مرداد سال ۹۹ دو پسر جوان سوار بر موتورسیکلت در حال عبور از خیابانی در جنوب تهران بودند که راننده پرایدی، شروع به بوق زدن کرد. او از موتورسواران میخواست که به کناری بروند و راه را برای او باز کنند. اما ترافیک مقابل موتورسواران اجازه حرکت نمیداد.
همین مسأله باعث درگیری موتورسواران و مرد پراید سوار شد و او در یک لحظه از پشت ضربه محکمی به موتورسیکلت پسران جوان زد. آنها تعادلشان را از دست داده و زمین خوردند. در این میان مرد پراید سوار از روی یکی از پسران موتورسوار عبور کرد و او را به کام مرگ کشاند.
مرد پراید سوار بعد از این تصادف مرگبار، فرار کرد و موضوع بلافاصله به تیم جنایی اعلام شد. با حضور تیم تحقیق در محل، به بررسیهای میدانی پرداختند و یکی از شاهدان سرنخ اصلی را بهدست کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت داد. او در تحقیقات گفت: من در حال عبور از خیابان بودم و شاهد درگیری بین آنها. زمانی که درگیری بالا گرفت، شماره پلاک خودروی پراید را حفظ کردم. اما همه اعداد آن را به خاطر نمیآورم.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، شمارههایی را که شاهد جوان در اختیارشان قرار داده بود کنار هم قرار دادند و به استعلام پلاک خودروهای پرایدی پرداختند که شماره پلاک آنها مشابه با پلاک خودروی مرد فراری بود.
چندین شماره پلاک بدست آمد و کارآگاهان به تحقیق از مالکان خودروها پرداختند. در میان مالکان خودروی پراید؛ آنها به مردی به نام سیاوش رسیدند که سابقه کیفری داشت و مشخصات خودرواش با خودروی متهم فراری یکی بود.
سیاوش بازداشت و در تحقیقات منکر جنایت شد، اما کارآگاهان پلیس در بازرسی از خودرواش، آثار تصادف و خون پیدا کردند. از سویی متهم با شاهدان صحنه درگیری و دوست مقتول مواجهه حضوری شد و او را شناسایی کردند.
سیاوش زمانی که در مقابل مدارک و شواهد پلیسی قرار گرفت؛ اینبار مدعی شد که قصد او قتل نبوده و زمانی که این اتفاق افتاده از ترس محل را ترک کرده است.
اما شاهدان ماجرا و کارشناسان تصادفات با بررسی محل تصادف و خودروی پراید، اعلام کردند که تصادف عمدی بوده است.
مرد جوان که در برابر مدارک جدید راهی برای انکار نمیدید به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل مرد موتورسوار به خاطر عصبانیت در رانندگی اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات، پرونده سیاوش به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و قضات دادگاه باتوجه به درخواست اولیای دم، شواهد و مدارک موجود در پرونده، رأی بر قصاص دادند.
با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، پرونده او برای اجرا به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد. سیاوش سال گذشته، پای چوبه دار رفت، اما با تلاش واحد صلح و سازش موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد.
با گذشت حدود یک سال از مهلتی که خانواده مقتول به او داده بودند، بار دیگر نام او در لیست محکومان به قصاص قرار گرفت. بدین ترتیب شیما جعفر محمدی، دادیار شعبه سوم دادسرای جنایی، ۶ جلسه صلح و سازش با خانواده مقتول برگزار کرد تا رضایت آنها را جلب کند. اما خانواده مقتول همچنان اصرار به قصاص داشتند، درنهایت روز گذشته آنها به دادسرا رفته و از قصاص قاتل پسرشان بدون هیچ چشمداشتی گذشت کردند.
مادر مقتول زمانی که برگه رضایت را امضا کرد، گفت: من یک مادرم و درد از دست دادن فرزند را میدانم، در این مدت هم دلم راضی به اجرای حکم نبود، اما از طرفی تصور میکردم که با اجرای حکم کمی آرام میگیرم. تا اینکه وارد ماه محرم شدیم و زمانی که در جلسات روضه خوانی امام حسین (ع) شرکت میکردم و زندگی او و اهل بیت را میشنیدم، با خودم گفتم من با امام حسین (ع) معامله میکنم. قاتل بچهام را میبخشم و امیدوارم که روح بچهام در آرامش باشد به همین دلیل به حرمت امام حسین (ع) از قصاص قاتل بچهام گذشت میکنم.
با رضایت اولیای دم، پرونده مرد جوان بزودی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع خواهد شد تا از جنبه عمومی محاکمه شود.
منبع: روزنامه ایران