آذرماه سال سال ۱۴۰۰ به پلیس خبر رسید مرد جوانی که در جریان یک درگیری در روستای گچین در حوالی بندر عباس به شدت مجروح شده بود پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.
دقایقی از اعلام این خبر میگذشت که اولین گروه از ماموران پلیس برای بررسی ماجرا راهی بیمارستان شدند.
مقتول مردی جوان و صاحب یک سوپرمارکت بود. بررسیهای اولیه نشان میداد که او با یکی از اقوام دورش از مدتها قبل دچار درگیری و کشمکش بود و شب حادثه آنها با یکدیگر درگیر شدند و این جنایت اتفاق افتاد. اظهارات شاهدان و فیلم دوربین مداربسته سوپرمارکت جزئیات بیشتری از این جنایت را روایت میکرد.
تصاویر به دست آمده حاکی از این بود که متهم با چوبی که سر آن میلهای شبیه به میخ قرار داشت به سر مقتول ضربه زده و همین ضربه علت اصلی مرگ او بود.
متهم بعد از ارتکاب قتل به مکان نامعلومی گریخته بود و هیچ کس از او اطلاعی نداشت؛ اما وقتی تحقیقات کاراگاهان ادامه پیدا کرد چند روز بعد او دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.
متهم در بازجوییها گفت: من و مقتول فامیل دور یکدیگر هستیم و در یک منطقه زندگی میکردیم و با یکدیگر رفت و آمد داشتیم. او صاحب سوپرمارکت بود و من هم کار آزاد داشتم. چون هر دو جوان بودیم از مدتی قبل بر سر مسئلهای پیش پا افتاده با یکدیگر دچار اختلاف شدیم. با وجود این اختلاف، اما رفت و آمدمان همچنان ادامه داشت.
او ادامه داد: شب حادثه از جلوی مغازهاش رد میشدم که او را دیدم و جلو رفتم. درباره اخلافات قبلی صحبت کردیم، اما ناگهان کار به درگیری کشیده شد. چند ضربه به یکدیگر زدیم و وقتی کار بالا گرفت ناگهان چشمم به چوبی که آنجا بود افتاد و آن را برداشتم. چند مرتبه چوب را بالا بردم تا اینکه یک مرتبه با آن ضربهای به سرش زدم. او هنوز روی پایش بود و مشکلی نداشت و چند نفر آمدند ما را جدا کردند و من هم رفتم، اما بعد فهمیدم که او را به بیمارستان برده اند و فوت شده است. میخواستم خودم را تسلیم پلیس کنم، اما میترسیدم تا اینکه ماموران دستگیرم کردند.
به دنبال اعترافات متهم پرونده او با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد. در جلسه دادگاه ابتدا اولیای دمِ مقتول که پدر و مادر او هستند یک به یک در جایگاه حاضر شدند و ضمن شکایت از متهم، گفتند که خواسته شان قصاص مقتول است. آنها گفتند با وجود اینکه متهم فامیل دور ما است؛ اما بخاطر کاری که انجام داده باید مجازات شود.
در ادامه این جلسه نوبت به متهم رسید تا از خود دفاع کند. او در اظهاراتش گفت: من درگیری را قبول دارم؛ اما نمیدانستم نوکِ چوبی که برداشته بودم میله آهنی دارد و بعد از درگیری متوجه شدم. درست است که ما با یکدیگر اختلاف داشتیم و درگیر شدیم، اما قصد کشتن او را نداشتم. هرچه باشد ما با یکدیگر قامیل هستیم و من به اتفاقی که افتاده راضی نبودم. با وجود ادعاهای متهم، قضات دادگاه بعد از شور او را گناهکار شناخته و به او را به قصاص محکوم کردند و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد.
در شرایطی که ۲ سال از وقوع این جنایت میگذشت و حکم قطعی شده بود، پرونده به واحد اجرای احکام دادگستری بندرعباس فرستاده شد. شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شده بود و بجز جلب رضایت اولیای دم راه دیگری برای توقف اجرای حکم وجود نداشت. در این شرایط بود که مسئولان اجرای احکام و شورای حل اختلاف زندان تلاشهای خود برای ایجاد صلح و سازش در این پرونده را آغاز کردند.
آنها چندین جلسه با اولیای دم برگزار کردند تا آنها را راضی به بخشش کنند. با وجود این تلاش ها، اما اولیای دم حاضر به بخشش نبودند و برای اجرای حکم قصاص اصرار داشتند. در این شرایط بود که پس از انجام تشریفات قانونی، متهم در زندان مرکزی بندرعباس پای چوبه دار رفت.
مسئولان تیم صلح و سازش باز هم برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کردند، اما این تلاشها بیفایده بود و در نهایت متهم پای چوبه دار رفت و طناب دار به گردنش انداخته شد. در آن لحظات جوان محکوم به قصاص همه چیز را تمام شده میدانست و نفسها در سینه حبس شده بود، اما درست لحظاتی پیش از اجرای حکم مسئولان اجرای احکام برای آخرین مرتبه از اولیای دم درخواست کردند که قاتل را ببخشند.
آنها وقتی طناب قاتل را بالای چوبه دار در حال التماس کردن دیدند ناگهان از تصمیم شان کوتاه آمدند و اعلام کردند در صورت دریافت دیه از قصاص گذشت میکنند. به این ترتیب طناب از گردن او باز و اجرای حکم متوقف شد.
قاضی الهام پوردهقان فراشاه، مسئول واحد اجرای احکام دادگستری بندرعباس با اعلام جزئیات این پرونده به همشهری گفت: در این پرونده تلاشهای زیادی برای ایجاد صلح و سازش انجام شد. به خصوص آقای کاظم شاهرخنیا، یکی از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس چندین مرتبه با اولیای دم جلسه گذاشت تا اینکه سرانجام آنها در آخرین لحظات حاضر به بخشش شدند.
او ادامه داد: طبق صورتجلسهای که تنظیم شد قاتل برای پرداخت دیه یک ماه فرصت دارد و در صورتی که نتواند این کار را انجام دهد حکم اجرا خواهد شد.
منبع: همشهری