14/آذر/1403 | 22:36
۱۳:۱۶
۱۴۰۲/۱۰/۱۶

سلبریتی سازی با الاغ؛ سود میلیاردی پرورش الاغ!

سلبریتی سازی با الاغ؛ سود میلیاردی پرورش الاغ!
هفته گذشته حضور یک پروش دهنده الاغ در برنامه تلویزیونی میدان، حاشیه‌ساز شد و الاغ سواری مجری این برنامه بیش از پیش به داغ شدن این حواشی کمک کرد؛ اما واقعیت چیست؟ آیا پرورش خر برای همه سود میلیاردی دارد؟
کد خبر: ۲۹۱۷

همشهری نوشت: پرورش الاغ با درآمد سالانه ۴ میلیارد تومانی و حاشیه سود ۵۰ درصدی چیزی نیست که توجه جویندگان کار را آن‌هم در اقتصاد متورم و بسته ایران جلب نکند؛ اما آیا واقعیت همانی است که می‌گویند؟

از قدیم گفته‌اند که هر کاری انجام دهی عاقبت به سودش می‌رسی؛ اما در اقتصاد، میزان سود رابطه مستقیمی با میزان کار، جنس سرمایه و رابطه عرضه و تقاضا دارد و هیچ کسب‌وکاری برای مدت طولانی نمی‌تواند در یک اقتصاد آزاد و رقابتی، خارج از این قواعد به سود غیرمتعارف برسد. بر همین اساس است که در ایران، وقتی همه فعالان بخش کشاورزی و حوزه دام‌پروری با حاشیه سود پایین و تهدید‌های متنوع کسب‌وکار مواجه هستند و مزارع پرورش الاغ هم در یک دهه گذشته توسعه پیدا کرده‌اند، نمی‌توان به‌راحتی از کنار ادعا‌هایی نظیر حاشیه سود ۵۰ درصدی پرورش الاغ در یک سال، گذشت.

الاغ‌ها با نقش پررنگی که در کشاورزی و باربری سنتی داشتند، همواره یک عنصر لاینفک از زندگی مولد در ایران قدیم بوده‌اند و فوایدی که هم‌اکنون برای پرورش این حیوان مطرح می‌شود نیز در طول تاریخ شناخته شده و دارای ارزش بوده است؛ ضمن اینکه در کنار همه فواید، الاغ‌ها در چند دهه قبل، حتی حرکت کردن این حیوان نیز به‌واسطه حمل بار و اثاثیه، دارای ارزش‌افزوده بود!

اهمیت الاغ در زندگی قدیم به‌قدری بود که در سال ۱۳۲۹، وقتی آمریکایی‌ها برنامه اصل ۴ را برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران و توسعه آن را با حکومت پهلوی امضا کردند، واردات الاغ از قبرس برای اصلاح نژاد الاغ در ایران نیز موردتوجه قرار گرفت و ۱۰۵ رأس الاغ از قبرس به ایران صادر شد. البته این اصلاحات به‌واسطه تقلیدی بودن و مغایرت با مشخصات بومی کشاورزی ایرانی شکست خورد و فقط حکایت وارد کردن الاغ از قبرس برای ایران باقی ماند؛ اما اساس آن بر اهمیت الاغ در اقتصاد کشاورزی دلالت داشت.

اینکه در طول تاریخ ایران قدیم، موردی برجسته نشده که کشاورزان به‌جای دامداری و زراعت، روی پرورش الاغ سرمایه‌گذاری کرده باشند، تا حدودی به حضور گسترده الاغ در جوامع و بی‌نیاز موردی مردم به محصولات این حیوان است؛ چراکه سرانه استفاده از فرآورده‌های مربوط به الاغ بسیار پایین است و این نیاز به‌طورمعمول و با هزینه بسیار کم رفع شدنی است؛ اما در دوره مدرن که حتی نسل الاغ در بسیاری از روستای ایران نیز منقرض شده، فرصتی فراهم آمده تا برخی از کارآفرینان با پرورش الاغ، نیاز تجمیع شده مردم را پاسخگو باشند؛ اما ابداً این بازار به‌قدری عمیق نیست که بتواند برای چندین سرمایه‌گذار، حاشیه سود بالا به ارمغان بیاورد.

اشباع بازار و آزموده شدن یک کسب‌وکار جدید در بازار، روی دیگر ماجرای کارآفرینی‌های ظاهراً عجیب و قریب است که در مورد پرورش الاغ، مدت‌ها پیش رخ داده است. اوایل دهه ۹۰ بود که یک بانوی کارآفرین یزدی به‌عنوان نخستین پرورش‌دهنده الاغ در این استان موردتوجه رسانه‌ها قرار گرفت؛ اما چند سال بعد که این بانوی کارآفرین از مشکلات حرفه خود و به‌صرفه نبودن آن گلایه می‌کرد، ماجرا مانند روز اول در رسانه‌ها داغ نشد؛ چراکه عنصر جذابیت و تازگی که در خبر اول مخاطب را جذب می‌کرد، دیگر وجود نداشت.

چند سال پیش، ویدئویی از یک کشاورزی که صاحب ۹۰ رأس الاغ بود، در فضای مجازی داغ شد. الاغ‌هایی که در مراتع می‌چریدند و روزانه از شیر و عنبرنسارا، حدود یک‌میلیون تومان درآمد نصیب کشاورزی می‌کردند؛ اما این تمام ماجرا نیست. به شیوه‌ای که در مورد پرورش الاغ و درآمد سرشار آن صحبت می‌شود، اگر در مورد گاوداری یا دام‌پروری نیز حساب‌وکتاب شود، این کسب‌وکار‌ها به‌شدت سودآور به نظر خواهد رسید درحالی‌که واقعیت ماجرا چیز دیگری است و حاشیه سود آن‌ها گاهی به نقطه صفر متمایل می‌شود.

آنچه در ماجرای پرورش الاغ و کسب سود نجومی به نظر می‌رسد، تلاش برای سلبریتی ساز در حوزه کسب‌وکار است که می‌تواند آسیب‌های بسیار بزرگی به همراه داشته باشد. این‌گونه تبلیغات که در آن‌ها بخش هزینه‌ها به‌کلی نادیده گرفته می‌شوند و بدون ارائه جدولی از داده و ستانده یا هزینه و فرصت، بهترین تصویر ممکن به مخاطب ارائه می‌شود، نظیر تبلیغ کسی است که خرید ارز مجازی را توصیه می‌کند و نمونه‌های بسیاری از سود‌های نجومی را برای مخاطب روایت می‌کند، اما از بخش تاریک ماجرا که ورشکستگی و مالباختگی جامعه بزرگ‌تری است، حرفی نمی‌زند.

سلبریتی سازی با الاغ

در حقیقت، گاهی کسانی که در یک حوزه تبلیغ می‌کنند، لزوماً از مسیر فعالیت در آن حوزه به سود نمی‌رسند بلکه می‌توانند با تمتع از کسانی که جذب آن حوزه می‌شوند به انتفاع مالی می‌رسند. این اتفاق پیش‌ازاین هم در اقتصاد ایران رخ داده و در ماجرای «کرم‌های ورمی کمپوست» که با تبلیغات سنگین تلویزیونی و رسانه‌ای همراه بود به اوج خود رسید.

در مورد پرورش الاغ، اگر کسی بخواهد وارد عمل شود و بخواهد مانند میهمان برنامه میدان طعم حاشیه سود ۵۰ درصدی این کسب‌وکار را بچشد، باید چه کند؟ از قبرس خر وارد کند یا با ارتباط گرفتن با کارآفرین معرفی شده در رسانه ملی، ملزومات این کسب‌وکار و الاغ‌های موردنیاز را خریداری کند؟

حامد فرح‌بخش، روزنامه‌نگار و فعال حوزه کسب‌وکار بعد از داغ شدن پرورش الاغ در برنامه میدان، یادداشتی در فضای مجازی منتشر کرد و نگاهی عاقلانه به ماجرا، نسبت به اغراق‌آمیز و ناقص بودن تصویری ارائه شده از این کسب‌وکار واکنش نشان داد و مسائلی را مطرح کرد که می‌تواند ابعاد سلبریتی سازی در پرورش الاغ را باز کند.

واقعیت این است که وقتی در آشفته‌بازار دام، باسابقه‌ترین دامداران و گاوداری‌های صنعتی و سنتی بدون تأمین نهاده‌های دولتی و خرید تضمینی محصولات نهایی به‌سختی روی پا ایستاده‌اند و یکی بعد از دیگری ورشکست می‌شوند، موفقیت یک جوان دهه هشتادی در کسب‌وکار پرورش الاغ نمی‌تواند مستقیماً ناشی از سودآور بودن فروش محصولات این کسب‌وکار باشد؛ اما اگر در کنار پروش الاغ، بازاری برای فروش الاغ‌های مولد و ملزومات پرورش این حیوان به قیمت انحصاری فراهم شود، آنگاه سودسازی نجومی از جیب جوان‌های در جست‌وجوی کار چندان سخت نخواهد بود.

تبلیغاتی ازاین‌دست، آن‌هم در رسانه ملی و بدون ارائه یا بررسی صورت‌های مالی و حتی گردش حساب کارآفرینان مدعی موفقیت، فقط منجر به جابجایی پول از جیب جویندگان کار به جیب سلبریتی‌های کسب‌وکار خواهد بود و گرچه رؤیای سود میلیاردی را برای خریداران جدید الاغ محقق نمی‌کند؛ اما کسب‌وکار فروشنده الاغ را رونق می‌دهد.

فرح‌بخش با اشاره به پرونده کرم‌های ورمی کمپوست که با تبلیغات بسیار در تلویزیون و رسانه‌ها به کسب‌وکار با شیوع بسیار بالا در ایران تبدیل شده بود، می‌نویسد: این ماجرا، ده‌ها هزار جوان جویای کار را جذب کرد و دست‌آخر در یک پرونده مرتبط با این موضوع، آقای شریفی و پسران ۴ هزار میلیارد تومان کلاه‌برداری کردند و ۳۵ هزار شاکی به‌جای گذاشتند.

این فقط یکی از نمونه‌های سلبریتی سازی در حوزه کسب‌وکار است که جامعه را برای سال‌های متوالی درگیر مشکلات اجتماعی و امنیتی کرده و به آن می‌توان سناریو‌های پرورش عقرب، زالو، کفشدوزک، بز‌های سانن، گوسفندان چندقلوزا و ... را هم اضافه کرد.

ارسال نظرات