زیسان: ادعای رایزن فرهنگی پیشین ایران در الجزایر در گفتگو با یک شبکه عراقی درباره علیرضا فغانی داور مشهور ایرانی سروصدای بزرگی را به همراه داشته است. امیر موسوی که دیشب (سهشنبه شب) به عنوان کارشناس مسائل منطقهای با شبکه العهد عراق حرف میزد، درباره فغانی داور بازی عراق-اردن ادعا میکند: «فغانی فردی ضدحکومت و فراری است و به استرالیا پناهنده شده؛ مردم ایران از او متنفرند. او پروندههای سنگین دارد که شاید به حکم اعدام هم برسد.»
به گزارش «زیسان»، موسوی مدعی است فغانی در حوادث ۱۴۰۱ قتل انجام داده و به همین دلیل متواری و پناهنده است. به بیان ساده او سه موضوع مهم را درباره علیرضا فغانی مطرح میکند. اول ضدحکومت و فراری بودن علیرضا فغانی. دوم داشتن پرونده قضایی سنگین و امکان اعدام شدن فغانی و سوم، پناهنده شدن (پناهندگی سیاسی) علیرضا فغانی به استرالیا.
پس از طرح این ادعاهای جنجالی، حالا پرسش مهم این است که آیا واقعا فغانی پرونده محکومیت قضایی دارد؟ آیا واقعا او به استرالیا پناهنده شده است؟ آیا فغانی ممنوع الورود است و مردم از او متنفرند؟
ادعای موسوی درباره پرونده قضایی سنگین داشتن فغانی در شرایطی است که این موضوع تا کنون در هیچ رسانه یا از سوی هیچ شخص دیگری مطرح نشده تا چه رسد به اینکه مورد تایید قرار گرفته باشد. اینکه فغانی در قوه قضائیه پرونده باز سیاسی دارد یا اینکه علیه او طرح اتهام صورت گرفته باشد، به هیچ عنوان در رسانهها مطرح نشده و شاید در روزهای آتی این مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضائیه است که باید در ارتباط با این موضوع شفافسازی کند.
فراتر از مساله پرونده قضایی که اساس موضوعی حقوقی و غیرقابل بحث است، در ارتباط با احتمال محکوم شدن فغانی به اعدام به اتهام دست داشتن در حوادث ۱۴۰۱ و نیز فراری و پناهنده بودن فغانی میتوان تردید وارد کرد. چرا که فغانی مهر ماه سال جاری بود که به ایران بازگشت و حضور او در ایران در رسانهها نیز بازتاب گستردهای داشت.
در این مقطع مساله جدی این بود که با وجود حضور فغانی در استرالیا او در لیست داوران بینالمللی ایران قرار بگیرد. بر اساس اخبار منتشر شده از سوی رسانهها، ظاهرا مذاکرات علیرضا فغانی با فدراسیون فوتبال به بن بست خورد و در نهایت کمیته داوران فدراسیون فوتبال اسم او را از لیست داوران بینالمللی ایران خط زد.
بعد از این اتفاق بود که فدراسیون فوتبال استرالیا با افتخار نام این داور ایرانی را وارد لیست داوران بینالمللی خود کرد. این قضیه به وضوح نشان میدهد که فغانی اگر پرونده قضایی سنگین داشت، نمیتوانست به ایران بیاید و به محض ورود به کشور دستگیر میشد.
در سطح دوم، مهاجرت فغانی به استرالیا به نظر میرسد در قالب گرفتن پناهندگی یا فراری بودن نبوده است. فغانی به وضوح اعلام کرده به خاطر مسائل شخصی به استرالیا سفر کرده و برای اینکه وفاداری خود را به فوتبال ایران نشان دهد، هر چند وقت یکبار به ایران میآمد و برای نشان دادن وفادریاش بازیهای لیگ را سوت میزد. حتی در چند ماه اخیر قرار بود در راهاندازی VAR یا همان کمک داور ویدئویی به فدراسیون فوتبال نیز کمک کند.
با این تفاسیر موضوع پناهندگی و فراری بودن فغانی نیز محل پرسش جدی است. محمدرضا فغانی، برادر علیرضا فغانی و یکی از داورهای فوتبال ایران به سوئد پناهنده شده بود، اما مهاجرت علیرضا به استرالیا در قالب پناهندگی نبوده است. حال باید منتظر ماند و دید که موضع رسمی قوه قضائیه درباره علیرضا فغانی چه خواهد بود؟
فغانی شهریور ۱۳۹۸ با بیان اینکه «زمان دانشگاهرفتن پسرم و مدرسهرفتن دخترم فرارسیده است و با توجه به شرایطی که در کشور استرالیا فراهم شد، به فکر مهاجرت افتادم»، شایعه رفتنش به استرالیا را به واقعیت تبدیل کرد. او البته به این مورد هم اشاره کرد که اگر از اقامت اروپا برخوردار بود، به یکی از کشورهای اروپایی میرفت. بیمهریهای زیاد با فغانی در ایران که البته تعدادش کم نبود، دلیل اصلی مهاجرتش از ایران شد. او از فضای مجازی، رفتار پرخاشگرانه بازیکنان و سرمربیان ایرانی آشفته بود و رضایتی نداشت. از فحاشیهایی که در فضای مجازی صورت میگرفت، دلش پرخون بود، ولی از هیچکدام به اندازه اینکه او را بیدلیل قضاوت میکردند، دلخور نبود.
روزنامه شرق آن زمان در گزارشی از دلایل رفتن علیرضا فغانی نوشت: نمونهاش هم زیاد است؛ چند نمونه برجستهاش، اما مربوط به جام جهانی و اندکی بعد از جام جهانی است؛ چه آن زمان که او روی سکوها داشت به طرف گوشیاش بوسه میفرستاد و چه آن زمان که کنار همسر یکی از همکارانش عکسی به یادگار گرفت. انگار در ایران مسابقهای به راه افتاده بود تا قضاوت منفی درباره داور ایرانی را سرعت ببخشند و به خیالشان، فغانی را از عرشی که به درستی از آن بالا رفته بود، به فرش بکشند. او میتوانست خیلی سریع بهانهای دستوپا کند و جایگاهش را از چیزی که در ایران دارد، سفتتر کند؛ اما ترجیح داد به جای «ماستمالی»کردن از عقایدش بگوید: «از هیچ کاری که در روسیه انجام دادم، پشیمان نیستم. به این هم فکر نمیکنم که چه برداشتی میشود. من اعتقاد خودم را دارم. البته که هیچکس کامل نیست؛ اما کاری نکردهام که بخواهم پشیمان شوم». او گفت بوسه را برای دخترش پشت تلفن فرستاده و آن زن هم که با او عکس یادگاری گرفته، فرناندا همسر ساندرو ریچی، داور برزیلی است که دوستی ششسالهای با آنها دارد.
بازگشت فغانی از روسیه به ایران نیز خالی از قصهبافی نبود؛ خانمی در فرودگاه به استقبال او آمد که خیلیها تصور میکردند همسرش است، ولی خودش به اصرار تأکید داشت که هرجا نوشته یا گفتهاند آن شخص همسرش است، آن نوشته اصلاح شود و بنویسند یا بگویند که او خواهر همسرش است. خودش میگفت: «برایم مثل خواهر است». حتی زمانی که در گفتوگوی زنده رادیویی مجری از او درباره برخورد با همسرش پرسید، بدون اینکه چیزی را کتمان کند، حرفهای مجری را اصلاح کرد و گفت او خواهر همسرش بوده است.
جرقه مهاجرت فغانی از ایران همان زمانها زده شد؛ همان زمانی که درباره عکسش با همسر دوست برزیلیاش در ایران روایتهای زیادی ساخته شد. فغانی درباره اتفاقات رخداده آن زمان که اسمش را بداخلاقی گذاشته بود و دلیل اصلی مهاجرتش، اینطور گفت: «متأسفانه بداخلاقی در کل جامعه کشور ما هست و فقط در ورزش نیست، بلکه حتی در هنر، جامعه و... هم فحاشی و توهین هست و این مسئله بین همه جامعه انتشار پیدا کرده است. ما فقط بلدیم شعار فرهنگ چندهزارساله ایران را بدهیم؛ اما متأسفانه از اصول دور شدهایم».