‌کم قادر نیست آن را در کوتاه‌مدت حل‌وفصل کند. این نمای کلی به ما می‌فهماند که نتانیاهو در تصمیم‌گیری تنها نیست و عملاً طیف تندرو‌های مذهبی همچنان سایه خود را بر سر وی انداخته‌اند و او هم به خوبی می‌داند که اگر از دایره سیاست و ایدئولوژی آنها عدول کند بدون شک سقوط سیاسی را تجربه خواهد کرد.

اما دلیل دوم که به نوعی از بطن علت اول ساطع می‌شود این است که نتانیاهو می‌داند اگر «آتش‌بس دائمی» درخصوص پرونده غزه و بعد رفح برقرار شود و نظامیان وی به عقب برگردند باید حیات سیاسی خود را در نقطه پایان ببیند و با سیاست خداحافظی کند. او در این راستا علاوه بر آنکه جنگ و ادامه آن را مهم‌ترین و تنها راه برای ابقا در قدرت می‌داند، سعی می‌کند با مواضع حماسی و احساسی به نوعی عواطف ساکنان اراضی اشغالی را برانگیزد.

 به عنوان مثال، نتانیاهو اخیراً پس از مواضعی که بایدن در قبال توقف صادرات تسلیحات به اسرائیل اتخاذ کرد، گفت که «در تنهایی مطلق و با ناخن‌هایمان به جنگ ادامه می‌دهیم» تا از این طریق نوعی از دیپلماسی عمومی را در داخل و خارج به نفع خود به راه بیندازد و مطابق گذشته یک مظلوم‌نمایی سیاسی- اجتماعی را عیان کند.

در این مسیر باید به دلیل سوم هم اشاره شود و آن محاکمه نتانیاهو است. بیش از دو ماه پیش منابع خبری در اسرائیل اعلام کردند که «بوآز بن زور»، وکیل شخصی بنیامین نتانیاهو در مهم‌ترین پرونده فساد وی موسوم به پرونده ۴۰۰۰ از وکالت خود استعفا کرده است. چندی بعد هم اعلام شد که آمیت حداد، وکیل نتانیاهو در پرونده‌های موسوم به ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ احتمالاً مسئولیت دفاع از وی در پرونده ۴۰۰۰ را نیز به عهده خواهد گرفت. این در حالی است که نتانیاهو با سه پرونده بزرگ کلاهبرداری و رشوه‌خواری روبه‌رو است که در رسانه‌ها به پرونده‌های ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ مشهور شده است. 

پیش از این چند جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده‌ها برگزار شده بود، اما تنها موضوعی که اکنون مانع از محاکمه نتانیاهو شده، مصونیت سیاسی وی به عنوان نخست‌وزیر است. به همین دلیل اگر همین امروز قرار باشد، وی از قدرت کنار برود بدون شک این پرونده‌ها به جریان خواهد افتاد و بر همین اساس که در طول بیش از ۷ ماه اخیر که جنگ در غزه میان اسرائیل و حماس جریان دارد به هیچ وجه خبری از «آتش‌بس دائمی» در متون و حتی اخبار منتشر شده از سوی رسانه‌های اسرائیل به چشم نمی‌خورد؛ چراکه از نظر نتانیاهو آتش‌بس دائمی در حقیقت به معنای بایکوت شدن وی از عالم سیاست و به جریان افتادن روند محاکمه وی خواهد بود.

دلیل چهارم محاصره سیاسی- حقوقی نتانیاهو و تیم وی به‌خصوص یوآو گالانت، وزیر جنگ و کسانی مانند هرتزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش ارتش و حتی یسرائیل کاتز، وزیر خارجه اسرائیل است. در فاز سیاسی علاوه بر اعتراضات در خارج و داخل اسرائیل باید توجه داشت که نتانیاهو خود را در محاصره رقبای سیاسی‌اش می‌بیند. به عنوان مثال یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل روز یک‌شنبه خواستار سرنگونی کابینه بنیامین نتانیاهو شد و تاکید کرد که درحال حاضر تنها چیزی که اسرائیل به آن نیاز دارد، کنار رفتن نتانیاهو از قدرت است.

از سوی دیگر آویگدور لیبرمن، رئیس حزب «یسرائیل بیتنو» که در گذشته هم با نتانیاهو در کابینه اسرائیل مشارکت داشته است، اخیراً در مورد انتقاد وزرای نتانیاهو از آمریکا در قبال توقف در ارسال تسلیحات به اسرائیل صراحتاً به تمامی آنها انتقاد کرد و خواستار سکوت نتانیاهو و مابقی شد. لیبرمن حتی در هفته‌های اخیر خواهان برکناری نتانیاهو شده بود. 

در سوی دیگر بنی گانتس، وزیر جنگ سابق و عضو پیشین کابینه جنگ تحت رهبری نتانیاهو هم دقیقاً چندین بار خواستار برکناری وی شد و نکته اینجاست که بنی گانتس تنها سیاستمداری در اسرائیل است که به دعوت دولت بایدن وارد خاک آمریکا شد و در این راستا هیچ هماهنگی از سوی او با نتانیاهو صورت نگرفت که نشان از اهمیت وی برای واشنگتن در اتمسفر سیاسی اسرائیل دارد.

در محور حقوقی هم باید متوجه بود که فعل و انفعالات زیادی درحال رخ دادن است. به عنوان مثال، روز یک‌شنبه وزارت خارجه مصر در بیانیه‌ای اعلام کرد که این کشور رسماً قصد دارد به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) به دلیل جنایت نسل‌کشی در نوار غزه بپیوندد که البته ترکیه هم اخیراً ادعای مشابهی در این خصوص مطرح کرده بود. از سوی دیگر ممکن است به دلیل شروع حملات هوایی و پیشروی زمینی ارتش اسرائیل در رفح طی روز‌های آینده، دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) هم اقداماتی را علیه آمران این حملات و جنایات جنگی انجام دهد و حتی صدور حکم بازداشت نتانیاهو و مابقی کابینه وی را صادر کند؛ لذا او در محور حقوقی و سیاسی هم در داخل و هم در خارج زیر ضرب قرار دارد. 

این در حالی است که رسانه‌های اسرائیل و ایالات‌متحده سعی دارند در این فضا به گونه‌ای عمل کنند که به افکار عمومی این حس را القا کنند که مذاکرات آتش‌بس هنوز هم زنده است و هر لحظه ممکن است یک توافق جدید با ابعاد مورد نظر اسرائیل اجرایی شود؛ اما به نظر می‌رسد پیشروی نظامی در رفح پیام دیگری را مخابره می‌کند!

منبع: روزنامه سازندگی

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: