درباره سریال «وحشی»؛ فقط ظهور هیولای درون مهم است!

هومن سیدی از کارگردانان جوان کشور محسوب میشود که اگر هم به او عنوان کارگردان کپیکار از آثار برجسته سینما لقب داده نشود، میتوان ردپایی از سکانسهای فیلمهای خارجی را در آثار وی دید. دو اثر اخیر سیدی جزو آثار تحسینبرانگیز بودند.
سریال پرطرفدار «قورباغه» از سریالهای جنایی و معمایی شمرده میشد که از پلتفرم نماوا پخش شد و قسمت اولش برداشت آزادی از یکی از پربینندهترین فیلم فرانسوی، «نفرت» بود و فیلم «جنگ جهانی سوم» که به دلایل نهچندان مشخص، اکران عمومی نشد که کپی دستهچندم از آثار مستقل اصطلاحاً هنری سینمای اروپا به شمار میرفت. حالا سیدی دوباره نامش با سریال نمایش خانگی «وحشی» که از پلتفرم فیلمنت پخش میشود بر سر زبانها افتاده است.
پخش سریال «وحشی» از ۲۵ فروردین شروع شده که با الهام از شخصیت واقعی «علیاشرف پروانه» ساخته شده است. علیاشرف پروانه که بیشتر با لقب علی کرده در رسانهها و میان مردم شناخته میشود، یکی از مجرمان خطرناک ایرانی است که در اواسط دهه ۷۰ به تهران آمد و ابتدا در شرق تهران اقامت گزید. کارگری و بنایی پیشه او بود.
بعدها به واسطه فشار مالی و روحی به ویژه برای خاطر پرداخت دیه به همراه چند تن دیگر به سرقتهای مسلحانه روی آورد. سرقتهایی که به گفته خودش بدون سلاح انجام میگرفت، اما با کشف سلاح گرم در محل زندگی وی، حضور او در سرقتهای مسلحانه قطعی میشد. نهایتاً او در سال ۱۳۸۱ پس از چندین سرقت توسط پلیس دستگیر و پس از بازجوییهای گسترده به اعدام محکوم شد. اما بعدتر این حکم به ۳۰ سال زندان کاهش یافت.
او دو فرار جنجالی از زندان داشته است. در زندان رجاییشهر، علیاشرف با همکاری دو زندانی دیگر به نامهای اردشیر و صدیق، نقشهای بسیار دقیق و پیچیده برای فرار طراحی کرد. آنها طی بیش از ۳ سال با قاشق و چنگال تونلی حفر کردند تا بتوانند به سالن اجتماعات زندان برسند. برای عبور از تونل تنگ حتی رژیم غذایی سختی گرفتند تا به شدت لاغر شوند.
سرانجام خرداد ۱۳۸۴ با پوشیدن لباسهایی یکسره از پلاستیک وارد کانال شده و موفق شدند از طریق سالن اجتماعات از نخستین حلقه امنیتی زندان خارج شده و فرار کنند، اما دوباره به دلیل سرقتهای مجدد، پس از ۶ ماه، بار دیگر به زندان بازگشتند.
هومن سیدی در مقام فیلمنامهنویس فقط در برخی از موارد از این داستان واقعی الهام گرفته و مابقی داستان زاییده تخیل اوست.
ماجرای سریال درباره داود اشرف، کارگر معدنی است که دنبال لقمه نانی حلال است که روزی دلسوزیاش کار دستش میدهد و وارد مسیرهای تاریک در زندگیاش میشود. جواد عزتی و نگار جواهریان از بازیگران اصلی این سریال هستند.
تاکنون ۵ قسمت از این سریال پرحاشیه پخش شده که مورد نقدهای منفی و مثبت قرار گرفته که با کمی اغماض میتوان گفت؛ «وحشی» در مقیاس و اندازه خود نسبت به سایر سریالهای نمایش خانگی این دو سال اخیر بهتر است تا حدی که میتوان با برخی از آثار متوسط خارجی مقایسه کرد. سیدی که در اکثر آثارش به جزئیات اهمیت فراوانی میدهد در «وحشی» سعی کرده، مبنا را روی تغییر کاراکتر داود اشرف با بازی جواد عزتی بگذارد.
اشرف از یک شخصیت منطقی به دور از حاشیه، خیر و دلسوز که سعی دارد، خشمش را کنترل کند به دلیل بحرانی که برایش به وجود میآید و سبب فروپاشی روانیاش میشود، تبدیل به کاراکتری ترسو و دروغگو شده که به تدریج خوی وحشیانه در او حلول میکند. جواد عزتی در «وحشی» با بازی تقریباً هدایت شدهاش، توانسته شمایلی از یک کارگر معدن که در حومه استان تهران زندگی میکند، ارائه دهد. از بداقبالیاش سه قتل ناخواسته بر گردنش افتاده و حالا کاراکتر منطقی داستان دیگر تسلطی بر رفتارش ندارد، گاهی با هوش و ذکاوت است و گاهی هم از فرط ترس، رفتارهایی احمقانه از او سر میزند. مخاطب در این ۵ قسمت با سیر تغییر و تحول این شخصیت آشنا میشود و میبینید چگونه میمیک صورت او هر لحظه درحال تغییر است و داود را تبدیل به هیولا میکند.
در سکانسی با نورپردازی بجا، سایه مهیبی از او به تصویر کشیده میشود که نشان از هیولایی عظیم دارد. داود اشرف برای مخاطب هم قهرمان و هم ضدقهرمان است. از آنجا که این سریال پس از چند ماه از پایان فصل آخر زخم کاری پخش میشود؛ مخاطب بازی عزتی در «وحشی» را نزدیک به مالک میبیند، مردی دچار عذاب وجدان که دائم عرق میکند و پشت سر هم سیگار میکشد، اما تماشاگر با مالکی بیجان روبهرو نیست. شخصیت اشرف در سریال «وحشی» عمق دارد و بازی سطحی ارائه نمیدهد به هر حال شباهت حرکات این دو کاراکتر را نباید بر گردن نویسنده انداخت، کاراکتری که دچار شوک، ترس و عذاب وجدان میشود، اعمال و رفتارش یکسان است و نمیتوان این دو نقش را تکراری دانست و جواد عزتی بازی یکسانی ارائه نمیدهد.
حجم استرس و تعلیق در هر قسمت به اوج خود میرسد، اما تبلیغات گسترده در اوج سکانسهای حساس، نفس سریال را میگیرد. ریتم روایت در این ۵ قسمت تند و مناسب قصه و روایت بوده است. نورپردازی و طراحی لباس و حتی نمادهای به کار گرفته شده در جهت هدف سریال صورت گرفته است. فیلمبرداری مرتضی نجفی به تصاویر کاملاً عمق داده است، اما با همه این تفاسیر «وحشی» پر از باگ و اشتباهات نه چندان کوچک است که از چشمان هومن سیدی دور مانده یا اینکه چندان برای او مهم نبوده است.
اینکه هر کسی میداند که در معدن نباید سیگار کشید از بدیهات اولیه است که در همان قسمت نخست سریال دیده میشود؛ اشرف و همکارانش در دل معدن درحال سیگار کشیدن هستند. از آنجا که اشرف به زندان میافتد و وکیل تسخیری میگیرد، بیننده انتظار یک وکیل کاریزماتیک و مسلط دارد، اما با وکیلی به نام رها جهانشاهی با بازی نگار جواهریان روبهرو میشود که در همان جلسه اول میگوید، پروندهای که در آن پیروز شده باشد، ندارد و در حین صحبت کردن چشمان متهم و وکیل درحال ردوبدل کردن احساسات هستند که این نوع شکلگیری رابطه بین متهم به قتل و وکیل در جلسه اول عجیب است.
حتی در جلسه بعدی که این دو همدیگر را ملاقات میکنند، اشرف با او رابطهای صمیمانه دارد و بارها وی را با اسم کوچک صدا میزند. همه اینها درحالی اتفاق میافتد که قاضی دادگاه سریال از قضات بازنشسته کشور است و میتوانسته در این مورد، مشاوره دهد.
در کل به نظر میآید، آنچه که برای هومن سیدی در سریالش مهم است، تحول شخصیت است. اینکه هر فردی در درونش یک هیولای وحشی دارد که بنا به شرایط مختلف در وی بیدار میشود، درست مانند همان هیتلر که در فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» در کاراکتر شکیب با بازی محسن تنابنده ظهور کرد.
منبع: سازندگی