زیسان: مسعود پزشکیان در حکمی مصطفی مولوی را به سمت رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور منصوب کرد.
مسعود پزشکیان در حکم انتصاب مهندس مصطفی مولوی به سمت «رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور» آورده است: نظر به اهمیت اصل نظارت و بازرسی در انجام صحیح وظایف قانونی دستگاههای اجرایی و ضرورت نظارت هدایتگر و پیشگیرانه در جهت ارتقای کمی و کیفی سطح خدماترسانی به ملت شریف ایران و با عنایت به مراتب تعهد، شایستگی و سوابق ارزشمند جنابعالی، به این سمت منصوب میشوید.
متن کامل این حکم به شرح زیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مصطفی مولوی
نظر به اهمیت اصل نظارت و بازرسی در انجام صحیح وظایف قانونی دستگاههای اجرایی و ضرورت نظارت هدایتگر و پیشگیرانه در جهت ارتقای کمی و کیفی سطح خدماترسانی به ملت شریف ایران و با عنایت به مراتب تعهد، شایستگی و سوابق ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان «رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور» منصوب میشوید.
امید است با اتکال به خداوند متعال و در چارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشمانداز، سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، برنامه هفتم پیشرفت و با رعایت منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم در تحقق اهداف دولت در این حوزه مجدانه کوشا باشید.
شایسته است کلیه دستگاههای اجرایی وزارتخانهها و نهادها همکاری و مساعدت لازم را با جنابعالی در پیشبرد بهینه امور محوله به عمل آورند.
توفیقات روزافزون آن جناب را در انجام شایسته وظایف از درگاه خداوند سبحان خواستارم.
مصطفی مولوی متولد ۹ آبان ۱۳۳۸ در شهرستان میانه استان آذربایجان شرقی است. او سه برادر و یک خواهر دارد. فقط یک برادر او که سابقه حضور در جبهه را نیز دارد در قید حیات است.
او تا دوم نظری در شهرستان میانه تحصیل کرد. در همین ایام او به تهران آمد و در ادامه تحصیلات به دبیرستان مرو رفت و سپس به دانشگاه تهران رفت. بعد از جنگ به تبریز میآید و تحصیلاتش را در رشته عمران در این شهر ادامه میدهد.
مصطفی مولوی از سال ۱۳۷۱ در رشتة مهندسی عمران دانشگاه تبریز ادامة تحصیل داد و در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد.
همراهی مصطفی مولوی با جریانهای انقلابی از سال ۱۳۵۶ تحت تاثیر آقای جهرمی از معاونین دبیرستان مرو که بعدها به عنوان معاون امور استخدامی شهید رجایی در جریان انفجار حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید، آغاز کرد. او با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه میشود. در همین ایام نیز ازدواج میکند.
در زمان شروع جنگ به عنوان نیروی سپاه آذربایجان به جبهه میرود و بلافاصله در پاسگاه خاسبان مسئول آموزش سپاه نیز میشود. در ابتدا به دلیل مسئول آموزش بودن، اجازه حضور در خط مقدم جنگ را به او نمیدهند. در ادامه او از اوایل سال ۱۳۶۰ تا اتمام جنگ در جبهه حضور پیدا میکند. دو سال از این مقطع نیز در منطقه کردستان است.
او در ابتدا به جبهه سوسنگرد اعزام میشود و در همین دوران او با شهید مهدی باکری در عملیات فتح المبین آشنا میشود که در آن مقطع جانشین سردار کاظمی در تیپ نجف اشرف بود. بعد از اینکه شهید باکری فرمانده تیپ عاشورا میشود، سردار مولوی نیز در تیپ ایشان حضور دارد.
مولوی معاون گروه در عملیات طراح و فرماندة گردان امام سجاد (ع) از تیپ عاشورا در عملیات طریقالقدس بود. او در عملیات والفجر مقدماتی معاون اطلاعاتعملیات تیپ عاشورا و در عملیات والفجر یک، دو و چهار مسؤولیت اطلاعاتعملیات تیپ ۹ حضرت عباس (ع) را به عهده گرفت. او مسؤول اطلاعاتعملیات لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات خیبر بود و از سال ۱۳۶۳ با سمت جانشین لشکر عاشورا در عملیات بدر و والفجر ۸ شرکت کرد. مولوی در عملیات کربلای ۵ بهعنوان فرماندة تیپ در لشکر عاشورا منصوب شد. سپس جانشینی همان لشکر را تا پایان جنگ بر عهده گرفت.
بیش از هر موضوع دیگری سردار مولوی را با جانشین شهید باکری بودن میشناسند. سردرا مولوی شهید مهدی باکری را این گونه توضیف میکند: «من از آقا مهدی باکری این را میتوانم بگویم که تمام رفتارها و اعمال فردی و سازمانی ایشان عین گفتارشان بود و هیچوقت دروغ نمیگفتند حتی زمانی که در قرار گاه غذا میگرفتیم اگر تعداد افراد لشکرمان به عنوان مثال ۸۳۹۵نفر بود آقا مهدی همان آمار را میگفتند و به همان تعداد غذا میگرفتند و اینها همه باعث شده بود که عادت به درستی و صداقت داشته باشیم و یکی از علتهایی که باعث موفقیت لشکر عاشورا شده بود و در بیشتر عملیاتها از این لشکر استفاده میشد صداقت و نبود هیچگونه دروغی بود. یا اینکه وقتی میگفتند که اسراف نکنید با عمل خود جلوی اسراف را میگرفتند. ارتش آقا مهدی را فردی لیبرال اسلامی میدانست و در اواخر نیز که نیروهای ارتش و سپاه با هم ادغام میشدند برای عملیات ارتش تمایل زیادی به آقا مهدی داشت تا نیروهایشان با ایشان ادغام شود.»
او عملیات بدر را که در آن مهدی باکری شهید میشود، تلخترین خاطره خود از جبهه معرفی میکند.
او بارها زخمی شده است. آنچنان که سردار مولوی روایت میکند: اولین بار در ۲۶ شهریور در عملیات شهید مدنی مجروح شدم. بعد در عملیات طریق القدس مجروح شدم و در عملیاتهای شناسایی نیز مجروح شدم در عملیاتهای خیبر، والفجر۸ و کربلای ۵ مجروح شدم.
سردار مولوی جانباز ۷۰ درصد از نایجه دست، پا و شکم است.
او معتقد است: تمام کسانی که به جنگ رفتند و سالم هم برگشتند با توجه به برخورد خمپاره و موشک در اطرافشان تحت تاثیرات روانی جنگ قرار گرفتهاند و نوعی جانباز به حساب میآیند.