رازگشایی از قتل زن سالخورده؛ یک قدم مانده به تشییع جنازه

رازگشایی از قتل زن سالخورده؛ یک قدم مانده به تشییع جنازه
زوج سرایدار با انگیزه سرقت پول و طلا‌های پیرزن، او را در شرق تهران به قتل رساندند
کد خبر: ۷۸۰۹
|
۰۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶

‌اول بهمن ماه امسال فرزندان زن ۶۳ ساله‌ای به‌نام مهری با مراجعه به کلانتری تهران نو ادعای عجیبی مطرح کردند. فرزند ارشد مهری در توضیح به ماموران پلیس گفت: «مادر ما صبح امروز فوت کرد. او سابقه بیماری قلبی داشت و خواهران من هر روز به او سر می‌زدند یا لااقل تلفنی حال او را می‌پرسیدند.

یکی از خواهرانم قرار بود صبح امروز برای مادرم نان تازه بخرد و با هم صبحانه بخورند، اما وقتی به خانه مادرم رسید، چندین بار زنگ در واحد مسکونی او را زد که مادرم جواب نداد. همه ما کلید آپارتمان مادرم را داشتیم و خواهرم به ناچار برای باز کردن در از کلید خودش استفاده کرد. وقتی داخل رفت دیده بود که مادرم در رختخوابش خوابیده، اما صورتش کبود است.»

این مرد در ادامه گفت: «خواهرم سراسیمه با ما تماس گرفت و گفت حال مامان بد شده است. به او گفتیم با اورژانس تماس بگیرد، اما چون مضطرب بود و می‌خواست زودتر مادرم را نزد پزشک برساند گفت که خودم او را به درمانگاه می‌برم و با کمک همسایه مادرم را به ماشین خودش منتقل کرده و به درمانگاه سر خیابان برده بود.

حدود یک ساعت بعد من و برادرم و خواهر دیگرمان بالای سر مادرم رسیدیم، اما پزشک گفت که مادرم قبل از مراجعه به درمانگاه به علت سکته قلبی فوت کرده است. بعد هم پزشک درمانگاه جواز دفن را صادر کرده و مادرم به سردخانه بهشت زهرا منتقل شد و قرار است فردا تشییع شود.» در حالی که تنها چند ساعت تا تشییع جنازه پیرزن باقی‌مانده بود، فرزندان او از اتفاقی با خبر شدند که سرنخ رازگشایی از یک جنایت بود.

 گم شدن طلا‌های پیرزن 

فرزند ارشد مهری در ادامه به پلیس گفت: «مادرم مقداری طلا و ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد در خانه داشت که همیشه به ما سفارش می‌کرد اگر دچار مریضی یا مرگ شد برای خرج و مخارجش از آن استفاده کنیم. ما هم وقتی مادرم به سردخانه منتقل شد در تکاپوی تهیه تدارکات مراسم تدفین او بودیم.

برای همین سراغ طلا‌ها رفتیم، اما خانه او را هر قدر زیر و رو کردیم خبری از پول و طلا‌ها نبود. خواهرم می‌گوید که مادرم چندین‌بار به او جای طلا‌ها را نشان داده حتی روز قبل از فوت مادرم هم آن را دیده است. برای همین ما اطمینان داریم که طلا‌ها سرقت شده و همین کافی است که به نحوه مرگ مادرم هم مشکوک شویم.»

با اعلام این شکایت، مراتب موضوع به محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک قتل پایتخت مخابره شد. بازپرس جنایی بلافاصله دستور انتقال جسد از بهشت زهرا به سردخانه پزشکی قانونی را صادر کرد تا در بررسی‌های لازم علت تامه فوت مشخص شود. بعد از انجام معاینات دقیق در نظریه پزشکی قانونی علت مرگ مهری خفگی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام شد و به این ترتیب رسیدگی به پرونده وارد فاز جنایی شد.

ناپدید شدن زوج سرایدار 

تحقیقات جنایی برای رازگشایی از این ماجرا کلید خورد و مشخص شد زوج جوانی که سرایدار ساختمان محل سکونت مهری بودند درست از روز مرگ او ناپدید شده‌اند. یکی از همسایه‌ها در تحقیقات به ماموران گفت که ساعت ۵ صبح روز حادثه زوج سرایدار به نام صابر و اعظم را دیده بود که با عجله از خانه خارج شدند. همچنین در بررسی‌های بعدی مشخص شد صابر ساعت سه و چهل دقیقه نیمه شب یک تاکسی اینترنتی گرفته، اما قبل از رسیدن راننده سفر را لغو کرده بود.

به این ترتیب دستور جلب صابر و اعظم به عنوان مظنونان اصلی پرونده صادر شد و ردیابی آن‌ها در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. سرانجام زوج جوان که اهل یکی از استان‌های غربی کشور هستند، در حومه شهر تهران شناسایی و دستگیر شدند. این زوج در همان برخورد ابتدایی با ماموران جنایی به قتل مهری اعتراف کردند و در شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران تحت تحقیقات قرار گرفتند.

در ادامه این گزارش گفت‌وگوی خبرنگار ما با متهم اصلی پرونده را بخوانید.

 برق طلا‌ها کورم کرد


صابر چند سال داری؟ 

۳۲ سال.

چند سال است که در ساختمان محل وقوع جنایت سرایداری؟ 

حدود شش ماه قبل به صورت ثابت به اینجا آمدم. قبلا فقط ماهی چند بار برای نظافت راه‌پله‌ها به اینجا می‌آمدم.

چه شد پیشنهاد دادند که به جای نظافت ماهانه سرایدار دائم باشی؟ 

از مدتی قبل اهالی ساختمان تصمیم گرفته بودند سرایدار ثابت برای ساختمان بیاورند. همان وقت بود که من ازدواج کردم و خودم پیشنهاد دادم که اتاق سرایداری را به من و همسرم بدهند.

از همان موقع نقشه سرقت از مهری را کشیده بودی؟ 

نه اصلا. من نه سابقه کیفری دارم و نه نقشه‌ای در سر داشتم. همه چیز از یکی دو ماه قبل شروع شد که یکی دو بار مهری از من خواست در کار‌های خانه‌اش کمکش کنم و من چشمم به طلا‌ها افتاد. از همان موقع برق طلا‌ها انگار کورم کرد و از فکر آن بیرون نمی‌رفتم. فکر می‌کردم که با این طلا‌ها زندگی من از این رو به آن رو می‌شود و وسوسه سرقت آن دست از سرم برنمی‌داشت.

همسرت هم از نقشه قتل خبر داشت؟ 

نه او در جریان نبود. من نمی‌خواستم مهری را بکشم، اما وقتی به طلا‌ها و پول‌ها دستبرد زدم دیگر مجبور شدم برای اینکه صدایش درنیاید او را خفه کنم. برای همین روسری خودش را دور گلویش بستم و او را کشتم. بعد او را در رختخوابش خواباندم و نیمه شب با همسرم فرار کردم.

ارزش طلا‌هایی که سرقت کردید چقدر بود؟

در این مدت از چند طلا فروشی، طلا‌ها را قیمت کردیم و متوجه شدیم ارزش آن حدود ۵۰۰ میلیون تومان است، اما فعلا کسی قبول نکرده بود آن را از ما بخرد.۱۰۰ میلیون تومان هم پول نقد سرقت کرده بودیم؛ بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده در شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران برای طی روال قانونی و مجازات متهمان ادامه دارد.

منبع: هفت صبح

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: