زیسان: در فاصلهای نه چندان دور، دفاع همه جانبه محمد بن سلمان از «حاکمیت ایران» در مقابل حملات احتمالی رژیم اسرائیل ناممکن به نظر میرسید. عربستان نه تنها سعی میکرد جلوی ایران بایستد، بلکه در مسیر به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل و تشکیل یک ائتلاف ضد ایرانی در خاورمیانه گام بر میداشت.
حالا، اما ورق به کلی برگشته است. ولیعهد جوان سعودی روز دوشنبه در یک سخنرانی مهم در جمع سران کشورهای اسلامی از «جامعه بینالمللی» درخواست کرد که اجازه ندهند رژیم اسرائیل به ایران حمله کند.
به گزارش بخش فارسی خبرگزاری رسمی عربستان سعودی (واس) محمد بن سلمان گفت: «عربستان سعودی (..) جامعه بینالمللی را به انجام مسئولیتهای خود برای حفظ امنیت و صلح بینالمللی و متوقفسازی تجاوزات رژیم اسرائیل علیه ملتهای فلسطین و لبنان و ملزم ساختن رژیم اشغالگر برای محترم شمردن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و عدم حمله به قلمرو آن، فرا میخواند.»
در متن عربی صحبتی از «رژیم اشغالگر» نیست، اما در عین حال او در بخشهای دیگری از سخنرانیاش، به «اشغال غیرقانونی اسرائیل» اشاره کرد و این رژیم را متهم کرد که به نسلکشی مشغول است. به طور کلی، لحن سخنرانی بن سلمان بسیار ضد اسرائیلی است و در آن به صراحت از فلسطینیها و لبنانیها دفاع شده است.
اشاره کوتاه ولیعهد سعودی به ایران در حالی خبرساز شده که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران در این نشست اضطراری حضور نداشت.
در یک دهه گذشته و با صعود محمد بن سلمان در ساختار قدرت عربستان سعودی، رابطه ریاض و تهران به کلی متحول شد. ولیعهد عربستان با تکیه به واشنگتن و رابطه تاریخی کشورش با ایالات متحده، به یکی از مهمترین بازیگران منطقه تبدیل شد که هم و غمش را برای مهار ایران گذاشته بود.
اگرچه ایران و عربستان کمتر از دو سال پیش با میانجیگری چین، در مسیر کاهش تنشزدایی و برقراری روابط دیپلماتیک قرار گرفتند، اما این مذاکرات و نتایج بعدی آن، هیچ کدام رنگ و روی یک اتحاد استراتژیک و همسویی در سیاست خارجی تهران و ریاض نداشت.
عربستان سعودی به طور سنتی یکی از بزرگترین متحدان آمریکا در خاورمیانه است و در سیاست خارجی به شکل گستردهای تلاش میکند تا منافع و خواستههای واشنگتن را زیر سوال نبرد.
در عین حال ابتکار عملهای دیپلماتیک خارقالعاده در خاورمیانه پسا هفت اکتبر، به پدیدهای روزمره تبدیل شدهاند.
حملات گسترده رژیم اسرائیل به لبنان ادامه دارد. به رغم گزارشهای مکرر سازمانهای معتبر بینالمللی و اعتراضها و شکایتهای رسمی در نهادهایی مانند سازمان ملل یا دادگاه لاهه، هنوز چشمانداز دقیقی برای آتشبس و پایان این درگیری دیده نمیشود.
به موازات حملات رژیم صهیونیستی، در آمریکا نیز مردی در انتخابات پیروز شد که به حمایت همه جانبه از رژیم اسرائیل معروف است و وعده داده است که با ایران، برخوردی سختتر داشته باشد. کم نیستند صاحبنظرانی که معتقدند از فردای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید (۳۰ دی)، خطر زد و خوردهای نظامی در خاورمیانه افزایش مییابد.
اگر این پیشبینیها درست از آب دربیایند، بسیاری کشورهای منطقه – به ویژه آنها که مانند عربستان روابط خوب و نزدیکی با آمریکا دارند – با پرسشی بزرگ روبهرو خواهند بود: آیا از ایران حمایت کنند یا اینکه در این تنش نظامی، بیطرف باقی بمانند؟
در دورانی که میزان خشم عمومی از رژیم صهیونیستی در میان جوامع مسلمان در سراسر جهان، به شکلی کمسابقه اوج گرفته، «بیطرفی» رهبران کشورهایی مانند عربستان، مصر، اردن و امارات در جدال ایران و رژیم اشغالگر اسرائیل، میتواند هزینهای سنگین برایشان در پی داشته باشد و به مشروعیت و محبوبیت آنها ضربه بزند.
محمد بن سلمان در سخنرانی روز دوشنبه نشان داد که علاقهای ندارد به عنوان یک پادشاه دستنشانده آمریکا و اسرائیل شناخته شود. این موضعگیری نه تنها میتواند بر موقعیت او در افکار عمومی منطقه اثر مثبت بگذارد، بلکه اصولا برای نقش و جایگاه عربستان در مناسبات قدرت در منطقه نیز مفید است. این کشور به جای اینکه «از ترس آقابالاسر»، سکوت کند و جنایات اسرائیل را نادیده بگیرد، به صراحت علیه رژیم اسرائیل و به نفع ایران وارد بازی شده است.
او با انتخاب یک استراتژی ارتباطی حسابشده، «جامعه بینالمللی» را خطاب قرار داده و بر پایه گفتمان نظم موجود در سطح جهانی، عملا جهان غرب را به عنوان مخاطبان واقعی سخنرانیاش انتخاب کرده است. این کار در واقع ادامه کارزار گسترده او برای بازسازی چهره عربستان و بازتعریف موقعیت این کشور در سطح بینالمللی است که چند سالی است آغاز شده است.
به نظر میرسد بن سلمان دیگر برای برقراری توازن در برابر جمهوری اسلامی ایران به دنبال نزدیکی به رژیم اسرائیل یا آمریکا نیست. بلکه برعکس، او این بار از قدرت گرفتن رژیم اسرائیل نگران است و سعی دارد خودش را به ایران و دیگر کشورهای منطقه نزدیکتر کند.