اعضای یک باند مخوف، لباس پلیس به تن میکردند تا در نقش مامور، طعمههایشان را گروگان بگیرند و نقشه سرقت خود را عملی کنند. آنها تلاش میکردند تا ردی از خود به جا نگذارند تا اینکه چند روز پیش سرکرده گروه در مراسم جشن تولد و هنگام خاطرهگویی اسرار گروگانگیری و سرقتهای سریالیشان را فاش کرد.
چندماه قبل زوج جوانی وقتی مقابل خانه شان رسیدند، با ۳ مرد جوان مواجه شدند که لباس پلیس به تن داشتند. آنها مدعی بودند که مأموران پلیس آگاهی هستند و به آنها گزارش شده که با سارقان همکاری دارند.
گروگانگیری
مردان تبهکار به قدری نقش پلیس را خوب بازی کردند که زوج جوان کوچکترین شکی به آنها نکردند و به گمان اینکه مأمور هستند برای اثبات بیگناهیشان، اجازه ورود به آنها را دادند. مردان پلیسنما، اما پس از ورود به خانه، اسلحهای به سمت زوج جوان نشانه گرفتند و با تهدید پول و طلاهایشان را سرقت کردند.
پس از ورود پلیس به ماجرای این سرقت، تحقیقات آغاز و مشخص شد که خودروی پژوی مامورنماها، سرقتی بوده است. در گام بعدی تصاویر متهمان بهدست آمد و مشخص شد که آنها از مجرمان سابقهدار هستند که بارها به جرم سرقت دستگیر و زندانی شدهاند. اگرچه هویت متهمان مشخص بود، اما بررسیها نشان میداد که سارقان اهل پایتخت نیستند و معمولا صبحها برای سرقت راهی تهران میشوند و پس از اجرای نقشه سرقتهایشان، شبانه از تهران میروند و محل مشخصی ندارند. هرچه تحقیقات ادامه مییافت، تعداد شاکیان این پرونده نیز بیشتر میشد.
خاطرهگویی در جشن تولد
تحقیقات بهصورت گسترده برای شناسایی اعضای این باند مخوف ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل پسری جوان با پلیس کرج تماس گرفت و مدعی شد که مردی به نام شاهین در یک مهمانی اسرار باند سرقت را فاش کرده است. او توضیح داد: در جشن تولد یکی از دوستانم شرکت کرده بودم که جوانی به نام شاهین پس از مصرف مشروبات الکلی شروع به خاطرهگویی کرد.
او مدعی شد که یک تبهکار حرفهای و تخصصش گروگانگیری و سرقت از خانههاست. حرفهایش جنبه خودنمایی داشت و بهخودش میبالید که در نقش پلیس بازی میکند و با سلاح قلابی مرتکب سرقت و گروگانگیری شده؛ طوریکه کسی به آنها مشکوک نشده است. پس از این تماس و اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار پلیس قرار داد، مأموران راهی پاتوق شاهین و همدستانش شدند و آنها را دستگیر کردند.
دفترچه اسرارآمیز سارقان مخوف
شاهین سرکرده باند فکرش را نمیکرد که خاطرهگویی در جشن تولد کار دستش بدهد و موجب دستگیری اعضای باند شود. گفتگو با وی را بخوانید.
چند وقت است که باند سرقت و گروگانگیری تشکیل دادهاید؟
از اواخر پارسال.
در این مدت، چند مورد سرقت انجام دادهاید؟
تعدادش را نمیدانم؛ چون من حافظه درستی ندارم، اما خب دفترچهای دارم که در آن گزارش سرقتها را یادداشت میکنم. تمام حساب و کتاب داخل همان دفترچه است که پلیس در پاتوقمان کشف کرد و به این ترتیب مو به مو، اسرار همه سرقتها فاش شد.
از جزئیات نقشهای که کشیدید، بگو؟
پس از آزادی، تمام تجهیزات پلیس را خریدیم. اینبار حتی به محلههای شمال پایتخت هم نرفتیم و به جای آن به مناطق جنوبی تهران رفتیم. میدانید چرا؟
چون سارقان بیشتر به خانههای شمال پایتخت برای سرقت میروند و ساکنان جنوب شهر، کمتر موارد امنیتی را رعایت میکنند.
در مرحله بعد اسلحه قلابی از اسباببازیفروشی میخریدیم و سراغ افرادی میرفتیم که فکر میکردیم از نظر مالی بهتر هستند. به آنها میگفتیم گزارش شده که اموال مسروقه یا موادمخدر در خانههایشان نگه میدارند. نقش مأمور آگاهی یا پلیس موادمخدر را بازی میکردیم و با نشان دادن برگه جعلی حکم بازرسی، وارد خانههای آنها میشدیم. سپس در خانه خودشان، گروگانشان میگرفتیم و با تهدید اسلحه از آنها میخواستیم جای پول و طلاها و رمز گاوصندوقشان را بگویند.
فقط در پایتخت سرقتهایتان را انجام میدادید؟
نه. در استان البرز هم با همین شیوه سرقت میکردیم. ماشینها را هم در خیابان سرقت میکردیم. یکی از بچههای گروه، تخصصش سرقت پژو و پراید است که وظیفه سرقت ماشینها با او بود.