پیشنهاد عجیب ترامپ؛ مردم غزه کوچ میکنند؟!
صابر گل عنبری مترجم و کارشناس روابط بینالملل نوشت: ترامپ در تازهترین اظهارنظر خود پیشنهاد انتقال بخشی از ساکنان نوار غزه به مصر و اردن و کشورهای دیگری را به بهانه ویرانی این منطقه مطرح کرده است. این گفته ترامپ در تناقض با سخنان او پس از مراسم تحلیف است که نوار غزه را منطقهای زیبا توصیف کرده بود که باید بازسازی شود و حتی از امکان مشارکت آمریکا در این بازسازی سخن گفته بود.
در واقع سخن گفتن او از بازسازی غزه برآمده از نگاه مالی او به مسائل و طرح پیشنهاد کوچ از این منطقه هم بازگشت به ایده راست افراطی اسرائیل و اوانجلیستهای آمریکاست. ترامپ پس از فشار برای توقف جنگ غزه با نوعی نارضایتی اولتراراستهای اسرائیل و حامیان آنها در آمریکا مواجه شد. حالا هم گویا با لغو محدودیتهای فروش بمبهای ۲ هزار پوندی، تحریم برخی شهرکنشینان تندرو در کرانه باختری و طرح پیشنهاد انتقال بخشی از ساکنان غزه میخواهد پایبندی و وفاداری خود به اسرائیل را نشان دهد.
این پیشنهاد رئیس جمهور جدید آمریکا بخشی از ایده کهنه راستگرایان تندرو در اسرائیل و جریان صهیونیسم مسیحی در آمریکاست و چیز تازهای نیست. این جریانها از سالها و چه بسا دههها قبل این ایده را مطرح میکردند که ساکنان نوار غزه به مصر، ساکنان کرانه باختری به اردن و عربها یا فلسطینیهای ساکن خود اسرائیل به کشورهای دیگری کوچانده شوند.
در حقیقت تصویب قانون «اسرائیل به عنوان کشور ملی یهودیان» در سال ۲۰۱۸ پیشدرآمدی برای اجرای ایده پیشگفته بود که اسرائیل تنها مخصوص یهودیان است و دیگران جای در آن ندارند. اینجا اسرائیل که هنوز حد و مرزی برای آن تعریف نشده است، از منظر راست اسرائیلی تنها شامل همین محدودهای نیست که در سال ۱۹۴۸ در آن تشکیل شد، بلکه مشتمل بر کرانه باختری و نوار عزه و کل قدس نیز هست.
به این معنا که در اسرائیل کوچاندن فلسطینیها حتی به شکل غیر مستقیم جنبه قانونی پیدا کرده است و راستگرایان تندرو اسرائیلی به پشتوانه اوانجلیستهای آمریکا مترصد اجرای آن بوده و هستند. اکنون هم بخش خطرناک ماجرا این است که پیشنهاد ترامپ در بازنمایی این ایده تبدیل به یک پروژه رسمی آمریکایی برای اجرا شود.
اسرائیل در جنگ ویرانگر غزه به بدترین شکل ممکن با این نسلکشی و جنایت علیه بشریت در پی اجرا کردن طرح کوچاندن ساکنان نوار غزه بود و صرفا هدف نابودی حماس در میان نبود. در واقع جنگ بدترین ابزار ممکن برای پیاده کردن این ایده بود؛ اما شکست خورد و ساکنان نوار غزه ترجیح دادند که در خانه و کاشانه خود بمانند و در معرض این نسل کشی قرار گیرند، اما جلای وطن نکنند.
حتی تعداد زیادی از ساکنان شمال نوار غزه هم از عزیمت به جنوب این منطقه پرهیز کردند و با ماندن در خانه و کاشانه خود استقامتی تاریخی از خود به نمایش گذاشتند. آنهایی هم که در اوایل جنگ به جنوب باریکه غزه رفتند، وقتی به طرح اسرائیل برای تخلیه شمال این باریکه پی بردند، در پی بازگشت برآمدند و عدهای هم رفتند، اما در میانه راه کشته شدند.
ناگفته هم نماند که کشورهای عربی به ویژه مصر و اردن نیز در طول جنگ مخالفت قاطع خود را با کوچاندن فلسطینیها اعلام کردند.
اکنون هم به نظر میرسد ترامپ و اسرائیل به دنبال بهرهبرداری از ابربحران بازسازی نوار غزه و ممانعت از آن برای اجبار ساکنان آن به کوچ هستند؛ به این معنا که مرگ تدریجی را جایگزین مرگ فوری از طریق جنگ برای تحقق این هدف کنند.
اما فلسطینیهای ساکن نوار غزه که خطرناکترین پلان اجرای این ایده از طریق این جنگ تاریخی را پشت سر گذاشتهاند و کوچ نکردند و حالا هم پس از توقف جنگ در حال بازگشت به ویرانههای منازل خود هستند، بعید است که پس از جنگ به آن تن دهند. با این حال، کاربست کمکهای انسانی به نوار غزه و بازسازی آن به عنوان ابزاری در این راستا، فصل جدید و خطرناکی از درد و رنج تاریخی را برای آنها رقم میزند و بر مشکلات حماس در اداره این منطقه ویران شده خواهد افزود؛ البته بعید هم نیست انگیزه دیگر ترامپ از طرح این مساله فشار بر حماس برای واگذاری مدیریت نوار غزه باشد که از اهداف جنگ هم بود.
البته موضع کشورهای عربی از همین ابتدای طرح این پیشنهاد برای به شکست کشاندن آن و جلوگیری از پیگیری آن تعیین کننده است.
واقعیت این است که ۱۵ ماه جنگ ویرانگر تصمیمسازان آمریکا را به درک عمق و ریشه بحران و رهیافتی برای پایان اشغال و تشکیل کشور فلسطین نکشاند و با طرح کوچ فلسطینیها ابتدا از نوار غزه و سپس کرانه باختری و داخل خود اسرائیل پاک کردن صورت مساله و نابودی آرمان فلسطین برای همیشه هستند. اما تلاش برای کوچ بیش از دو میلیون فلسطینی نوار غزه و سپس حدود ۶ میلیون فلسطینی (کرانه باختری و قدس و اسرائیل) امری نیست که به این آسانی امکانپذیر باشد و موجب انفجار اوضاع منطقه به شکل بیسابقهای خواهد شد.