08/خرداد/1404 | 18:29
۲۳:۰۰
۱۴۰۴/۰۳/۰۵

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟
شاه نقش رضا گلزار در کارنامهٔ کاری‌اش قطعاً و حتماً بازی در نقش جهانگیر در فیلم بوتیک است. حرکات صورت او در بعضی پلان‌ها و سکوت همیشگی و عمق نگاهش در طول فیلم بسیار متأثر کننده‌است.
کد خبر: ۴۷۶۵۹

بوتیک به کارگردانی حمید نعمت‌الله و محصول سال ۱۳۸۲ است. این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر و گلشیفته فراهانی برنده بهترین بازیگر نقش اصلی زن از جشنواره سه قاره شد. در فیلم بازیگرانی، چون گلشیفته فراهانی، محمدرضا گلزار، حامد بهداد، رضا رویگری، افسانه چهره آزاد و… به نقش‌آفرینی می‌پردازند.

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟

خلاصه فیلم بوتیک

به گزارش راستان؛ اتی (احترام) با بازی گلشیفته فراهانی سهم خود را از خانه اجاره ایی که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهان (جهانگیر) با بازی رضا گلزار جوانی که در بوتیک کار می‌کند مبلغ مورد نیاز اتی را فراهم می‌کند. اما اتی با آن مبلغ تصمیم می‌گیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد اتی را در موقعیت خطیری قرار می‌دهد.

«جهانگیر» جوان بیست و چندسالهٔ بی حاشیه ایست که در یکی از بوتیک‌های شهر تهران مشغول به کار است. او با دوستانش مشترکاً در خانه‌ای زندگی می‌کنند. جهان به واسطهٔ دیداری اتفاقی، با دختر صاف و ساده‌ای به نام «اِتی» تصمیم به کمک او می‌گیرد تا او را از مخمصهٔ مالی، آوارگی و بی پناهی نجات دهد اما…

 شاه نقش رضا گلزار در کارنامهٔ کاری‌اش قطعاً و حتماً جهانگیر است. حرکات صورت او در بعضی پلان‌ها و سکوت همیشگی و عمق نگاهش در طول فیلم بسیار متأثر کننده‌است.

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟

جهانگیر یک شهروند آشنای معمولی است. بسیار معمولی. نه کلام نافذ و دایره‌ی ارتباطی وسیعی دارد نه پول و قدرتِ آنچنانی؛ و نه حتی خانوادهٔ مشخص و پشتیبانی. او بیش از اندازه ساکت است و با کمترین اَکت یا حرفی بزرگترین کار‌ها را می‌کند و به شکل نامحسوسی ما را شیفتهٔ شخصیت ساکن مؤثرش می‌نماید.

جهان سعیی برای اثبات خودش به کسی ندارد. روحِ او آزاد است و دلیلی برای توجیه خودش به دیگری نمی‌بیند.

او با گذشتن مدام از خود به نفع دیگران (اِتی، بهزاد و...) شمایل یک قهرمان خاموش را ترسیم می‌کند، تا جایی که ترجیح می‌دهد با اندک درآمدی که دارد برای دوستانش تلویزیون بخرد یا تمام پولش را صرف دندان‌های یک دختر غریبه کند تا برای خود. او از جهان خودش به نفع جهان‌های اطرافیان می‌گذرد.

او به طور متضادی، با سکوت پرتکرار و تُن صدای پایین مختصّ به خودش، از بسیاری شخصیت‌های فعال دیگر، مؤثرتر و ماندگارتر است.

تنها فیلمی که رضا گلزار خیلی خوب بازی کرد؛ فیلم بوتیک درباره چه بود و چگونه رضا گلزار را به شهرت رساند؟

حمید نعمت‌الله برای تأثیرگذاری بیشتر کلامِ فیلمنامه‌اش از نماد‌های مختلفی استفاده کرده است. برای مثال پنکه رنگ و رو رفته‌ای که دکتر (هم‌خانهٔ جهانگیر) غذای توی قاشقش را روبرویش می‌گیرد تا خنک شود.

این پنکه نمادی است از زندگی‌های فرسایشی و درجا زنندهٔ تمامی شخصیت‌های فیلم. از دکتر جوجه‌فروشی که یک روز دانشجوی دانشکده پزشکی بوده و یا بهزادی که (هم‌خانهٔ جهانگیر) به قول خودش تنها و بی‌کس گوشه‌ی آن خانه‌ی جمعی افتاده و دوستانش نوبتی او را برای شوک درمانی به بیمارستان می‌برند؛ تا تمام افراد داخل خانه‌ی دوست ساقی‌اش (حامد بهداد) که روزهایشان را به سختی شب می‌کنند. 

گویا در فضای راکد جمعی‌شان هیچ روزنه‌ای برای بهتر زندگی کردن و امید به فردا‌ها وجود ندارد؛ و یا حتی خود جهان که به واسطه شنیدن آهنگ قوزک پای فریدون فروغی، لحظه‌ای به یاد مشقت‌های زندگی بلاتکلیف خودش می‌افتد و آه پر دردی سر می‌دهد.

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟

رضا گلزار و گلشیفته فراهانی در فیلم بوتیک

بوتیک یک فیلم سیاه است. یک فضای کاملاً سیاه با نقطهٔ سفید کوچکی به نام «اِتی»؛ که هنوز امید‌ها در قلبش نمرده‌اند، اما زندگی به باطن روشنش رحم نمی‌کند. همه چیز سیاه است؛ حتی قطعه موسیقی رندومی که جوان گیتاریست خمارِ ما هنرمندانه میزند آدم را بیشتر به یاد درد‌ها و ناکامی‌هایش می‌اندازد، و وصف حال تمامی شخصیت‌های فیلم است.

بوتیک داستان معصومیت‌های قربانی شدهٔ افراد جامعه است. افراد بی‌گناهی که به واسطهٔ شرایط بد مالی و خانوادگی‌شان، از نعمت‌های اولیهٔ زندگی محروم‌اند. افرادی که با سیاهی سرنوشت‌شان تاوان گران گناهان نکرده را پس می‌دهند.

 تمامی اتفاقات امیدبخشِ فیلم قلابی و پلاستیکی‌اند و در باطن، کاملاً تلخ و ناگوار‌اند. برای مثال سکانس عروسی فیلم، بیشتر به ما احساس خفگی القاء می‌کند تا شادی؛ و یا خواندن شرایط طلاق توسط عاقد به جای خطبهٔ عقد. 

خلاصه داستان فیلم بوتیک؛ بهترین فیلم محمدرضا گلزار که او را به شهرت رساند درباره چه بود؟

شاه نقش رضا گلزار در کارنامهٔ کاری‌اش قطعاً و حتماً جهانگیر است. حرکات صورت او در بعضی پلان‌ها و سکوت همیشگی و عمق نگاهش در طول فیلم بسیار متأثر کننده‌است.

برای مثال در سکانس رفتن جهانگیر به خانهٔ شاپوری، آن نگاه‌های گیج و چشم‌های ناامید و بازی کردن‌های از رویِ استیصالش با شیشهٔ گلاب اِتی و سرانجام، افتادن دستهٔ کوله‌پشتی از شانه‌اش و شکستن تمام وجودش هنگام شنیدن شرح آن اتفاق تلخ برای اِتی و گفتن جمله‌ی: بریدم...

گلشیفته فراهانی (در نقش اِتی) هم عالی است و دقیقاً همانی است که باید باشد. در همان سکانس اول حضورش (که جهان به صورت اتفاقی او را در خیابان می‌بیند) با گفتن جملهٔ «خانوم چیه؟ زن داری؟» یا «مادرتون زنده ست؟ بگین به ارواح خاک مادرم!» با شیوهٔ بازی او و کاراکتر کودکانه‌اش آشنا می‌شویم.

باورپذیری ما دربارهٔ شخصیت اِتی تا حدی است که متوجه تفاوت سنی گلشیفتهٔ سال ۱۳۸۲ با اِتی ۱۴-۱۵ ساله نمی‌شویم.

برچسب ها: