ماجرای پر فراز و نشیب زندگی بریژیت مکرون، معلم مدرسهای که به بانوی اول کشورش تبدیل شد و چگونگی ملاقات او با رئیس جمهور فرانسه قرار است در یک سریال تلویزیونی فرانسوی بازگو شود.
شرکت تولید و پخش گومون که سریال موفق لوپن (Lupin) در ژانر دلهرهآور معمایی را منتشر کرده به تازگی اعلام کرد که در حال ساخت سریالی با عنوان بریژیت، زنی آزاد (Brigitte, A Free Woman) است.
خانم مکرون ۷۱ ساله با نام اصلی بریژیت تروگنو اولین بار زمانی همسر فعلیاش، امانوئل مکرون را دید که در دبیرستان رئیس جمهور فعلی فرانسه تدریس میکرد. گفته میشود قسمت اول این سریال، مستند این دیدار است.
مکرون در نوجوانی در کارگاه تئاتری که معلم نمایشنامهاش در دبیرستان برگزار کرده بود
بندیکت چارلز، نویسنده، به فیگارو گفت: «بریژیت مکرون شخصیت جذابی دارد و ما میخواهیم با این سریال به شیوهای رمانتیک و تقریباً ملودراماتیک برخورد کنیم.»
مکرونها که ۲۴ سال فاصله سنی دارند، در سال ۲۰۰۷ ازدواج کردند و امانوئل به جوانترین رئیسجمهور فرانسه تبدیل شد.
بازیگران این سریال تلویزیونی هنوز مشخص نشدهاند، اما میدانیم که این مجموعه قرار است بیش از ۶ قسمت ۴۵ دقیقهای باشد و توسط خانم چارلز و الیویه پوپونو نوشته شود.
رئیس جمهور فعلی فرانسه تنها ۱۵ سال داشت که با مادام اوزیر (نام خانوادگی همسر سابق خانم مکرون)، معلم نمایشانهاش که ۲۴ سال از او بزرگتر بود، در کالجی در آمین در شمال فرانسه دیدار کرد. بریژیت که دختر بزرگش، لارنس، همکلاسی مکرون بود شیفته «هوش استثنائی» او شد.
اولین نشانهای که باعث شد سایر دانشآموزان متوجه شوند رابطه ایندو نفر چیزی بیش از یک رابطه آکادمیک است، در جشن اختتامیه یک نمایش در رستورانی محلی رخ داد، زمانی که یکی از همدورهایها آنچه از این دو دید را «لحظاتی پرمهر» توصیف کرد.
داستان عاشقانه آنها در شهر پیچید و رسوایی به بار آورد. درنتیجه والدین مکرون او را به پاریس فرستادند تا به مدرسه دیگری برود، اما علاقه او به معلمش از بین نرفت.
تیفین اوزیر، دختر بریژیت، که تنها شش سال از ناپدریاش کوچکتر است، اخیراً فاش کرد که او و دو خواهر و برادر بزرگترش چه احساسی داشتند، هنگامی که مکرون ۱۷ ساله در آن زمان اعلام کرد میخواهد با مادرشان که در آن زمان ۴۲ ساله بود ازدواج کند.
بریژیت مکرون و دخترش تیفین اوزیر
اوزیر در مصاحبه با پاری مچ فاش کرد که چگونه او و خانوادهاش با حملات، پشتسرگوییها و قضاوتهای فراوان روبهرو شدند، زیرا در شهر کوچکی زندگی میکردند که همه خبرها خیلی زود در آن میپیچید.
منبع: روزیاتو