13/بهمن/1403 | 02:26
۲۳:۱۵
۱۴۰۳/۱۱/۱۲

وقتی کلاه گیس سارق مسلح از سرش افتاد و رازش فاش شد

وقتی کلاه گیس سارق مسلح از سرش افتاد و رازش فاش شد
مجرم سابقه‌دار گریم می‌کرد و کلاه گیس می‌گذاشت تا نقش مامور آب را بازی کند. او با تهدید کلت، طعمه هایش را گروگان می‌گرفت تا نقشه سرقت هایش را عملی کند، اما در آخرین سرقت، کلاه گیس او افتاد و دستش را رو کرد.
کد خبر: ۴۴۸۱۹

همشهری آنلاین: از اوایل فروردین امسال، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران در جریان سرقت‌های سریالی مردی مسلح قرار گرفتند که نقش مامور آب را بازی می‌کرد. یکی از مالباخته‌ها به ماموران گفت: وقتی زنگ خانه‌مان را زدند، آیفون را برداشتم و مردی مدعی شد مامور آب است. در را باز کردم، اما بار دیگر او زنگ آیفون را زد و وقتی برداشتم، مدعی شد که کنتور آب خراب است. برای بررسی بیشتر به مقابل در رفتم و داخل حیاط آن مرد ناگهان لوله اسلحه‌اش را زیر گلویم گذاشت و گفت اگر حرفی بزنم شلیک می‌کند. او با تهدید مرا به داخل خانه کشاند و دست و پای من و بچه‌هایم را با چسب و پارچه بست. سپس جای پول و طلا‌ها را پرسید و هرچه اموال قیمتی داشتیم را به سرقت برد.

دزد حرفه‌ای

با این شکایت، پرونده‌ای تشکیل شد و با توجه به حساسیت موضوع، گروهی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری سارق مسلح آغاز کردند. درحالی‌که تحقیقات ادامه داشت چند شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. شکایت‌هایی که نشان می‌داد سارق مسلح به صورت سریالی و در نقش مامور آب نقشه‌های مجرمانه خود را پیش می‌برد. او در تمام سرقت‌های خود خانه‌های ویلایی و قدیمی را انتخاب کرده و با تهدید اسلحه دست و پای صاحبخانه و دیگر ساکنان خانه را بسته و دست به سرقت اموال قیمتی می‌زد. با این حال او کاملا حرفه‌ای عمل می‌کرد و حتی با چهره‌نگاری و بررسی دوربین‌های مداربسته هم هیچ سرنخی از وی به دست نیامد.

اتفاق عجیب

در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارق مسلح ادامه داشت، او در جریان آخرین سرقتش وارد خانه‌ای در جنوب تهران و دست و پای صاحبخانه را بست تا اموال باارزش آنها را سرقت کند. اما یکی از اعضای خانه که در حمام بود، وقتی متوجه حضور سارق مسلح شد، وی را غافلگیر و با او درگیر شد. در این درگیری سارق مسلح موفق به فرار شد، اما کلاه گیس وی از سرش افتاد و همین باعث شد تا چهره واقعی او در دوربین‌های مداربسته ثبت شود. وقتی ماموران به بررسی تصویر او پرداختند، معلوم شد که وی از مجرمان سابقه‌دار است و با شناسایی هویتش، کارآگاهان موفق شدند او را دستگیر کنند. این مرد در بازجویی‌ها به سرقت سریالی از خانه‌ها اعتراف کرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.

رکب خوردم

متهم دستگیر شده، مجرمی سابقه دار است که چندین بار به جرم سرقت منزل دستگیر و زندانی شده است. گفت‌و‌گو با وی را می‌خوانید.

از کی سرقت هایت را شروع کردی؟

از فروردین امسال. اما وسط راه ترسیدم مبادا شناسایی و دستگیر شوم. به همین دلیل سرقت هایم را متوقف کردم. چند ماه سرقتی انجام ندادم، اما از دی ماه مجددا شروع کردم.

قبلا به چه جرمی دستگیر شده بودی؟

قبلا به صورت باندی کار می‌کردم، اما سهم زیادی گیرم نمی‌آمد. ریسک ورود به خانه‌ها با من بود، اما همه اعضای باند سهم مساوی می‌گرفتیم. در نهایت هم با دستگیری یکی از اعضای باند، من هم لو رفتم و دستگیر شدیم و همگی به زندان افتادیم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم تنهایی کار کنم و شریکی نداشته باشم.

آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟

۶ ماه قبل از عید.

چه شد که این بار تصمیم گرفتی نقش مامور آب را بازی کنی؟

یک روز رفته بودم خانه دوستم که فردی زنگ زد و گفت مامور آب است. دوستم هم بدون اینکه چیزی از او بپرسد در را باز کرد. آنجا بود که ایده این سرقت‌ها به ذهنم رسید.

در آخرین سرقت خود چه اتفاقی رخ داد که لو رفتی؟

رکب خوردم. نقشه من این بود که ابتدا گریم می‌کردم و کلاه گیس می‌گذاشتم تا چهره‌ام مشخص نشود. چون سابقه دارم، صورتم را با گریم کاملا تغییر می‌دادم. سپس با تهدید اسلحه وارد خانه‌ها می‌شدم، دست و پای افراد را می‌بستم و جای پول و طلاهایشان را می‌پرسیدم. در آخرین سرقت، یکی از اعضای خانواده از ترسش رفت در حمام پنهان شد. من او را ندیدم و بعد از سرقت که می‌خواستم از خانه خارج شوم او به دنبالم دوید تا مانع فرارم شود. من، اما نمی‌خواستم شلیک کنم و مرتکب قتل شوم. با مالباخته درگیر شدم، اما جدال ما موجب شد تا کلاه گیس شل شود و از سرم بیفتند. اصلا حواسم نبود که دوربین‌های اطراف خانه، چهره مرا ثبت خواهند کرد و دستگیر خواهم شد.

با پول‌های سرقتی چه می‌کردی؟

خوشگذرانی و قمار می‌کردم.

چه شد که تبدیل به سارق شدی؟

من قبل از اینکه پایم به دنیای سارقان کشیده شود، در یک بوتیکی کار می‌کردم. برخی از مشتریان دزدی می‌کردند و صاحب کارم به من تهمت می‌زد. در نهایت اخراجم کرد و من هم در همان زمان پایم در دنیای مجرمان باز شد.

برچسب ها:
ارسال نظرات