زنی که سه دهه سرآشپز روسای جمهور آمریکا بود
زیسان: میزبانی یک شام در خانه میتواند هیجانانگیز باشد، اما گاهی ممکن است کمی دشوار و طاقتفرسا به نظر بیاید: چه غذایی بپزید؟ چگونه آن را آماده کنید؟ آیا مهمانها غذا را دوست خواهند داشت؟
اما اگر این خانه، کاخ سفید باشد و مهمان، رئیس کشوری دیگر، تنها خوشمزه بودن غذا کافی نیست و ملاحظات زیادی باید در نظر گرفته شود. درست انجام دادن کار اهمیت بسیار زیادی دارد. یک غذای خوب میتواند روی لحن و فضای دیدار میان رهبران تاثیر بگذارد.
برای جلوگیری از موقعیتهای ناخوشایند، فرایندی بسیار دقیق برای برنامهریزی آماده کردن غذا وجود دارد.
دفتر پروتکل وزارت امور خارجه اولین گام را برمیدارد: فهرستی از ذائقههای غذایی مهمانان و حساسیتهای فرهنگی که باید رعایت شود، برای بانوی اول ارسال میشود.
این کار برای اطمینان از این مسئله است که «هیچ چیز توهینآمیزی» در منوی غذا وجود نداشته باشد.
سپس، با کمک منشی اجتماعی کاخ سفید و سرآشپز ارشد، منوی غذا انتخاب و درباره نحوه ارائه آن تصمیمگیری میشود.
این برنامه بارها بررسی و آزمایش میشود تا تایید نهایی را بگیرد. کریستتا کامرفورد که نزدیک به سه دهه در آشپزخانه کاخ سفید کار کرده و برای پنج رئیس جمهور، از بیل کلینتون تا جو بایدن آشپزی کرده، به خوبی با این فرایند آشنا است.
او ۱۰ سال دستیار والتر شیب سرآشپز ارشد کاخ سفید بود و در ماه اوت ۲۰۰۵ جای او را گرفت و با این کار تاریخساز شد، چون اولین زن و فرد رنگینپوستی بود که به این سمت انتخاب میشد.
«لو کوردون بلو»؟
سفر کامرفورد به کاخ سفید، از آن سوی دنیا در مانیل پایتخت فیلیپین آغاز شد، شهری که او در آن زاده و بزرگ شده بود.
کریستتا در کودکی به مادرش کمک میکرد تا برای دهها نفر از دوستان و خانواده غذا آماده کند.
«فیلیپینیها عاشق پذیرایی از مهمان هستند. آنها مردمانی بسیار مهماننوازند. یادم هست هر وقت کسی میآمد، مادرم میگفت: «باید غذا بخوری. آیا غذا خوردهای؟»».
اما او نمیدانست که آشپزی برای دیگران میتواند یک شغل واقعی باشد.
«در آن زمان سرآشپزهای مشهور وجود نداشتند. فکر کردم گرفتن مدرک علوم و فناوری غذایی ایده خوبی است، چون عاشق غذا و عاشق علوم هستم. اما پدرم به من توصیه کرد که سرآشپز «لو کوردون بلو» شوم. من حتی نمیدانستم لو کوردون بلو چیست!»
کامرفورد مسیر متفاوتی را انتخاب کرد.
او در ۲۳ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و مهارتهای آشپزی خود را در هتلها و رستورانهای معتبر تقویت کرد.
«همان موقع بود که برای اولین بار سرآشپز ارشد دیدم. او وارد آشپزخانه شد. قد بلند و و تنومند بود، با کلاه سفید، پیشبند بینقص و کفشهای سفید. با خودم گفتم: «فکر کنم پدرم درباره همین حرف میزد». از همان زمان، تصمیم گرفتم سرآشپز شوم.»
آشپزی برای ماندلا
کریستتا کامرفورد در سال ۱۹۹۴ به کاخ سفید راه یافت «چون قرار بود یک ضیافت رسمی برای نلسون ماندلا برگزار شود».
«آنها به سرآشپزهای باتجربه برای کمک به آمادهسازی غذاها نیاز داشتند و از هتل ما درخواست کمک کردند.»
او فورا اعلام آمادگی کرد و خیلی زود خود را در یکی از مشهورترین مکانهای جهان یافت، جایی که برای یکی از محترمترین رهبران جهان آشپزی میکرد.
«وقتی وارد کاخ سفید شدم، به دلیل تاریخچه آن، احساس متفاوتی داشتم. در همان راهروهایی قدم میزدم که روسای جمهور از زمان جان آدامز در آن قدم زده بودند. تجربه الهامبخشی بود.»
با این حال، او در مصاحبهای با بیبیسی گفت که تجربهاش با آنچه تصور میکرد، متفاوت بود.
«اولین بار که وارد آشپزخانه کاخ سفید شدم، شگفتزده شدم، چون خیلی کوچک بود.»
«در یک ضیافت رسمی معمولی، ۲۰ یا ۳۰ نفر کمکآشپز حضور دارند که تقریبا شانهبهشانه هم کار میکنند، بنابراین باید به خوبی از جایگاه و وظیفه خود آگاه باشید.»
و این جایگاه را والتر شیب، سرآشپز ارشد وقت، تعیین میکرد.
«حتی اگر در جای دیگری سرآشپز ارشد بودید، او وظایف بسیار سادهای به شما میداد، مثل اطمینان از اینکه سسها در دمای مناسبی باشند.»
کامرفورد به وضوح تاثیر خوبی از خود به جا گذاشت، چون سال بعد در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، به عنوان دستیار سرآشپز در کاخ سفید استخدام شد؛ شغلی که شامل آمادهسازی و سرو غذا برای مناسبتهای بسیار متنوع بود.
«ممکن بود این مناسبت یک پیکنیک کنگره برای حدود دو هزار نفر در باغ باشد، یا یک ضیافت رسمی در طبقه بالا، که یکی از بالاترین افتخاراتی است که یک رئیس جمهور میتواند به یک مقام خارجی اهدا کند.»
«این یک جشن خوشمزه است که بهترین جلوه مهماننوازی آمریکایی را نشان میدهد و برای یک سرآشپز کاخ سفید، بالاترین آزمون مهارت محسوب میشود.»
کامرفورد برای دهها رهبر جهان، از ملکه الیزابت دوم گرفته تا شی جینپینگ، رئیس جمهور چین، آشپزی کرده است.
اما به یادماندنیترین ضیافت رسمی او در سال ۲۰۰۳ بود، زمانی که هنوز سرآشپز ارشد نشده بود.
«این ضیافت برای گلوریا ماکاپاگال آرویو، رئیس جمهور فیلیپین، برگزار شد. سرآشپز از من پرسید: «کریس، میخواهی این ضیافت را بر عهده بگیری؟» واقعا احساس افتخار کردم، چون این ضیافت برای کشور زادگاهم بود، اما قبل از آن هرگز مسئول یک ضیافت رسمی نبودم.»
«او عاشق گوشت بره بود، اما این غذا در فیلیپین چندان معمول نیست؛ بنابراین تصمیم گرفتم برایش بهترین برهای را که تا آن زمان خورده بود، آماده کنم و آن را با یک غذای بسیار شبیه به خورشت لوبیا که در فیلیپین درست میکنیم ترکیب کردم.»
مواردی شبیه این، باعث شد او به عنوان یکی از بهترین سرآشپزهای کاخ سفید شناخته شود و وقتی در سال ۲۰۰۵ لورا بوش، بانوی اول وقت آمریکا، او را برای جانشینی شیب انتخاب کرد، کسی تعجب نکرد.
چند روز پیش از اعلام رسمی، به خود او خبر دادند که قرار است سرآشپز شود، اما گفتند که نباید به کسی چیزی بگوید.
«مات و مبهوت شده بودم، هیجانزده بودم... انواع احساسات در دلم میچرخید و حتی نمیتوانستم به مادرم چیزی بگویم، چون میدانستم همه شیکاگو خبردار خواهند شد. یکشنبه شب همه چیز پیش چشم خودم اتفاق افتاد. زیر صفحه سیانان دیدم که مرا به عنوان سرآشپز ارشد کاخ سفید معرفی کرده بودند.»
بهترین همبرگرها
یکی از مهمترین وظایف سرآشپز ارشد کاخ سفید، تهیه غذا برای رئیس جمهور آمریکا و خانواده او است.
«قبل از اینکه یک رئیس جمهور جدید وارد کاخ سفید شود، ما با تیم انتقالی جلسهای داریم که در آن تمام ترجیحات غذایی او را به ما اطلاع میدهند. مثل داشتن یک فهرست پخش موسیقی برای غذاها است. اگر بدانی کدام غذاها محبوب هستند، بیشتر آنها را تکرار میکنی.»
و ترجیح غذایی برخی از روسای جمهوری که برای آنها آشپزی کرده چه بوده است؟
«رئیس جمهور بایدن علاقه زیادی به غذاهای ایتالیایی دارد. او عاشق مرغ پارمزان است. سلیقه رئیس جمهور اوباما بسیار متنوع بود. او در هاوایی و شیکاگو، شهری پر از مهاجران بزرگ شده بود، بنابراین پذیرای غذاهای زیادی بود.»
آیا درست است که دونالد ترامپ به فستفود علاقه داشت؟
«من این را نمیگویم، چون وقتی او در کاخ سفید بود، ما فستفود سرو نمیکردیم. شاید او این نوع غذاها را در سفرها یا هر جای دیگری که بود، خورده باشد.»
به هر حال، او تاکید میکند: «در کاخ سفید، ما بهترین چیزبرگر و بهترین سیبزمینی سرخکردهها را درست میکنیم.»
امسال، کامرفورد از سمت سرآشپز اجرایی کاخ سفید بازنشسته شد.
او برای جانشین خود این توصیه را دارد: «وقتی وارد آشپزخانه میشوی، سیاست را پشت در بگذار. اینجا همه چیز درباره دیپلماسی است و غذا ابزاری است که مردم را به هم نزدیک میکند.»