شاد بون هنر است. حتما این جمله را شنیدهاید. شاید خیلی شعارگونه به نظرتان بیاید، اما عین واقعیت است. چون برای شاد شدن و شاد ماندن باید خیلیچیزها را در زندگی روزمره تغییر دهیم و برای داشتن ذهن شاد تمرین کنیم.
در این مطلب میخواهیم ۸ عادت مشترک شادهای جهان را با هم بخوانیم و آنها را به زندگیمان اضافه کنیم تا بلکه هنر شاد بودن و راههای شاد بودن را بیاموزیم و خودمان را به دنیای جدید و متفاوتی ببریم. با زیسان همراه باشید.
شاید زیستن چیست؟ در همین شماره یک بگوییم که ما قصد نداریم برای زیستن شاد چیزهای بدیهی را با شما در میان بگذاریم؛ مثلا جملات سپاسگزاری یا روشهای مراقبه کردن را. پس بیایید خیلی ملموس و تجربهگرایانه جلو برویم.
جنبههای خاصی از مراقبتکردن از خود هستند که بسیار مهماند. آیا تا به حال شده احساس ناراحتی کنید و ندانید چرا؟! من هم همینطور. قبل از بزرگکردن ماجرا، بد نیست اولین چیزهایی گه چک میکنیم اصول اولیه باشد:
آیا من گرسنه هستم؟ تشنهام؟ خستهام؟
این سه تجربه بسیار اساسی انسانی، فراتر از تصورتان میتواند روی شادی شما تأثیر بگذارد و زمانیکه متوجه شوید مشکل از آنهاست، میشود بهراحتی حلشان کرد.
بهجز این اصول اولیه دیگر باید حواسمان به چه چیزی باشد؟ تحرک بدنی و ورزش منظم.
بله، همه میدانیم که ورزش برای سلامت جسمی مفید است، اما برای سلامت روان هم شگفتانگیز است. ورزش دوپامین و اندورفین را تحریک میکند، اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد و ما سرزنده میکند. دوست ندارید باشگاه بروید؟ اشکالی ندارد. یک پیادهروی خوب هم میتواند روحیهتان را کاملاً تغییر دهد.
پس تا اینجا فهمیدیم که با تحرک بدنی (چه بهتر که ورزش باشد) و توجه به خستگیها و نیازهای اولیه بخش زیادی از راه را رفتهایم.
انجام کارهایی که دوست داریم ما را خوشحال میکند، اما اغلب آنها را به تعویق میاندازیم، چون درگیر مشغلههای زندگی هستیم. بیایید به خودمان یادآوری کنیم که هیچکدام از ما قرار نیست برای همیشه زنده بماند و زمان دارد میگذرد.
البته که مسئولیتپذیر بودن بسیار خوب است، اما به این شرط که باعث به تعویقانداختنِ کارهایی که دوست داریم نشود؛ چون اینکارها هستند که زندگی را برای زیستن ارزشمند میکنند.
ما حیواناتی اجتماعی هستیم. چه درونگرا باشیم و چه برونگرا. همانطور که درمانگران از طریق انبوهی از مطالعات نشان دادهاند، تنهایی به طور قابل توجهی سلامت و رفاه شما را کم میکند.
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید از طریقشان با اعضای خانواده و دوستان ارتباط برقرار کنید؛ خواه انجام یک فعالیت با یکدیگر باشد یا صرف وقت اضافی برای تماس تلفنی.
اگر کسی نیست که بتوانید در گروه خانواده و دوستانتان با او ارتباط برقرار کنید، از خانه بزنید بیرون و حتما دوستان جدیدی پیدا کنید!
یادتان باشد که «دوستان، خانوادهای هستند که شما انتخابشان میکنید.»
در مورد وقتگذاشتن برای کارهایی که دوست داریم صحبت کردیم، اما در مورد چیزهای سرگرمکننده چطور؟ زمانیکه ما مشغول کار هستیم، ممکن است تمایل داشته باشیم تا سرگرمی را بیارزش جلوه دهیم. با اینحال، همانطور که مایک راکر نویسنده به ما میگوید: «تفریح نه تنها بیهوده نیست، بلکه برای سلامتی حیاتی است.»
تفریح فواید زیادی دارد؛ مانند کاهش استرس، بهبود عملکرد سیستم ایمنی و افزایش طول عمر. برای شروع سرگرمیِ بیشتر، باورهای محدودکننده خود در مورد سرگرمی را بررسی کنید و به چالش بکشید و آنرا برای رشد و ارتقای کیفیت زندگی خود بازتعریف کنید.
فعالیتهایتان را باهم ترکیب کنید تا لذتبخشتر شوند. با این شیوه زمان آزاد محدودتان را به حداکثر میرسانید. مانند گوشدادن به پادکستها در حین انجام کارهای خانه یا ورزش کردن با دوستانتان.
در سرگرمکردن خود تنوع را انتخاب کنید؛ جستوجویِ سرگرمیهای جدید، شرکت در رویدادها و ملاقات با افراد جدید. به این فعالیتها متعهد شوید و برایشان برنامهریزی کنید.
همچنین، کودک درونتان را رها سازید! اینقدر به فکر سنوسال و موقعیتتان نباشید. ببینید چه چیزی باعث میشود سرگرم شوید. اگر بازی با PS۵ است حتما با دوستانتان انجاماش دهید. اگر نقاشیکردن برای سرگرمی است، عالی است. شاید هم با مهمانیهای کوچک صمیمانه با یک تِم لباس کیف میکنید. هیچ اشکالی ندارد! چون کودک درون شما این را دوست دارد.
همه ما احتمالا این را تجربه کردهایم که برای انجام کاری برنامهریزی کردهایم، اما به هر دلیل نمیخواهیم آنرا انجام دهیم. ما احتمالاً برای انجام این کار برنامهریزی کرده بودیم، چون میدانستیم که این کار برای ما مفید خواهد بود، پس چرا حالا انجامش نمیدهیم؟
شاید احساس خستگی یا اضطراب میکنیم. اما بیرون رفتن از منطقه راحتی و امن احتمالاً به شما کمک میکند تا احساس بهتری به خودتان پیدا کنید و درنتیجه شاد شوید.
هرطور شده کاری که برای آن برنامه ریختهاید را به سرانجام برسانید؛ میخواهد رفتن به باشگاه باشد یا شرکت در یک دوره آموزشی. انجام هر کاری به ما فرصتهای بیشتر را برای سرگرمی، پیدا کردن علایق و ارتباطات جدید میدهد. همچنین احساس اعتماد به نفس و غرور از انجام کار جدید را تجربه خواهیم کرد.
نوع دیگری از لذت وجود دارد که به آن «خوشبختی eudaimonic» میگویند. اودیمیمونیک یک کلمه یونانی است که به معنای واقعی کلمه به حالت یا شرایط «روح خوب» ترجمه میشود و یعنی خوشبختی. در آثار ارسطو زیاد درباره این مفهوم صحبت شده و به طور کلی یعنی اینکه شادی واقعی زمانی است که زندگی شما هدف، ارزش و معنا داشته باشد.
این نوع از لذت میتواند از انجام کاری رضایتبخش برای خود یا دیگران به دست میآید. این کارها میتوانند بزرگ یا کوچک باشند. مطالعات نشان داده افرادی که برای دیگران کاری میکنند احساس شادی در آنها ایجاد میشود.
از طرفی، انجام کارها برای دیگران میتواند ذهن شما را از مشکلاتتان دور کند. تحقیقی نشان داده که تمرین شفقت، که اغلب شامل اقدامی برای دیگران در مواجهه با رنج آنها میشود، باعث افزایش احساسات مثبت (دان، آکنین و نورتون، ۲۰۰۸) و بهبود سلامت جسمانی میشود (کارسون و همکاران، ۲۰۰۵).
شادیِ “Eudaimonic” ما را به زمانی بازمی گرداند که برای چیزهای خوب وقت بگذاریم. منظور از «خوب» اینجا چیست؟
بیایید یک مقایسه انجام دهیم. وقتی را که یک بستنی خوشمزهِ بزرگ میخورید، با زمانِ خوردنِ یک غذای سالم و مقویِ خانگی در نظر بگیرید.
هر دو به شما لذت میدهند (و جای خود را دارند!)، اما اولی بیشتر کالری است تا فایده و به زودی فراموش خواهد شد و دیگری لذتی طولانیمدت است، چون شما را سیر میکند و تا مدتها پس از اتمام غذا بدن شما را با ویتامینها و مواد معدنیاش سرحال نگه میدارد.
نکته اینجاست: دانشمندان معتقدند هر یک از ما یک نقطه تنظیم شادی در مغزمان داریم؛ بعضی از ما بالاتر و بعضی دیگر پایینتر. اما ما میتوانیم نقطه تنظیم شادی را تغییر دهیم! بعد از بستنی لذت بخش، شادی شما به زودی به حالت اولیه باز میگردد، اما اگر بهجای آن به طور منظم سالم یک غذای سالم بخورید، در اصل لذتهای ادایمونیک (Eudaimonic) را در زندگی خود جا میدهید که میتواند نقطه تنظیم شادی را در شما افزایش دهد و در دراز مدت دائماً شادتر باشید.
تا اینجا ما در مورد چیزهای خوبی صحبت کردهایم که میتوانید در زندگیتان بگنجانید. حالا وقتش رسیده درمورد چیزهایی که باید رها کرد حرف بزنیم.
احتمالا شما هم افرادی را دیدهادی که همه به آنها میگویند «فرد با پتانسیل بالا»؛ یعنی فردی پویا که فراتر از مهارتها و تواناییهای فعلی خودش رشد میکند».
به نظر عالی میرسد نه؟ اما این کلمه میتواند فشار زیادی را به افراد وارد کند و جلوی شاد بودن را بگیرد. اگر شما هم در دسته افرادی توانمند جا میگیرید، توجه به این نکته خیلی برایتان اهمیت دارد. احتمال اینکه پس از مدتی، شروع به تجربه علائم عجیب و مشکلات سلامتی و به خصوص افسردگی عمیق بکنید زیاد است.
روانشناسان در روانشناسی شاد بودن میگویند باید از خودتان بپرسید که آیا فشارها یا انتظاراتی وجود دارد که مانع خوشبختی و رفاه شما شود؟ فشارهایی که احتمالا از طرف خودتان، خانواده، دوستان یا همکارانتان آمده باشد. اگر بله، وقت آن است که آنها را دوباره بررسی کنید و ببینید که آیا هنوز ارزش نگه داشتن را دارند یا خیر!
شاد ماندن عالی است، اما آیا اسن باید باعث شود که انتظار داشته باشیم همیشه خوشحال باشیم؟ پاسخ «نه» است.
روانشناسی مثبتگرا ممکن است به ما بگوید که شادی مداوم طبیعی است، اما واقعیت چنین نیست.
بوداییها معتقدند که بخش زیادی از زندگی شامل رنج است (از دست دادن، درد، بیماری و مرگ) و مسیر درست، مسیر رضایت و پذیرش است و نه شادی تهی از درد.
فشار ناشی از اینکه همیشه شاد باشید، میتواند شما را ناراضی کند. دقیقاً مانند انتظاراتی که بالاتر در مورد آن صحبت کردیم.
از طرف دیگر، با پذیرفتن احساسات و موقعیتهای منفی، میتوانیم در نهایت احساس شادی بیشتری داشته باشیم. خیلی از درمان گران نیز معتقدند که این برای بهزیستی ذهنی ضروری است.
در آخر...
در این جا ۸ راه شاد بودن را با هم خواندیم، اما بدانید که همهچیز این ۸ مورد نیست و شما باید به طور فردی و شخصی هم راه شاد بودن را کشف کنید. حواستان باشد که در مسیر تلاش برای شادی و زندگی شاد، در دام مثبتنگریهای افراطی و دروغین نیفتید. چون شادی باید لابهلای ناراحتیها و دردهای زندگی باشد و نه چیزی فراتر از آن.
در آخر یک توصیه خواندنی برایتان داریم: کتاب شاد بودن کافی نیست اثر مارک منسون.
بله، میتوانیم با انجام برخی از کارها و انجامندادن برخی دیگر از کارها شادتر زندگی کنیم. این به معنای نداشتن غم و اندوه نیست. شادیِ واقعی از پس مشکلات و ناراحتیها میآید؛ بنابراین برای شاد زیستن نیاز ندارید همیشه خوشحال باشید، بلکه کافی است تا جاییکه میتوانید درست زندگی کنید.
آنها از خودشان و زندگی انتظارات واقعی دارند، به سلامت جسم و روانشان اهمیت میدهند، به وعدههایشان عمل میکنند و....