یکی از پروندههایی که در سال ۱۴۰۲ و پس از ۵سال کش و قوس قضایی منتهی به صدور حکم قطعی قصاص شد مربوط به مرد متاهلی بود که پس از ۱۰ سال رابطه پنهانی با دختر عمویش وی را کشته و جسد او را سر به نیست کرده بود.
رسیدگی به این پرونده از ۱۶ بهمن ماه سال ۹۷ و با ناپدید شدن زن جوانی به نام فرناز که به تنهایی در خانهای در خیابان هاشمی تهران زندگی میکرد آغاز شد. در بررسیهای اولیه پلیسی روشن شد وی با پسرعموی ۴۲ساله اش به نام داوود که متاهل و صاحب فرزند است در ارتباط پنهانی بوده است.
با افشای این ماجرا مرد متاهل به عنوان متهم دستگیر شد.
وی سعی داشت خودش را بی اطلاع از مرگ دختر عمو یش نشان دهد، اما در در بازجوییهای بعدی اعتراف کرد از ۱۰ سال قبل فرناز را به عنوان زن دوم صیغه کرده و بدون اطلاع خانواده اش با او زندگی پنهانی داشته است.
این مرد در بازجوییهای بعدی به اختلاف با فرناز و قتل وی اعتراف کرد و گفت: در رودهن با او درگیر شده، او را کشته و پس از تکه تکه کردن جسدش آنها را در چند سطح زباله انداخته است.
در حالی که پلیس هرگز نتوانست اثری از بقایای جسد به دست بیاورد، داوود در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران چندبار پای میز محاکمه ایستاد و هربار ادعای جدیدی را مطرح کرد.
این در حالی بود که پیدا شدن قطرات خون در ماشین داوود نشان میداد او قاتل است.
این مرد در دادگاه گفت: اگرچه زن و بچه داشتم، اما عاشق فرناز بودم. به همین خاطر پنهانی او را صیغه کردم و به خانه مجردی او رفت و آمد داشتم. من تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده بودم. اما با تشویقهای فرناز درسم را ادامه دادم و لیسانس حقوق گرفتم. او هم مشغول گرفتن پایان نامه فوق لیسانسش بود. با میخواستیم باهم دفتر وکالت بزنیم و آنجا کار کنیم. او، اما یکباره ناپدید شد.
متهم در جلسات دادگاه سعی داشت خودش را بی گناه نشان دهد، اما قضات دادگاه، سرانجام با توجه به مدرکهای موجود در پرونده داوود را به قصاص محکوم کردند. با اعتراض وی به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات عالی رتبه بعد از بررسی موشکافانه پرونده، حکم قصاص وی را تایید کردند تا وی در برابر حکم قطعی قصاص قرار بگیرد.